ای کاششش منننن به جات هزاران بار مرده بودم ای ظهید مظلوم مانند اربابت. به خدا میدونستم چه گوهر نایابی بودی ولی هرچه بیشتر کنکاش می کنم و به گذشته فکر می کنم جیگرم بیشتر آتیش میگیره و این خاک لعنتی اصلا برای شما سرد نیست.حاجی این رسم عاشقداری نیست به خدا که عاشقات بذاریو خودت بری بهشت ای دلاور شهید؛ حاجی یکبار اومدی به خوابم چون ازت خواستم تورو به خدا یک بار دیگه قدم به چشم من بذار حاجی...
آخ خدا چقدر این روزا همه رفتار و کردار سردار رو مرور میکنم جز تواضع ،خلوص نیت،خاکی بودن،سرسخت با دشمن پلید،مهربان با نیرو وسرباز،پدر برای بچه های شهدا،اوج عطوفت و مهربانی ش .آخه من چیکار کنم الان سیزده روز میشه آروم وقرار ندارم.کجا برم دردم رو بی کی بگم.ان شاءالله این هفته برم شلمچه از شهدا بخواهم کمکم کنن. هیچ جور نمیتونم آرامش داشته باشم دعا کنید این هفته زیارت شلمچه نصیبم بشه.شاید اونجا برات شهادت منم امضا شد چون دیگه نمیخوام زنده باشم قفس دنیا بدجور تنگه بعد از رفتن اربا اربا شهید حاج قاسم.