من ازدواج کردم زنم رو دوست دارم اونم به من علاقه منده آنچه سبب سستی پایه زندگیمون شده بیکاریه من با مدرک ارشد و اینها بیکارم زیاد هم گشتم کار نیست به کی هم میشه گفت چکار کنم شما بگید با ورتون شاید نشه بسته معیشتی هم بهم ندادن تا این حد بدبختم
شما خاهشا نظر ندین دوست عزیز برای زندگی مردم تکلیف مشخص نکن. خرج و مخارج ازدواج و بزرگ کردن بچه مردم شما تقبل میکنی که میگی بچه دار بشن؟
ناشناس
۱۵:۰۱ ۱۲ مرداد ۱۳۹۸
احسنت به آقا احمد
abbas
۱۶:۰۱ ۱۲ مرداد ۱۳۹۸
قبل از ازدواج ،از مسئولیتش ترس داشتم ،یک مرتبه یک نفر ایه 32 سوره نور رو واسم تفسیر کرد ، بعدش از اینکه ادعا می کردم مسلمان هستم ،از خودم حالمبد شد . فقط پول دست گل و شیرینی داشتم رفتم خواستگاری بعدش واسه خرید کت و شلوار عقد کامپیوترم رو فروختم .بعد از یکی دوسال آنچنان اوضاع مالی و کار خوب شد که الان خودم باورم نمیشه.شما اقایی که احسنت میگی به خدا اعتماد داشته باش او خودش میدونه روزی خلق رو چه جور به دستش برسونه.
ناشناس
۲۰:۵۳ ۰۶ دی ۱۳۹۸
دوستان میدونم نمیتونید ازدواج کنید، من میگم حتی بهش فکر هم نکنید!
بالاترازفرهاد
۱۱:۱۴ ۱۲ مرداد ۱۳۹۸
تمام مشکلات امروزه این هست که اولا امر ازدواج را سخت گرفتیم ثانیا گذشت در زندگی زن و شوهر کم رنک شده است
گذشت کنید و بگذرید...