نگو که دلم خونه
کی میرسه اون روزی که پشت سر رهبر در قدس نماز بخوانیم.
حس «غرور» رو اون موقع احساس میکنم.
ناشناس
۲۱:۰۷ ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹
تاریخ کی می آوری مردی بجایش
مردی که پا بگذارد از نو جای پایش
سردار ما را ناجوانمردانه کشتند
ای کاش من صدبار می مردم بجایش...
جادارد ای مردم که چون باران ببارد
از دیده جای اشک خون دل برایش
شعر و کلامی نیست در وصفش بخوانم
باید فقط قرآن بخوانی در هوایش
هر چند در شهنامه صدها پهلوان هست
آن پهلوانان می رسند آیا به پایش
برخیز فردوسی قلم بردار و بنویس
شهنامه ای دیگر در این دوران برایش
حافظ مرکب را برقصان روی کاغذ
اوج غزل کن خنده های با صفایش
ای مولوی از شور عرفان جهادش
صد مثنوی معنوی گو در رثایش
سردار عزیزم با اینکه در فراق تو ،خیلی ها داغدار شدند،یزیدیان زمان ذالفقار سیدعلی را از دستش ستادند و رهبر عزیزم غمی عظیم بر دلش نشست، ولی امیدوار به بازگشت شما در جوار امام زمان(عج) هستیم،باشد که فتح قدس خوانبهایت باشد سردارم
من دیگر باتمام وجودم افتخار میکنم که ایرانی ام،وطنم سربازانی دارد بی ادعا
اگر به قاسم سلمیانی هم مانند ارباب و مولایش حسین بن علی (ع) نگاه کنیم نتیجه این میشود که همانگونه که ریخته شدن خون پسر فاطمه نابودی حکومت معاویه را درپی داشت و اسلام عزیز را آبیاری کرد ، ان شاءالله بزودی زود دیگر رژیم منحوس اسرائیل از جغرافیای جهان محو خواهد شد .
هر روز با خودم می گویم شاید هنوز زنده باشد،شاید پنهان شده،شاید در حال عملیات است،اصلا شاید دزدیده شده باشد فقط شهید نشده باشد...در ذهن مردم افسانه ها نمی میرند ...
می شود دوباره برگردی؟ما گناه زیاد کردیم،ما شاکر زحمات تو نبودیم...مارا ببخش و برگرد...جانمان را میدهیم،همه جانمان را میدهیم فقط دوباره برگرد برگرد که بی علمدار شدیم
برگرد که گریه های شبانه مایی ،برگرد،چه قدر گریه کنیم ؟چه قدر توبه کنیم تا تو برگردی؟رفتنت کفاره کدام گناهمان بود؟بگو تا درستش کنیم و برگردی...
کی میرسه اون روزی که پشت سر رهبر در قدس نماز بخوانیم.
حس «غرور» رو اون موقع احساس میکنم.
مردی که پا بگذارد از نو جای پایش
سردار ما را ناجوانمردانه کشتند
ای کاش من صدبار می مردم بجایش...
جادارد ای مردم که چون باران ببارد
از دیده جای اشک خون دل برایش
شعر و کلامی نیست در وصفش بخوانم
باید فقط قرآن بخوانی در هوایش
هر چند در شهنامه صدها پهلوان هست
آن پهلوانان می رسند آیا به پایش
برخیز فردوسی قلم بردار و بنویس
شهنامه ای دیگر در این دوران برایش
حافظ مرکب را برقصان روی کاغذ
اوج غزل کن خنده های با صفایش
ای مولوی از شور عرفان جهادش
صد مثنوی معنوی گو در رثایش
علیرضا نجفی
دی ۹۸
از وقتی رفتی دنیا روی خوش به خودش نگرفته
من دیگر باتمام وجودم افتخار میکنم که ایرانی ام،وطنم سربازانی دارد بی ادعا
دوستان یه چند تا پیر پاتالای آلبانی اومدن دارن منفی میزنن رو نظرات برادران و خواهران....
اینو بکنین تو گوشتون کفتارهای پیر البته از کفتار عذر خواهی میکنم بهش برنخوره، همیشه یه صیاد داریم که طعم مرصاد بهتون بچشونه...
وعده خدا حق هست.
یا علی
علی بدون مالک چه کند؟
می شود دوباره برگردی؟ما گناه زیاد کردیم،ما شاکر زحمات تو نبودیم...مارا ببخش و برگرد...جانمان را میدهیم،همه جانمان را میدهیم فقط دوباره برگرد برگرد که بی علمدار شدیم
برگرد که گریه های شبانه مایی ،برگرد،چه قدر گریه کنیم ؟چه قدر توبه کنیم تا تو برگردی؟رفتنت کفاره کدام گناهمان بود؟بگو تا درستش کنیم و برگردی...