خیلی تو خالی و غیر طبیعی بود! اینقدر مالک با گذشت بود که اگر این آدم اینهمه باگذشت بود پس باید گذشته خیلی آرامی داشته باشه نه اینکه طرف قولدور محل باشه و بیست سال بعد جرأت کوچکترین توگوشی زدن رو نداشته باشه!
خداییش من موندم چطور شد که مالک از تهران رسید کرج اما پلیس نرسید!!!!واقعا نقش پلیس توی این فیلم با این همه پیگیری و تسلط به اتفاقات گذشته چی بود؟؟!!اصلا امیر چرا اون تلفنو باز گذاشت تا رد گیری بشه؟!امیر چرا اون پسره رو به نرده پله بست اما هاتفو نبست؟؟!!چرا اسلحه هاتفو که از دستش افتاده بود برنداشت؟؟!!
مثل این که خانم بهرام خیلی از شخصیت افسانه تاثیر پذیرفته و کلا میخواسته از همه انتقام بگیره حتی از کارگردان هم انتقام گرفته که همه قسمتها رو حاضر شده به جز قسمت آخر. خیلی جالبه مواظب باشین تو خیابون دیدینش مبادا ازتون انتقام بگیره