من تهمت زدم
چیکار کنم

دردناک‌ترین تهمت اونه که از جانب شوهر باشه،خیلی داغونم کرد، پیش بچه هام تهمت زشتی بمن زد،وهردفعه روی تهمتش،پافشاری میکنه.
وای به حالش،جواب خداروچی میخادبده،

یکی به من تهمت بدی زده همینجا بخدا واگذارش کردم حلالش نمیکنم

ب من و دوستم در مدرسه تهمت همجنسگرایی زدند در حالی ک ما ب پاکی خود شکی نداریم
روح و روانم بهم ریخته فقط خود خدا می‌دونه ک بی گناهیم و مدیر و معاون بدون هیچ مدرک و شاهدی اینو باور کردن
اونارم میسپارم ب خدا فقط

من به پاکی خود شکی ندارم ،ولی تهمت باعث شده ۵ ساله به طوره شدیدی مریض بشم!!! خدایی وجود داره جواب این ادمو بده من چرا پس دارم میسوزم از کاری که نکردم همش تهمت شنیدم صداقت و مهربانی حکمش تهمته یعنی من دارم به مزر دیوانگی میرسمو طرف داره هرروز از انرژی من میخوره ،خدایا خودت شاهد ناظر باش من جز تو پناهی ندارم

سلام وقت‌همه‌دوستان‌بخیر‌ونیکی
همسرم
هر‌چند‌روز‌بهم‌تهمت‌خیانت
میزند
هر‌کاری‌میکنم‌قبول‌نداره
شغل‌که‌ایشون‌داره‌با‌افراد
وکسانی‌هستش‌که‌مورد‌خیانت
قرار.گرفتند
بنده‌پنجاه‌سال‌دارم
واز‌رفتار‌ایشون‌بسیار‌دل‌شکسته
وناراحت‌میشم

دلم بدجور گرفته آخه چرا تهمت ناروا میزنن به آدم

سلام میخواستم به همسرانی که تازه ازدواج کردند تجربه خودمو بگم اگه خدایی نکرده با کسی ازدواج کردید که دیدید بددله به هیچ عنوان امید به خوب شدنش نداشته باشید که زندگیتون تباه میشه همین اول طلاق بگیرید برنده آید فردا روزکه بچه داشته باشید مجبورید تحمل کنید و تباه میشید این یک جور مرضیه که خوب بشو نیست وهرروز زندگیتون سیاه میشه من مادر خودم یک عمر تا همین الان که ۷۰سالشه بددله وماها تباه شدیم و متاسفانه یکی مثله خودش به جون من افتاده که اومدم طلاق دادم بچه هم نداشتم اومدن التماس کردن وحالا که دوتا بچه دارم کارازکارگذشته وبه مرگم راضیم خدایه بالا سر شاهده کارا برعکسه من دنباله هیچ چیزی نیستم آگه لباس تمیز بپوشم فکرش خرابه آگه ازسرکاربیام حمام برم وهمه چیز فقط واگذارشد کردم به خدا شما صبرنکنید دقیقش دیره به حرفه هیچکسم گوش نکنید فردا مثله من پشیمون بشید امیدوارم بدرد یک مسلمون بخوره ونجات پیداکنه

باسلام من تو عمرم نه دروغی گفتم نه تهمتی زدم اما عید امسال از یک نفر وسایل دزدیده شده و وانت ی که ان از دزدی بودن وسایل خبر نداشته وفقط کرایه گرفته اورد که من بخرم بعد معلوم شد وسایل دزدی بوده که روح منم خبر نداشت الان اون ادم که وسایاش دزدیده شده بود به وانتی که خیلی ادم باشرفی هست و من تهمت دزدی زده دعامون کنید خیلی ناراحتم واگذارش کرده ام بخدا چون جز خدا کسی رو نداریم کسی هم باور نمی کنه اما به قران قسم روحمان خبر نداشت که دزدی بوده برامون دعا کنید خدا بلا سر اون تهمت زننده بیاره خب دردما که کم نمیشه ابرومون رفته البته من تو عمرم راضی نیستم حتی به دشمنم صدمه برسه خدا برای من کافی است حسبنا الله و نعم اوکیل و نعم الملی و نعم النصیر

