واقعا نمیدونم چی بگم ! موندم که نفرینش کنم ، یا قلبن از خدا بخوام که این دختر اگر واقعا هدایت میشه به راه درست هدایتش کنه . آدم دلش به حال این دختر میسوزه . اول خانواده و بعد جامعه و سرزمین مادری ، مهمترین رکن های زندگی انسان رو تشکیل میده . ارکانی که حتی با بیشترین منبع درآمدی هم نمیشه حتی مقایسش کرد چه برسه که آدم بخواد عوض یا معامله ش کنه . اگه میگم دلم میسوزه واسه مسیح علینژاد، برای همینه که این دختر بخاطر خیانتهاش به دین اسلام و به عقاید و فرهنگ و حتی تشویش و گرفتار کردن مردم ، خصوصا خانم های جامعه ش ، از طرف خانواده ش و مردم کشورش ترد شده و از سرزمین مادریش و جایی که چشم باز کرده و خاطرات زیادی رو تجربه کرده ، با حقارا بیرون رانده شده . حالا واقعا نباید به حال همچین شخصی و افرادی همچون این شخص، دل سوزاند و تأسف خورد که فقط بخاطر پول و یا یک جایگاهی که ابدی هم نیست ، درون چنین منجلابی که دشمن خونی خانواده ش و مردمش براشون طراحی کردن ، گرفتار شدن ؟ واقعا جای تأسف باید برای این فرد و این افراد داشت.
همه میدانند این عجوزه خاین .جاسوس و مزدور است .و میخواهد به راه بی برگشتی که خودش رفته و بدجوری هم پیشمان است .دختر را به درد بی درمان خودش دچار کند .مردم باید باهوش باشند و گول این دیو ادم خور را نخورند
معلومه که مزدور شون است .مردم باید از خودشون بپرسند .چطور به اونجا رسیده .ایا روز نامه نگار با استعداد است یا یک وطن فروش .فرصت طلب که فقط بفکر موقعیت خودش و از مردم بنفع خودش استفاده میکند .مردم باید باهوش باشند و دشمن را بشناسند و گول گرگ در لباس میش را نخورند .