جز نبی و فاطمه کس نشناخت مرا
من که یکباره در از قلعه ی خیبر کندم
داغ زهرا بخدا ازنفس انداخت مرا
وصلوات بریگانه مرد بی ادعاابوتراب همانکس که ابروی خلقت شدهمانکس که هستی رامعنی بخشیدبنازم به توای حیدرکرار