متاسفانه ما این مشکلات را نه تنها در آموزش و پرورش بلکه در همه ی سطوح مدیریتی کشور داریم که نمی دانیم چه کار باید بکنیم و با جامعه چه کوچکش مثل کلاس درس و چه بزرگش مثل
مدیریت شهرها و کشور و اقتصاد و سیاست و فرهنگ و ....
بنابراین یا از این ور بام می افتیم یا از اون ور بام .
همه ی افراد و مدیران و کارکنانی که با اجتماع سر و کار دارند مثل وزارت خانه های آمورزش و پرورش و آموزش عالی و پلیس و نیروهای انتظامی دادگستری ها و بانکها و .... به نوعی سر در گم اند و در
اکثر مواقع هم غلط و نادرست عمل می کنند. و این عملکرد نادرست نه تنها مشکلات را حل نمی کند بلکه در مدت زمانی نه چندان دور مشکلات بیشتری به آن می افزایند. چند دلیل دارد
1- آگاه نیستیم و شناخت درستی از ویژگی انسانها و مناسبات جامعه نداریم یعنی علمش را نداریم لذا به ایجاد رشته های خیلی خاص در این باره نیازمندیم.
2- هر کسی در مسئولیت خودش فکر می کند تنها خودش درست فکر می کند و عملکرد درست دارد بدون هیچ قانون و قاعده و دانایی و تحقیق و مطالعه ای.
3- دلسوز نیستیم و دیگران را آنگونه که باید دوست نداریم و مشکلات دیگران از جمله جوانان و بچه ها را نادیده می گیریم با این که در سنین ویژه ای قرار دارند و نیاز به توجه و شکوفایی دارند
4- فقط می خواهیم مدیر باشیم و پست بگیریم به محض نشستن در پشت میز کر و کور و...
می شویم و صرفا امضا داریم . هیچ خلاق نیستیم و نمی خواهیم هم باشیم لذا مشکلات
مزمن می شوند.
5- صرفا با آزمون و خطا جلو می رویم که این هم هزینه و هم وقت جامعه را هدر می دهد و نتیجه ای هم ندارد.
6- عادت کرده ایم و به زمان و ویژگی ها خاص اش توجه نداریم
هم توان گذشته را خوب درک نمی کنیم هم نیازهای حال و آینده را نمی دانیم و نمی شناسیم.
7- آدمای تصمیم ساز و آگاه و خلاق و دانشمندی نیستیم . سخت و بت شده ایم. و نرم و فکور
و جستجو گر نیستیم. و....
بنابراین در دایره ای دور خودمان می گردیم که رهایی از آن سخت است.
محتوای کتابها بسیار بد و خارج از درک و فهم دانش آموزان و غیر علمی است.
شیوه های تدریس به روز نیست و مسئولان آموزش و پرورش هر گونه خلاقیت را در تدریس از معلم
می گیرند . مدیران بی کفایتی که به خاطر پادویی در ستادهای انتخاباتی ابلاغ مدیریت مدارس را
می گیرند مانع آموزش خلاقانه در مدارس می شوند.
هیچ ملاک و اندازه ای برای شایسته گزینی مدیران مدارس وجود ندارد و معمولا بی کفایت ترین
افراد مدیر انتخاب می شوند .
خشک و رسمی بودن کلاس ها در مدارس با سن و سال دانش آموزان مقاطع گوناگون به ویژه
مقطع ابتدایی تناسب ندارد.
متاسفانه سیاست زدگی آموزش و پرورش امر آموزش به روز و خلافانه را از معلمان کلاس ها
گرفته است.
شیوه ی کلاس داری به معلمان و دبیران آموزش داده نمی شود.
گاهی افرادی به عنوان معلم سر کلاس حاضر می شوند که روش تدریس بلد نیستند لذا هم
خود را خسته می کنند و هم دانش آموزان را . خروجی هم بد است.
زمان تدریس با مطالب ارائه شده تناسب ندارد . به بیان دیگر در 45 دقیقه نمی شود مطلب را
ارائه داد .
حجم کتابها برای سال تحصیلی زیاد است و فرصت تکرار مطلب وجود ندارد و معلم باید طبق
جدول بودجه بندی سریع تدریس را ادامه دهد و امکان تکرار وجود ندارد و شرایط روحی و آمادگی
همه ی دانش آموزان در آن واحد یکی نیست و تفاوتها به حاشیه می رود .
