دارندگی و برازندگی حتمأ ابتکار داشتن بابتش تلاش کردن و زحمت کشیدن الان دارن بهره میبرن نوش جوشون حتمأ جنبه پولدار شدنو داشتن و اکثرأ هم زحمت زیادکشیدن الان چون ما نداریم باید حسودی کنیم و جاروجنجال به پاکنیم حتمأ هم بینشون از این ژنهای خوب فاسد پیدامیشه ولی ربطی به بقیه نداره ژنهای خوب هم دستاورد خودمونه به هرحال دمشون گرم قرارنیست افرادی که از نظر وجهه اجتماعی و مادی در سطح پایین تری هستند مثل خودم که درپایین ترین نقطه زیر صفرهستم به آنهایی که سطح بالا و لوکس هستند خرده بگیریم و احیانأ حسادت کنیم و بخوایم به طریقی عقدهامونو خالی کنیم
بیشتر این پولها بدون زحمت و با ساخت و پاخت بدست می آید میگی نه برو تحقیق کن روزی یک میلیون درآمد داشته باشی آخر سال میشود ۳۶۵۰۰۰۰۰۰ که برای این پولدارها پول خورد به حساب میاد زیاد خودتان را ناراحت نکنید دنیا از اول همین جوری بوده و خواهدبود در طبیعت هم انگل زیاد است و اغلب گیاهان و جانوران را آلوده و بیمار میکنند.
ناشناس
۰۴:۳۱ ۰۲ بهمن ۱۳۹۷
دارندگی برازندگی اینا رو ولش کن 200تومن رو کی میدن از بس همراه بانک چک کردم باری 25تومان هزینه دا ره آخرش یر به یر میشه!!
بنام خدا.یکبار دیگر این سخنرانی تکاندهنده امام راحل (ره) را برایتان میفرستم تا شاید تلنگری شود قبل از اینکه دیر شود.
《باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده اند، این مردم زاغه نشین که شماها را روی مسند نشانده اند ملاحظه آنها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از «ایام الله » ـ خدای نخواسته ـ باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به 22 بهمن. قضیه [این] است که فاتحه همه ما را می خوانند!》
(صحیفه امام، جلد14، صص: 279 و 280)
《باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده اند، این مردم زاغه نشین که شماها را روی مسند نشانده اند ملاحظه آنها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از «ایام الله » ـ خدای نخواسته ـ باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به 22 بهمن. قضیه [این] است که فاتحه همه ما را می خوانند!》
(صحیفه امام، جلد14، صص: 279 و 280)