خواستم یه تجربه از تهمتی که به من زدند رو تعریف کنم، تا کسانی که در معرض تهمت واقع شدند امیدوار بشن و بدونن حتما دنیا انتقامشون رو خواهد گرفت.من زن خانه دار و مذهبی هستم،شدیدا عاشق خانواده و همسرم،درس و دانشگاه و پزشکی و..‌ رو به خاطر ارامش همسرم و بچه هام کنار گذاشتم و به هیچ‌چیزی جز خوشبختی خانواده ام فکر نمی کنم،خدا خواسته و به من فرزندان زیادی داده،من در بین خانواده ی همسرم از احترام خاصی برخوردارم چون با وجود اختلالات شخصیتی خانواده ی همسرم راه سازگاری رو درپیش گرفتم و هیچ زمانی به اصطلاح باهاشون دهن به دهن نشدم،اما در این بین خواهر شوهری دارم که نقطه ی مقابل بنده بوده و با وجود همسری مهربان و پاک و رفاه بسیار زیاد همیشه در مسیر ناسازگاری و ناشکری بوده و همسرش رو به شدت آزار میداده،من همیشه مورد حسادت این خانم واقع میشدم و بسیار تلاش کردم که حرمت ها از بین نره،تا اینکه شوهرم عمل وازکتومی انجام داد و باز به خواست خدا بعد از چهار ماه خدا به ما فرزندی داد ،فرزند چهارم، همسرم ازمایش داد و مشخص شد بدنشون کانال زده و باید مجدد عمل بشن، من با وجود خطرات زیاد و مرگ در سزارین چهارم، فرزندم رو سقط نکردم و به بهترین شکل ممکن فارغ شدم، در این حین خواهرشوهرم به من تهمت زنا زدو باوجود تذکر همسرم و ... ایشون باز هم در بین اقوام این تهمت رو پخش کردند و گفتند ،عروس ما به برادرم خیانت کرده و باردارشده و فرزندی که در شکم داره از برادرم نیست،برادرم از ناراحتی سکته کرده، و ما قصد طلاقش رو داشتیم اما به خاطر بچه ها ایشون رو طلاق ندادیم و کلی زیر پای همسرم به شکلهای مختلف نشستن که تو زنت رو طلاق بده ما بچه ها رو نگه می داریم و...که با برخورد همسرم مواجه شدند و من هم حتی به روی ایشون نیاوردم و فقط به خدا واگذار کردم،الان یک سال از این ماجرا میگذره، دقیقا در سالگرد این واقعه ایشون که به همسرشون خیانت کرده بودند و مچشون توسط همسرشون گرفته شده بود به علت اختلافات و اخلاق بد این خانم، موجبات سکته ی همسرشون رو فراهم کردند و همسرشون در صحت و سلامت در سن ۳۹سالگی فوت کرد،و دو پسر یتیم شدند که الان این خانم خودشون با دو بچه به خونه ی مادرشون برگشتن و أنگ خیانت در پیشانیشون و از هم پاشیده شدن زندگیشون
من در کمال ارامش با فرزندان و همسرم زندگی می کنیم و همه از خانه داری و فرزند داریم تعریف می کنند،مخصوصا خانواده ی همسر این خانم، که هیچ زمانی این خانم رو بالاسر بچه ها و همسرشون ندیده بودن و دایم در مهمانی و خوش گذرانی ..‌بدونید زمانی که خدا رو وکیل قرار بدید، لازم نیست ذره ای غصه بخورید،. هم به عرش خواهید رفت و هم به بدترین شکل ممکن انتقامتون رو خواهد گرفت،دنیا دار مکافات هست، صبور باشید

خدالعنت کنه همسایه بد رو مخصوصاکه بین همسایه ها دعوا وخبرچینی میکنه،تهمت زدن که دیگه بماند...قربون خدابرم که سپردمش دست خودش وچنان رسواشدکه الان مجبورشده خونه اشوازآپارتمانون ببره وهمه خوشحال هستن ازاینکه همچین آدمی داره ازبینمون میره...این جورآدمهاروفقط بایدبسپریدبه خودخدا،خودش جوابشون رومیده...

اینکه از مادرت بدترین تهمتارو بشنوی سخت ترین چیز تو دنیاس:))

منم دوتا دوست دارم یکی شون به من تهمت زد منم واگذارشون کردم به خدا

امروز دوتا از دوستام بهم چیز گفتن،یکی بهم تهمت زد یکی هم غیبتم رو کرد.دروغ نباشه منم جوابشون رو دادم ولی دست بردار نبودن.

خدا شاهده من اونقدر تهمت شنیدم که دیگه به تنها عادت کردم کسایی که به من اما زدن واگذارشد کردم به خدا خدا جوابشونو بده