من خودم پرستارم ، در یک بیمارستان، پرستاربیمار همراهشه، ما پرستارها فقط میشیننیم داخل دفتر ها گزارشاتمون را می نویسیم و حقوق ما که لیسانس داریم حداقل دو برابر معلمهای لیسانسه که هرروز با 40 نفر دانش آموز باید سروکله بزنند. واقعا تربیت کردن کاری بسیار سخت تر و حساس تر از پرستاریه ای کاش کسانی باشند که این حرف منو درک کنند
بنده خدا من پرستارم با این همه سختی کار
هر روز هم شیفت
اونم شیفتهای سنگین و فشرده
. بدون تعطیلی حتی روزهای تعطیل فشار کاری ما بیشتر میشه..یکسال هست نه اضافه کار نه کارانه نه هیچچچچ
اونوقت شما معلم ها همیشع خدا تعطیل هستین. حقوق کار نکرده میگیرین
وافعا جای انصاف نیست
اینقد ما کار کنیم و اذیت شیم و شما معلم ها سه ماه تابستون مه بیکار
عید بیکار. تعطیلات بیکار. مناسبتها بیکار
الودگی هوا بیکار
گرد و غبار بیکار
سیل بیکار
زلزله بیکار
چرا دیپلمها سرکارمعلمین ولی ما ک لیسانسیم ودرب رردنبال کارمیگردیم کاربرامون پیدا نمیشه من حاضرم حتی قراردادی با ماهی یه میلیون توی روستاهای از کارافتاده تدریس ونم ولی کار برام پیدانمیشه چرا؟!!!!
چرا ناشکری میکنید از دوازده ماه انصافا چن ماه سر کارین هف ماهم نمیشه خودشم اکثر معلما مدرک تحصیلشون پایینه ادعا شونم که زیاد چرا یه دیپلم سه چهار تومن حقوق بگیره دیدم که میگم
معلم اگر هفته ای هم یک روز سرکار برود اندازه ی یک ماه یک شغل کارکرده
ناشناس
۱۲:۱۷ ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۸
سلام
بنده یک معلم هستم.بعد از هفده سال تدریس اونم در مناطق محروم درجه سه هنوزم با موتورسیکلت مسیر 45کیلومتری کوهستانی خانه تا مدرسه را طی میکنم.
معلم در جامعه ایران هیچ جایگاهی ندارد چون اصلا آموزش و سواد هیچ جایگاهی ندارد.
اگر بخواهیم کلی به این قضیه نگاه کنیم فقط میتوانم یک جمله را بگویم:
اصل بر این است که معلم محروم بماند.
ازسند تحول در اموزش و پرورش فقط طرح توصیفی اجرا شده و تغییر محتوی کتاب ها ،که این دو تغییر هم تا کنون باعث نابودی هر چه بیشتر اموزش و پرورش مخصوصا در دوره ابتدایی شدکتاب ها بی محتوی بی سرو ته و فاقد بار علمی، بیسوادی دانش اموزان از نتایج درخشان سال ها مطالعه بزرگان و مجریان طرح تحول میباشد
هر روز هم شیفت
اونم شیفتهای سنگین و فشرده
. بدون تعطیلی حتی روزهای تعطیل فشار کاری ما بیشتر میشه..یکسال هست نه اضافه کار نه کارانه نه هیچچچچ
اونوقت شما معلم ها همیشع خدا تعطیل هستین. حقوق کار نکرده میگیرین
وافعا جای انصاف نیست
اینقد ما کار کنیم و اذیت شیم و شما معلم ها سه ماه تابستون مه بیکار
عید بیکار. تعطیلات بیکار. مناسبتها بیکار
الودگی هوا بیکار
گرد و غبار بیکار
سیل بیکار
زلزله بیکار
بنده یک معلم هستم.بعد از هفده سال تدریس اونم در مناطق محروم درجه سه هنوزم با موتورسیکلت مسیر 45کیلومتری کوهستانی خانه تا مدرسه را طی میکنم.
معلم در جامعه ایران هیچ جایگاهی ندارد چون اصلا آموزش و سواد هیچ جایگاهی ندارد.
اگر بخواهیم کلی به این قضیه نگاه کنیم فقط میتوانم یک جمله را بگویم:
اصل بر این است که معلم محروم بماند.