مشکل اقتصادی کشور ربط بیشتری به ضعف مدیریت در کنترل نرخ کالاهای اساسی و واگذاری مطلق اقتصاد به بنکداران و سرمایه داران برای صادرات کالاها و در عوض دادن مالیات و عوارض به دولت می باشد با توجه به تحریم فروش نفت و افزایش نرخ ارز دولت بهترین راه را افزایش صادرات کل کالاهای غیرنفتی انتخاب کرده است که البته چاره ای نیست برای قشر متوسط کارمند و کارگر هیچ برنامه محکمی ندارد و خیلی ها درحال له شدن هستند یکراه کنترل قیمت ها و نظارت بر آنست و راه دیگر سهمیه بندی صادرات کالاهای ضروری است
ایران زمانی گران اداره نمیشود که صنایع و کارخانجات در همه کشور گسترش یابند و همه مردم فرهنگ کار و تولید را برتر و بهتر بدانند و همه برای ساختن کشور و اقتصادشان آستینها را بالا بزنند.
رباتیک بودن بیشتر خطوط تولید و مدرن شدن پیروز شدن کارخانجات و صنایع در نتیجه کاهش قیمت و در نتیجه بالا رفتن قدرت خرید مردم و خصوصی سازی گسترده و همزمان اشتغالزایی جدید
مدیران نجومی بگیر و کارمندان سهمیه ای که بیشتر ایام سال در تعطیلات و مرخصی هستند و هفته ای ۲۰۰ ساعت اضافه کاری دریافت میکنند و راندمان مفید انها ۳۰ دقیقه در روز است باعث شدند که کشور گران اداره میشود
به نمایندگانی رای بدیم که اولین برنامه آنها علنی کردن رای وکلا به مصوبات است و از آنها پیمان مکتوب بگیریم
تا معلوم شود هرکه در آن غش باشد
طهماسب بختیاری
۱۷:۱۷ ۱۲ خرداد ۱۳۹۸
چه میشه اگه با پول حاصل از فروش کارخانجات موجود ،کارخانجات دیگری ساخت .
بنظرم شاید این راهکار بسیار خوب خواهد بود از اینکه بخش خصوصی توانمند تر و قویتر و دولت هم چابکتر و ورزیده تر و توانمند تر بفکر ساخت کارخانجات و صنایع دیگر با اشتغالزایی بالا بود.
بخش خصوصی هم دو نمونه است یا نابودگر است و یا آبادگر !!!!؟؟؟؟
اگر بخش خصوصی توانمند نباشد صنعت را نابود میکند
و اگر توانمند و آبادگر باشد میتواند چرخ صنعت کشورش را بهتر و سریعتر بگرداند.
اگر بخش خصوصی واقعی در سایه شفافیت و دولت الکترونیک شکل گیرد و از هیچگونه رانتی برای انحصاری کردن بازار داخل برخوردار نباشد طبیعتا کارا خواهد بود چرا که اولا هرکسی جرات ریسک و ورود به تولید را نخواهد داشت و اگر شخص یا شرکت وارد تولید شود بخوبی می داند تنها راه حیاتش استفاده از نخبگان و دانشمندان در امر تولید و ایجاد تولیدی دانش بنیان و رقابت پذیر و صادرات محور است
ناشناس
۱۷:۰۶ ۱۲ خرداد ۱۳۹۸
فرض کنیم در حال حاضر ده یا بیست ملیون در کشور شاغل باشند که با فروش کارخانجات به بخشهای توانمند و کاربلد در همان کارخانجات و صنایع شاغل هستن و همچنین با ساختن کارخانجات دیگری که از ارز و ریال فروش آنها بدست آمده نیز میتوان همین مقدار کم و بیش هم اشتغال بوجود آورد و هم تولید را بالا برد و هم کشور را از وابستگی دورتر کرد و هم میتوان صنایع و کارخانجات را به همه سرزمین ایران گسترش داد.
تمام کارخانجات را به بخش خصوصی شایسته بفروشید و واگذار کنید و با فروش اینهمه کارخانه کارخانجات جدید راه اندازی کنید در واقع به نوعی بساز و بفروش کارخانه جان و صنایع بجز صنایع راهبردی
دست به دست هم دهیم به مهر
میهن خویش را کنیم اباد
تا معلوم شود هرکه در آن غش باشد
بنظرم شاید این راهکار بسیار خوب خواهد بود از اینکه بخش خصوصی توانمند تر و قویتر و دولت هم چابکتر و ورزیده تر و توانمند تر بفکر ساخت کارخانجات و صنایع دیگر با اشتغالزایی بالا بود.
اگر بخش خصوصی توانمند نباشد صنعت را نابود میکند
و اگر توانمند و آبادگر باشد میتواند چرخ صنعت کشورش را بهتر و سریعتر بگرداند.