اسلام علیک یا امام رضا
من از روی تخت دارم مینویسم من یه پسر جوون هستم که تازه ۲۱سالم شده من تصادف کردم ضربه مغزی شدم و خون ریزی داخلی کردم مردم و با شوک زدن برگشتم و ۲هفته رفتم کما الان بخاطره اینکه مهره کمرم جابه جا شد پاهام بی حسن البته الان حسشون میکنم ولی بعضی وقتا و خیلی کم
وقتی از کما برگشتم حافطمو از دس دادم ولی کم کم حافظه م برگشت و اولین چیزای که تو دلم بود امام رضا و امام حسین بود
خیلی دوس دارم خوب شم و برم امام رضا
من چند سال پیش به حرم ایشان رفتم مثل همیشه باشکوه و شلوغ بود نگاهی به ضریح انداختم خیلی باهاش فاصله داشتم خواهرم میگفت نمیتونی بهش دست بزنی بیا برگردیم اما من دلم حال بدی داشت نمیتونستم دست نزنم بعد از 9 سال تازه دیده بودمش یک دفعه چند تا خادم وارد قسمت اصلی ضریح شدن و در رو بستن خواهرم دستم رو میکشید ک باهاش اونور در بریم اما من داخل حرم موندم در بسته شد گیر کرده بودیم بین ضریح و در برای غبار رویی درو بسته بودن و کسی نمیتونست وارد بشه هر کس ک اونحا بود خارج میشد کم کم خلوت شد و تونستم دستم رو ب راحتی بزنم یا رضای غریب چند سالی میشه مشکلی دارم و طاقتم داره تموم میشه به اون لحظه قسم ک دست رد به حال و روزم نزدی تو روز تولدت همه کسایی ک گرفتارن و من رو شفاعت کن تو رو به ابروی زهرا قسم شفاعتمون کن
من هنوزم یه امیدی ته قلبم دارم:)میگن اماما شب تولدشون حاجت میدن همه مردم دارن دعا میکنن
اما رضا جانم قسمت میدم به خانم حضرت معصومه کمکم کن حاجتمو بده نذرمیکنم که حاجتمودادی نذرمو ادا کنم:)امید دارم کع میشه من تلاشمو میکنم نتیجش با خدا
من از روی تخت دارم مینویسم من یه پسر جوون هستم که تازه ۲۱سالم شده من تصادف کردم ضربه مغزی شدم و خون ریزی داخلی کردم مردم و با شوک زدن برگشتم و ۲هفته رفتم کما الان بخاطره اینکه مهره کمرم جابه جا شد پاهام بی حسن البته الان حسشون میکنم ولی بعضی وقتا و خیلی کم
وقتی از کما برگشتم حافطمو از دس دادم ولی کم کم حافظه م برگشت و اولین چیزای که تو دلم بود امام رضا و امام حسین بود
خیلی دوس دارم خوب شم و برم امام رضا
اللهم اشف کل مریض
خدایا هرچه مصلحت شماست راضیم
خدایا مرا دریاب
مادرم معدش تومار داره دکترا جوابش کردن
اما رضا جانم قسمت میدم به خانم حضرت معصومه کمکم کن حاجتمو بده نذرمیکنم که حاجتمودادی نذرمو ادا کنم:)امید دارم کع میشه من تلاشمو میکنم نتیجش با خدا
من که باور ندارم