سلام من خواب دیدم دزد به خونمون اومده من طلا گرفتم تومشتم موبایل دخترم تو یه مشت دیگه بعد با لگد به دزد میزدم میگفتم این همونکه قبلا طلا هامونو دزدید دوباره اومده اینارو هم بدزده قیافه دزد کامل میدیم ولی با دهان بسته فریاد میزدم
سلام من خواب دیدم که ی دختر بچه و ی پسر بچه بود که داشتن بازی میکردند و ی دزد اومد من ی زنجیر رو برداشتم رفتم به دنبال دزد رو پیدا کردم که می خواستم باهاش مبارزه کنم یهو از خواب پریدم?
سلام خواب دیدم مامانم در رو برای ۳ غریبه باز کرده ، ۱ مرد ۱ پیر زن ۱ زن به این بهانه که میخوان تهران رو ببینن ، و من دیدم که این ۳ نفر رو تخت من نشستن، و من شروع به فریاد زدن کردم ، پیرزن با دستش مشت میکرد تو وسایل گود خونه مثل کاسه یا جعبه و که رو میز بود ، و طلاها رو میخورد و اطلاع میداد که الان مثلا انگشتر خوردم یا پلاک ! میشه لطفا کسی تعبیرش رو میگه
خواب دیدم که یکدفعه یه دزد موتورسوار جلوم سبز شد ومن بشدت ترسیدم بطوریکه زبانم بند آمده بود بعد یکدفعه تو تشییع جنازه ای که در شب بود وارد شدم ولی جناز را ندیدم و نمیدانستم کیست،لطفا خوابم را تعبیر کنید
سلام من خواب دیدم که یک پسری کفش من را گرفت و فرار کرد جای که فرار کرد شلوغ بود وچند تا از دوستام آن دزدا راگرفت ومن هم کفشم را گرفتم خیلی ممنون اگر تعبیرش بگید
سلام همسرم مغازه سوپر مارکت داره تازه جا به جا شده خواب دیدم دزد داره مغازه رو خالی می کنه منم داد میزنم کمک میخوام بعد می بینم پسرم از اون ور می یاد بادزد شریک بعد میرم از یه جایی باهمسرم تماس بگیرم بر می گردم می بینم دزد داره پسرم به زور سوار ماشین می کنه میبره پسرم 12سالشه خیلی وحشتناک بود
سلام من دیشب خواب دیدم با دوتا از دوستهام رفتیم خونه نامزد سابقم ( که در واقعیت خودش و مادرش خیلی اذیتم کردن)، و دیدم ظرف میشوره و باز آبمون تو یه جوب نمیرفت با اینکه همو خیلی دوست داشتیم، بعد پیراهنشث دراورد دیدم خیلی چاق شده مخصوصا از ناحیه شکم، بعد من و دو تا دوستام زدیم بیرون از یه فروشگاه بزرگ وارد خونه مادر نامزدم شدیم که انگار هیچ کی نمی رفت اونجا، وسیله هاشو دیدم شروع کردم تو مشمی ها برداشتن وسایلش مثل پاور بانک بطری اب لوازم ارایشی پیراهن مانتو ... میدیدم تو خونش بالاسرم لباس هست اما به دوستام میگفتم مهم نیست از طرفی هم حدس میزدم مادره پیداش بشه.اومد و گفت نیگاه نکن الانمو یه زمانی خیلی پولدار بودم و ... بعد من گفتم بهش پسرت یعنی نامزدم گفت بیام وسیله بردارم ک دوستم گفت نه دروغ میگه پسرت نگفت... بعد رفتم جلوی ساختمون به مادره راستشو گفتم گفتم میدونی با من چیکارا کرده خودش هی پیداش میشه خودشم هربار اذیتم میکنه الانم خونه ش بودیم با دوستش با دوتا زن بودن. خلاصه این تعبیرش یعنی چی؟ بشدت هم چاق شده بود