ما با انسانهایی در کلاس سرو کار داریم که در لحظه تدریس هر کدام در یک وضعیت قرار ندارند
پس باید زمان تدریس یک مطلب برای هر کدام از بچه ها مناسب باشد و این به زمان و آگاهی
معلم بستگی دارد نه به جدول بودجه بندی.
در زمان قدیم در مکتب خانه های سنتی به همه در یک زمان آموزش داده نمی شد بلکه با توجه به توانایی و بهره هوشی افراد و پیشرفتشان مطالب ارائه می شد لذا بچه ای در این شیوه
چند درس از بغل دستی جلو بود ولی در پایان همه قرآن را کاملا بلد بودند و تمام کرده بودند با این تفاوت که برخی زودتر و بعضی دیرتر تمام می کردند اما در پایان کار همه کامل بلد می شدند لذا کاستن از حجم کتابها و افزودن به محتوا ضروری است.و....
بنابر این این معلم عزیز هم به دور باطل افتاده و این روش که در پیش گرفته جواب نخواهد داد.
نه اینطوری بچه ها شرمسار میشن تلاش میکنن جبران کنن دم معلم گرم من معلمی داشتم در دوسال کلاس بالای ۱۰۰۰ترکه چوب تر کف دستم زده به بهانه های واهی اصلا درسم خوب بود نوعی قلدرمعابی میکرد بحدی میزد از انگشتان خون جاری میشد خدا ازش نگذرد
ناشناس
۰۷:۴۸ ۰۹ بهمن ۱۳۹۷
درسته من معلمم .اگه بیاد منطقه ای که،من هستم اون موقع متوجه اشتباش میشه
سعید
۱۶:۵۸ ۰۸ بهمن ۱۳۹۷
طرز فکر این آقا را نمی دانم چی هست
هیچ دانش آموزی به خاطر درس تنبیه نمیشه.
دانش آموزانی که تنبیه می شوند فقط به خاطر بی ادبی بی نظم بودنشون هست. با تنبیه نمیشه دانش آموز را وادار به درس خوندن کرد.
دانش آموزانی هستند که فقط بیت المال را هدر می دهند وخود مسبب درس نخواندن دیگر بچه ها می شوند اینگونه افراد مستحق تنبیه هستند.
این تنبیه همه جا کاربرد نداره الان جاهایی هست که اگه این تنبیه را در نظر بگیری دانش آموز میزنه معلمشو میترکونه
ناشناس
۲۱:۱۰ ۰۸ بهمن ۱۳۹۷
واي اره من بودم دبير عربيو تيكه پاره ميكردم
ناشناس
۱۵:۵۴ ۰۸ بهمن ۱۳۹۷
تا دانش آموز بوده شلنگ زدن بهش حالا هم احساس گناه خودش را با این روش پاسخ میده. آخه میگه بچه بودیم پدر سالاری بود از پدر کتک می خوردیم زن گرفتیم زن سالاری شد از منزل کتک می خوردیم حالا بچه سالاریه از بچه کتک می خوریم. این جان کلام بود.
مدیریت شهرها و کشور و اقتصاد و سیاست و فرهنگ و ....
بنابراین یا از این ور بام می افتیم یا از اون ور بام .
همه ی افراد و مدیران و کارکنانی که با اجتماع سر و کار دارند مثل وزارت خانه های آمورزش و پرورش و آموزش عالی و پلیس و نیروهای انتظامی دادگستری ها و بانکها و .... به نوعی سر در گم اند و در
اکثر مواقع هم غلط و نادرست عمل می کنند. و این عملکرد نادرست نه تنها مشکلات را حل نمی کند بلکه در مدت زمانی نه چندان دور مشکلات بیشتری به آن می افزایند. چند دلیل دارد
1- آگاه نیستیم و شناخت درستی از ویژگی انسانها و مناسبات جامعه نداریم یعنی علمش را نداریم لذا به ایجاد رشته های خیلی خاص در این باره نیازمندیم.
2- هر کسی در مسئولیت خودش فکر می کند تنها خودش درست فکر می کند و عملکرد درست دارد بدون هیچ قانون و قاعده و دانایی و تحقیق و مطالعه ای.
