این آقا وخانم جشن ازدواجشان راروئیت کردن آنهمه پول داده بودن احتمالا"کیک جدیدی آوردن یاغذای خوبی برای مهمانان فراهم کردن من وبرادرم وچند جوان فامیل چون ضامن کارمندنداشتیم نتوانستم وام ازدواج بگیرم به پایان سال مواجه شدیم پنج ماه درسال بعدحیران بودیم بانک ها ودولت وام ازدواج به ماوامثال من ندادن باعروس خودبه دفترخانه ازدواج رفتیم خطبه عقدخواندن گفتند چندروز دیگربیایید سندازدواج خودرابگیرید عصراز دفترازدواج خارج شدیم بدون جشن ازدواج ازروز بعد زندگی مشترک خودمان راشروع کردیم حالا چندین ماه گذشته نتوانستیم تمام اثاثیه منزل راخریداری نماییم هنوز نتوانستیم یک تلویزیون 14اینچی قدیمی بخریم روزها سرگرم کارکردن هستم شبها با آهنگ خواندن گوشی باهمسرم شب رابه صبح مینماییم عروس من هم گریست اماکسی رانداشتیم گریستن من وهمسرم رادررسانها پخش کند.
یه راست رفتم سراغ ویدیو. اولش فکر کردم از شوهرش کتک خورده بعد خوندم کیکشون این طوری بوده.
با شوهر این دختر خانم هم همدردی میکنم!
ولی یه کم حال گیری هم بود
مگه الان تو کشور خودمون نداریم؟ کیک تولد سفارش میدی ولی چیزی که تحویل میگیری یه مقدار خیلی کم کیک و بقیه خامه خالیه تا سنگین تر بشه و قیمت بالا بفروشن . در حالی که خامه خالی نمیشه جلو مهمون گذاشت
این موضوع شاید اگه برای ما اتفاق میفتاد زیاد اهمیتی بهش نمیدادیم و زود از یادمون میرفت ولی این تفاوت زندگی ما با اونهاست به همه چیز در جای خودش اهمیت خاصی میدن
با شوهر این دختر خانم هم همدردی میکنم!
ولی یه کم حال گیری هم بود