کسانی که احساس می کنند دوست واقعی ندارند و درک نشده اند در دنیای خود دوست آرمانی خود را ساخته و پرداخته می کنند! در فرهنگ شرقی این دوست معمولا خداوند متعال است اما در غرب گاهی موجودی شبیه شیطان است که فرد او را راهنمای خود میداند این ناشی از محرومیت حسی است که فرد کمبودها و خلاهای فکری خود را با شخصیتی خیالی پر می کند تا از تنش های روحی در امان باشد و نشانه تنهایی و بی اعتمادی او به اطرافیان است!
سریال برره یکی از واقعیت های جامعه ما بود و هست من در خیلی جا ها مشکلات جامعه را که بصورت طنز در این سریال است همیشه به یاد دارم ، مخصوصا پول زور گرفتن
باید به مخترع خورزو خان جایزه بدیم و این پدیده به نام ایشون ثبت جهانی بشه تا بعد یک اروپایی پا نشه بگه قانون اول خورزو خان ، بعد هم مخترع ما رو منکر بشن.
شاید این یک نوع تخلیه درونی از ناملایمات اطراف شخص باشد براین مبنای تفکری که چون زیپی آرام است وهیچگونه آزاری نمیرساندومستمع خوبی است .شخص آن موجود خیالی راصمیمی ومحرم وتسکین دهنده میپندارد،که فکرمیکنم ازکودک درون نشات میگیرد .البته درجامعه مابه کسی که باخودش یایک موجودخیالی حرف میزند دوگونه برخورد میکنیم ،اگربچه باشد میگوئیم باهمزادش حرف میزند ولی اگربزرگ باشد میگوئیم قاطی کرده .
ها ورو