اولا خدا همتون رو خیر بده که اینقدر دلسوز و خوش فکرید و خدا از همتون هر ذکر و دعا و زیارتی کردید قبول کنه.منم از۴شنبه که فهمیدم حالم خرابه همش شوهرم میگه چته چرا اینقدر بهم ریختی میگم دلم آشوبه واسه زهرا کوچولو.من خودم دختر ۲.۵ ساله دارم هی نگاهش میکنم یاد اون می افتم خدا به همه شون به خصوص مادرش صبر بده خیلی خیلی خیلی سخته.ولی یه نکته هس خواستم بگم من خودم بچه سوم خانواده پدری ام هستم مادرم همیشه تو ۴.۵ سالگیم خواهرم رو به من میسپرد تا دو تا داداشم رو ببره مدرسه تو سال ۶۹.کسی رو نداشت بابام هم بعد جنگ درگیر یه عالمه قرض بود چند شیفت کار میکرد عملا همه چیز ما مادرم بود.این مادر هم شوهرش تو جا افتاده بوده نمیتونسته راه بره خودش بوده و دوتا بچه.خیلی سخته به خدا خیلی.اون مادر داره جور دونفر رو میکشه.چقد مامام منم واسه اون کارش تو بچگیم دعوا میشد.بازم با دلای مهربونتون دعا کنید خدا صدای شما مادرای مهربون رو حتما میشنوه.ایشااله به حق خودش یه فرجی به این موضوع بکنه
ای خدا چرا پیدا نمیشه چند روزه از خواب و خوراک افتادیم.از بس گریه کردم سردرد امونمو بریده خدایا ما که غریبه ایم داریم دق میکنیم خدا به داد دل مادرش برسه
یارباه بحق اشک پاک اسرای دشت نینوا