سلام خواب دیدم مه در یک محفل عروسی استم و همه مردم عروسی مرا خیلی دوست دارند و نوجه زیاد برایم میکنن در همین اثنا یک مرد که اصلا نمیشناسم میخواهد دوزدی کند وقتی متوجه میشم که یک کره طلا از دستم را دوزدیده و دوم را میخواست که ګیرش کزدم اما موفق به دوزدی نشد دوباره کره ها را میگیرم و به مامانم میدهم
سلام من خواب دیدم که معلم دخترم برگشته بهم میگه طلا منظورش گلوبند بود گفت نداری گفتم من یه کوچولو ولی دخترم داره که اونم خواهرزادم درست کرده چون توکار طلاس وکارت ویزیت خواهرزادم رو بهش دادم مبخواستم بدونم این تعبیرش چیست
من تو خواب دیدم یه دیوار رو زدیم ریخت توش پر شمش و مجسمه های طلا بود و یک جعبه مکعبی کوچیک رو باز کردم از اون جعبه ها تو هر جعبه اندازه خود جعبه شمش طلا بود ... چقدر کیف داشت. کاش خواب نبود. تعبیرش چی میتونه باشه.
سلام من خاب دیدم که عروسم انگشترهاشو یه جا گذاشته مثلا کم شده من پیدا کردم ولی یادش نبود که کم کرده من پیدا کردم دوباره یه جا دگه پیدا میشد خودم قاطی کردم از این خاب ممنون میشم تعبیر کنید
در خواب دیدم که زمین برف آب شده بود که دیدم یک طلا هستش برداشتم دیدم گوشواره هست اونو ک برداشتم دیدم دیدم یه گوشه طلا دیده میشه اونو ک برداشتم دیدم ب زمین گیره خودشم زنجیر طلا بود هی کشیدم هی کشیدم که اونو از زمین کردمش اندازه یه آغوش بود بود اونو برداشتم و رفتم
دوستم برام خواب دیده ک توی خواب من طلاهامو داشتم ب اقایی ک اشنا هست میدادم چون مشکل داشته ...
تعبیرش چیه
ممنون