3- دلسوز نیستیم و دیگران را آنگونه که باید دوست نداریم و مشکلات دیگران از جمله جوانان و بچه ها را نادیده می گیریم با این که در سنین ویژه ای قرار دارند و نیاز به توجه و شکوفایی دارند
4- فقط می خواهیم مدیر باشیم و پست بگیریم به محض نشستن در پشت میز کر و کور و...
می شویم و صرفا امضا داریم . هیچ خلاق نیستیم و نمی خواهیم هم باشیم لذا مشکلات
مزمن می شوند.
5- صرفا با آزمون و خطا جلو می رویم که این هم هزینه و هم وقت جامعه را هدر می دهد و نتیجه ای هم ندارد.
6- عادت کرده ایم و به زمان و ویژگی ها خاص اش توجه نداریم
هم توان گذشته را خوب درک نمی کنیم هم نیازهای حال و آینده را نمی دانیم و نمی شناسیم.
7- آدمای تصمیم ساز و آگاه و خلاق و دانشمندی نیستیم . سخت و بت شده ایم. و نرم و فکور
و جستجو گر نیستیم. و....
بنابراین در دایره ای دور خودمان می گردیم که رهایی از آن سخت است.
.
.؟؟؟؟؟؟؟
شیوه های تدریس به روز نیست و مسئولان آموزش و پرورش هر گونه خلاقیت را در تدریس از معلم
می گیرند . مدیران بی کفایتی که به خاطر پادویی در ستادهای انتخاباتی ابلاغ مدیریت مدارس را
می گیرند مانع آموزش خلاقانه در مدارس می شوند.
هیچ ملاک و اندازه ای برای شایسته گزینی مدیران مدارس وجود ندارد و معمولا بی کفایت ترین
افراد مدیر انتخاب می شوند .
خشک و رسمی بودن کلاس ها در مدارس با سن و سال دانش آموزان مقاطع گوناگون به ویژه
مقطع ابتدایی تناسب ندارد.
متاسفانه سیاست زدگی آموزش و پرورش امر آموزش به روز و خلافانه را از معلمان کلاس ها
گرفته است.
شیوه ی کلاس داری به معلمان و دبیران آموزش داده نمی شود.
گاهی افرادی به عنوان معلم سر کلاس حاضر می شوند که روش تدریس بلد نیستند لذا هم
خود را خسته می کنند و هم دانش آموزان را . خروجی هم بد است.
زمان تدریس با مطالب ارائه شده تناسب ندارد . به بیان دیگر در 45 دقیقه نمی شود مطلب را
ارائه داد .
حجم کتابها برای سال تحصیلی زیاد است و فرصت تکرار مطلب وجود ندارد و معلم باید طبق
جدول بودجه بندی سریع تدریس را ادامه دهد و امکان تکرار وجود ندارد و شرایط روحی و آمادگی
همه ی دانش آموزان در آن واحد یکی نیست و تفاوتها به حاشیه می رود .
ما با انسانهایی در کلاس سرو کار داریم که در لحظه تدریس هر کدام در یک وضعیت قرار ندارند
پس باید زمان تدریس یک مطلب برای هر کدام از بچه ها مناسب باشد و این به زمان و آگاهی
معلم بستگی دارد نه به جدول بودجه بندی.
در زمان قدیم در مکتب خانه های سنتی به همه در یک زمان آموزش داده نمی شد بلکه با توجه به توانایی و بهره هوشی افراد و پیشرفتشان مطالب ارائه می شد لذا بچه ای در این شیوه
چند درس از بغل دستی جلو بود ولی در پایان همه قرآن را کاملا بلد بودند و تمام کرده بودند با این تفاوت که برخی زودتر و بعضی دیرتر تمام می کردند اما در پایان کار همه کامل بلد می شدند لذا کاستن از حجم کتابها و افزودن به محتوا ضروری است.و....
بنابر این این معلم عزیز هم به دور باطل افتاده و این روش که در پیش گرفته جواب نخواهد داد.
باز هم به مرام دانش آموز که از شرمساری خودش زده زیر گریه !!!!
هیچ دانش آموزی به خاطر درس تنبیه نمیشه.
دانش آموزانی که تنبیه می شوند فقط به خاطر بی ادبی بی نظم بودنشون هست. با تنبیه نمیشه دانش آموز را وادار به درس خوندن کرد.
دانش آموزانی هستند که فقط بیت المال را هدر می دهند وخود مسبب درس نخواندن دیگر بچه ها می شوند اینگونه افراد مستحق تنبیه هستند.