همه مردم خواستار انتقامیم،این حق ملت ایران است و دولت موظف هست ب خواسته ی مردم عمل کند و حق ما رو از امریکای جنایتکار بگیره و ما هم تا نفس میکشیم حمایت میکنیم.سردار سلیمانی سردار قلبهای همه ی ملت ایران هست از هر قشر و با (هر تفکری).
سردار، ای یگانه مرد ایران یادت گرامی باد.مطمئن باش انتقامت را به حول الهی خواهیم گرفت
سلام و عرض تسلیت
فقط میتونم بگم تو کشورم ایران،حاج قاسم سلیمانی یکی از چند تن مردانی بود که یه انسان به تمام معنا و مرد واقعی بود که در تمام عملیات ها حضور داشتند و پشت میز نمی نشت و دستور بده
کسی بود که وظیفه اش را که امنیت کشور بود را به خوبی انجام میداد
حیف شد حیف
سردار حیف شدی الان زمان رفتنت نبود
اصلا نمی تونم باور کنم
سردار زنده است در قلب ما همیشه هست و خواهد بود .
حاج آقا قاسم سلام... خودت همیشه آرزوی شهادت داشتی و به اون رسیدی اما چرا با این آرزو داغی ابدی به دل ما نهادی...تو رو خدا برای ما هم دعا کن تا به آرزومون برسیم آرزوی ما اینه که دشمنانت رو هر چه زودتر قصاص کنیم و خون کثیفشون رو ریخته ببینیم...سردار عزیزم اشک های ناقابل چشمان بی ارزشم امان از دل و جانم ربوده است... همجون پدری داغش دل فرزند را می سوزاند جگر و قلب و دلمان سوخت و آتش گرفت.. سردارم دوستت دارم
خبر آمدنت از خاک سرخ عراق به گوشم رسید؛
همه جا را برای ورودت آماده کرده بودند و من مثل همیشه بی تفاوت نسبت به حضور تو و همرزمانت بودم؛
در مقابل مسجد بر روی تپه خاکی کنار آلاچیق، دو پله به سرزمین عشق باز شد و بر سر درِ خانه ات پلاکی با نام فرزند روح الله حک گردید؛
از آن حوالی می گذشتم فانوسِ سقف خانه ات توجه مرا بسوی خود جلب نمود؛ نزدیکتر آمدم و در پرده آرامش ابدی تو غوطه ور گشتم و دیگر نقطه ای برای دل کندن از تو باقی نماند؛
بوی خاک عاشورا از خانه ات به مشامم می رسید و تو با اولین نیازم چادر نماز بر سرم نمودی و گلاب عطرآگین خود را بر جامه ام پخش کردی و گمنام نشان جسم متلاشی شده تو گشتم و دل را به طراوت گل وجودی تو وصل کردم که اتحادی بر خانه عشق من و تو ایجاد گردد و مرا با خود به خاطرات عمیق رهایی از تعلقاتت ببری؛
چه دستها و پاهایی که از بدن جدا گشت؛ چه شکمهایی که با خون دریده شد و چه چشمهایی که از حدقه در آمد و چه سکوت سرّ آمیزی بر زبانت ذکر خواند و تو مرد اول دلاوری های سرزمین مهر مادری ام گشتی؛
تو گمنام قصه عشقی و من بدنام شهر مترسک های خوف انگیز؛
غروب خورشید از راه رسید و دوباره منقار کلاغ ها بر سرم فرود آمد که ای مترسک خاموش شو بر حرمت اسم الشهید جانان...
سردار، ای یگانه مرد ایران یادت گرامی باد.مطمئن باش انتقامت را به حول الهی خواهیم گرفت
مارا هم شفاعت کن ای پدر
فقط میتونم بگم تو کشورم ایران،حاج قاسم سلیمانی یکی از چند تن مردانی بود که یه انسان به تمام معنا و مرد واقعی بود که در تمام عملیات ها حضور داشتند و پشت میز نمی نشت و دستور بده
کسی بود که وظیفه اش را که امنیت کشور بود را به خوبی انجام میداد
حیف شد حیف
سردار حیف شدی الان زمان رفتنت نبود
اصلا نمی تونم باور کنم
سردار زنده است در قلب ما همیشه هست و خواهد بود .
فقط همینوبگم که :
بارفتنت آتش به جانم زدی
زود رفتی مرد بزرگ
همه جا را برای ورودت آماده کرده بودند و من مثل همیشه بی تفاوت نسبت به حضور تو و همرزمانت بودم؛
در مقابل مسجد بر روی تپه خاکی کنار آلاچیق، دو پله به سرزمین عشق باز شد و بر سر درِ خانه ات پلاکی با نام فرزند روح الله حک گردید؛
از آن حوالی می گذشتم فانوسِ سقف خانه ات توجه مرا بسوی خود جلب نمود؛ نزدیکتر آمدم و در پرده آرامش ابدی تو غوطه ور گشتم و دیگر نقطه ای برای دل کندن از تو باقی نماند؛
بوی خاک عاشورا از خانه ات به مشامم می رسید و تو با اولین نیازم چادر نماز بر سرم نمودی و گلاب عطرآگین خود را بر جامه ام پخش کردی و گمنام نشان جسم متلاشی شده تو گشتم و دل را به طراوت گل وجودی تو وصل کردم که اتحادی بر خانه عشق من و تو ایجاد گردد و مرا با خود به خاطرات عمیق رهایی از تعلقاتت ببری؛
چه دستها و پاهایی که از بدن جدا گشت؛ چه شکمهایی که با خون دریده شد و چه چشمهایی که از حدقه در آمد و چه سکوت سرّ آمیزی بر زبانت ذکر خواند و تو مرد اول دلاوری های سرزمین مهر مادری ام گشتی؛
تو گمنام قصه عشقی و من بدنام شهر مترسک های خوف انگیز؛
غروب خورشید از راه رسید و دوباره منقار کلاغ ها بر سرم فرود آمد که ای مترسک خاموش شو بر حرمت اسم الشهید جانان...
✍ الناز