آمریکا اگه یه سوسک تو هوا ببینه به عنوان مهاجم هدف قرارش میده اونوقت تو ویدیو بالا خلبان فقط میگه خدای من و فقط نگاهش میکنه و بسمتش شلیک نمیکنه.
آمریکا اگر تا الان تکنولوژی ثمر بخشی داشت دنیارو نابود کرده بود با زورگویی.
به نظر من این اخبار را خود آمریکا به طور هدفمند تولید می کنه تا نهایتا این باور را در ذهن بقیه ایجادکنه که امریکا با نیروهای فرازمینی در ارتباط هست و از این طریق هم ممکن است به دانش های پنهان و ناشناخته ای دست پیداکرده که بهش قدرتی داده که فعلا قصد اعلام و استفاده از آن را ندارد تا در نهایت بگوید هیچ کس حریف ما نمی شود.
به مکان مشاهده اشاره نشده و چون حضور بموقع و ابزار تشخیص را در اختیار داشته اند موفق به رصد آنها شده اند ، الان بسیار اماکن و آثار در سراسر جهان مربوط به زمان های خیلی گذشته مانند پرو وجود دارد که از عهده و ابزار آنزمان انسان ها خارج از دسترسی و تصور است . شایع شده بود در منطقه خلیج فارس اتفاق افتاده که ناو هواپیمابر حضور داشته و خلبانانی که در حال گشت زنی بوده اند با آنها مواجه شده اند و حسابی تحت تاثیر قرار گرفتند . حتی عده ای آنها را جز مگوهای و سِرهای ایران میدونستند ،،
امروز 17 مهر 1398 ـه.
من پریروز غروب، بعد از ساعت 6 که کارم تموم میشه، درست سر بلوار استاد معین، توی آسمون بالای برج آزادی، به سمت کرج، یه نور زرد رنگ نسبتا درشت دیدم که فکر کردم هواپیماست. اما یخورده سریع تر از اون داشت حرکت میکرد. به سمت شمال هم در حرکت بود.
من حیرون از اینکه این چی می تونه باشه داشتم نگاه میکردم، که چند ثانیه بعدش این نقظه نورانی ترکید!
حتی دودش توی هوا پخش شد.
برگشتم ادمای دور و اطرافمو نگاه کردن هیشکی متوجه آسمون نبود. من خشکم زده بود که این دیگه چی بود. تا دقایقی بعد از اون که داشتم از ایستگاه متروی استاد معین پایین میرفتم، با خودم میگفتم، یعنی اون چی بود که یدفه ترکید. ترکید؟ یا زدنش؟
نمیدونم...
آمریکا اگر تا الان تکنولوژی ثمر بخشی داشت دنیارو نابود کرده بود با زورگویی.
من پریروز غروب، بعد از ساعت 6 که کارم تموم میشه، درست سر بلوار استاد معین، توی آسمون بالای برج آزادی، به سمت کرج، یه نور زرد رنگ نسبتا درشت دیدم که فکر کردم هواپیماست. اما یخورده سریع تر از اون داشت حرکت میکرد. به سمت شمال هم در حرکت بود.
من حیرون از اینکه این چی می تونه باشه داشتم نگاه میکردم، که چند ثانیه بعدش این نقظه نورانی ترکید!
حتی دودش توی هوا پخش شد.
برگشتم ادمای دور و اطرافمو نگاه کردن هیشکی متوجه آسمون نبود. من خشکم زده بود که این دیگه چی بود. تا دقایقی بعد از اون که داشتم از ایستگاه متروی استاد معین پایین میرفتم، با خودم میگفتم، یعنی اون چی بود که یدفه ترکید. ترکید؟ یا زدنش؟
نمیدونم...