من ازمحاجران دلسوختگان وعاشقان سردارم که ارامش ندارم احساسم مراباشعاراوصاف سرداردلم واداشته نوحه سرای میکنم کتاب شعر نوشتم درحالیکه بیسواد م درد درونم راپنهان نتوانستم
سلام بر سردار بی سر سلام بر دست وسلام بر زینب ای عزیز پدر در دانه حاج قاسم می دانم نبود پدر خیلی سخت است اما به یاد حضرت زینب زینب جان صبر پیشه کن شهدا زنده آمد واین گرگ سفتان ننگشان باد که حاج قاسم را مانند حضرت علی به شهادت رساندند حاج قاسم زنده در یاد هاست خدا به خانواده صبر دهد
من کرمانی ام و همیشه سر مزار حاج قاسم، وقتی شنیدم دختر این بزرگوار میخواد تو دانشگاه تهران سخنرانی کنه سریع رفتم اونجا تا ایشون رو ببینم سخنان زیبایی گفتن، مثل پدرشون شجاع هستن روح حاج قاسم شاد.
زینب جان انشاالله هرچه زودتراسرائیل وامریکا نابودمیشوند ،زینب جان دعاکن که فرزندان ماهم درراه مکتب سردارعزیزم قراربگیرن انشاالله و مکتب سرداردلهارا ادامه بدهند
بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم* زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم* آه کز طعنه ی بدخواه ندیدم رویت* نیست چون آینه ام روی ز آهن چه کنم* مددی گر به چراغی نکند آتش طور * چاره ی تیره شب وادی ایمن چه کنم * حافظا خلدبرین خانه ی موروث من است * اندر این منزل ویرانه نشیمن چه کنم.. یعنی میشه که یه روزی منم سربازت بشم سردار!