باید نیروهای امنیتی کشور رو خیلی مقتدرتر به تصویر میکشید،این تصور نباید ایجاد بشه که هر نخبه علمی که تو کشور بخواد به کشور خودش خدمت کنه ممکنه ترور بشه و اگه قصد ترورش رو داشته باشند یا شهیدش میکنن ویا بهش صدمه میزنن،باید نشون داده بشه در کنار نخبگان علمی،نخبگان امنیتی و اطلاعاتی هم حضور دارند که با قدرت هر نوع تهدیدی رو شناسایی و خنثی می کنند.

کمی تخریب اوناییکه رفتن یا تصمیم به رفتن دارن نیست؟

یادش بخیر سریالای ماه رمضون که رضا عطاران و سعید آقاخانی میساختن. سریالایی مثل خانه به دوش و متهم گریخت. ای کاش دوباره این دو کارگردان سریالایی مثل همین سریالا بسازن.

معلوم است نه ترور نه رفتن به آمریکا بلکه ماندن در ایران و همکاری با دکتر توفیقی و ازدواج با دختر دکتر توفیقی تابلو تر از این فیلم ندیده بودم ماجرای داستان تکراری است

فیلم مصنوعی است. مثلا توی قسمت دیشب اون که میخواست دکتر توفیقی را ترور کنه به عنوان کارگر پارکینگ با یک دستگاه و چاقو داشت میرفت سمت دکتر بعد تا محافظش اومد چاقو را قایم کرد و از دومتری دکتر سرش را زیر انداخت رفت اونطرف. دکتر و محافظش هم اصلا بهش شک نکردن. طبیعیش اینه که توی اینجور مواقع کارگر باید بیاد سمت دکتر و بگه چی شده کمک نمیخوای نه اینکه سرش را بندازه زیر و راهش رو کج کنه و هیچکس هم بهش شک نکنه که تو کارگر اینجا چکار میکنی.
ادامه داستان هم مشخصه که جواد میره جای اون پسره که قراره فلج بشه و روی محصولات ایرانی کمک دکتر کار میکنه و خارج هم نمیره. احتمالا با دختر دکتر هم ازدواج کنه. داستانش بسیار بسیار ساده و قابل پیش بینیه

خيلي فيلم قشنگيه كاش فصل چهارش رو هم بسازن

ممنون از همه عزیزان،
دست مریزاد به نویسنده و کارگردان و بازیگران،
ما همچنان با داستان پیش میرویم و آن را باور داریم،
انشاالله همیشه موفق باشید،

واقعا اینا دیگه چه سریال هایی هستند سریال بودن سریال های قدیم

هیچکدوم خانواده مژگان سرشون به سنگ میخوره و بر میگردن ایران و جوادی هم در کشور خودش می مونه

لحن دیالوگ های بچه مهندس خیلی تند و پرخاشگرانه ست

این داستان نباید به صحنه های خشونت وترور می رسید ولی به نظر می رسه که اهدافی باعث ادغام این داستان به ترور دانشمندان ایران شده، بینندگان انتظار این پیچیدگی رادراین سریال نداشتند!! ؟؟؟؟