کاری به درستو غلطیش ندارم ولی هیچکس حق نداره واسه زندگی کزدن یا نکردن کسی تصمیم بگیره ، اگه کسی نخواد زندگی کنه نباید جلوشو گرفت چون زندکی خودشه و قطعا به مرحله ای رسیده که نمیخواد ادامه بده شما فقط زجر کشش میکنید.
بالخره یه چیزی خوندم عقیده خودم هرکی دلیلی داره وقتی شدنی نباشه همیشه عذاب وفکربهش از مرگ بدتر فلج هم بدتر مغز کار نمیکنه
اسماعیل
۱۱:۱۷ ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲
دقیقا درست میگی
همه فاز نصیحت میگیرن ،اگر بری تو زندگی شخصی کنکاش کنی میبینی همین شخص که. اینجا حرف قشنگ و انسان دوستانه میزنه
پدر همه رو در اورده
من تمام عمرم حتی آزارم به یه حیوون وحشی هم نرسده حتی مار و عقرب تو خونه اومده نکشتمشون چون اونا هم حق زندگی دارن
ولی موقعی بعد گذشت 43 سال از عمرم فهمیدم دنیا آدمها خیلی خیلی کثیفه ، از نا امیدی نمیخوام بمیرم ، ولی دوست ندارم زنده باشم ،
حمید
۲۱:۴۶ ۰۱ آذر ۱۴۰۰
۱۹ بهمن تولد ۲۰ سالگیمه دانشجو رشته معماری دانشگاه منتظری مشهد
از بچگی خیلی زجر کشیدم تو بدبختی زندگی کردم دیگه امشب به تهش رسیدم منم این قرصو میخوام اگه کسی داره بهم بگه
34 سالمه مهندسی مکانیک خوندم هزار جا رفتم برای کار به هر دری زدم اما گره ای از کارم باز نمیشه یه عمر با ابرو زندگی کردم واقعا نمیتونم برم جارو بزنم یا کارای اینجوری...خسته ام دیگه هر ثانیه زندگی برام زجر خالی شده یه مادر پیر دارم که اگه من خودم و بکشم چی به سر اون میاد اخه؟! از بیکاری و تو خونه موندن هم خجالت میکشم و خسته شدم، خوشبحال کسی که میتونه خودش و بکشه...
۳۴ سالمه و به اسم خدا قسم ۳۴ دقیقه توی دنیا خوشی ندیدم.یعنی پدر و مادرم زندگیمو نابود کردن.۲۰ ساله افسردگی حاد دارم و هزاران بار فکر خودکشی ولی این کار رو نکردم.بهترین روز برای من روز مرگمه شما برام دعا کنید.
منم پدر و مادرم فوت کردن و بی خانمان شدم و اواره خونه اقوام دیگه انگیزه زندگی ندارم سیانور برای من خوبه باید گیر بیارم و بخورم راحت بشم خسته شدم از بی پولی و گوشنگی و بی کسی
کاش حق انتخاب با خودم بود.. ادامه زندگی.. مرگ... یا رفتن به عدم ( عدم یعنی جایی که اصلا خلق نمیشدم)( نه عذاب دنیا بود نه عذاب و تهدید جهنم)
من که حتما رفتن به عدم رو انتخاب میکردم کاش میشدکااااش
هیچگاه پنجتا انگشت اندازه هم نیستن
خود خدا هم همین رو خواسته
یکسری ها کوچیکن و یکسری ها بزرگ
اون بزرگاشون ما کوچیکا رو درک نمیکنن که میان و امید به زندگی میدن
آدم هایی که قوی میشن خدا می خواد که قوی بشن
توی یک اداره یکی مدیره و یکی آبدارچی
نمیشه که همه مدیر باشن درسته؟
این یعنی خدا
یعنی هر طوری که اوت بخواد نه تو
تو چیزی در تایین سرنوشتت نداری
قرار نیست همه دلشون بخواد مدیر باشن و به مدیریت هم برسن
دلیلی نداره خدا بخواد بین آدما این همه اختلاف بزاره
یکی اون طوری
یکی اینطوری
...
قصد دارم یه خورد اسید بخورم و مرگ شرافتمندانه ای برلی خودم رقم بزنم
همه فاز نصیحت میگیرن ،اگر بری تو زندگی شخصی کنکاش کنی میبینی همین شخص که. اینجا حرف قشنگ و انسان دوستانه میزنه
پدر همه رو در اورده
من تمام عمرم حتی آزارم به یه حیوون وحشی هم نرسده حتی مار و عقرب تو خونه اومده نکشتمشون چون اونا هم حق زندگی دارن
ولی موقعی بعد گذشت 43 سال از عمرم فهمیدم دنیا آدمها خیلی خیلی کثیفه ، از نا امیدی نمیخوام بمیرم ، ولی دوست ندارم زنده باشم ،
از بچگی خیلی زجر کشیدم تو بدبختی زندگی کردم دیگه امشب به تهش رسیدم منم این قرصو میخوام اگه کسی داره بهم بگه
من که حتما رفتن به عدم رو انتخاب میکردم کاش میشدکااااش
بزرگترین آرزوم مرگه بدون درده
بسکه آزرده شدم عزم به پایان دارم
خود خدا هم همین رو خواسته
یکسری ها کوچیکن و یکسری ها بزرگ
اون بزرگاشون ما کوچیکا رو درک نمیکنن که میان و امید به زندگی میدن
آدم هایی که قوی میشن خدا می خواد که قوی بشن
توی یک اداره یکی مدیره و یکی آبدارچی
نمیشه که همه مدیر باشن درسته؟
این یعنی خدا
یعنی هر طوری که اوت بخواد نه تو
تو چیزی در تایین سرنوشتت نداری
قرار نیست همه دلشون بخواد مدیر باشن و به مدیریت هم برسن
دلیلی نداره خدا بخواد بین آدما این همه اختلاف بزاره
یکی اون طوری
یکی اینطوری
...