توجه من در اولین نگاه جمجمه بود . وقتی متن مربوط به آن را مطالعه کردم واقعا درست بود . وقتی من شش سال داشتم تکیه کلام مادرم این بود که می گفت می میرم و ترس از مردن مادر و از دست دادنش تمام وجود مرا می گرفت .الان مادر من هشتاد سال دارد و الحمدالله زنده است . اما تکیه کلام آن دورانش از مرگ چنان اضطرابی در من ایجاد کرده که تا نیمه های شب از ترس مرگ اطرافیان ( همسر و فرزندانم ) خواب به چشمانم نمیاد
من هم همه را با هم دیدم تقریبا اماصورت عروسک ها که تک چشمی بود من را جلب کرد البته تار عنکبوت را ندیدم حالا چرا صورتشان اونجوریه چون اگه نبود توجه من جلب نمیشد
گوشی من کوچیکه چشمام هم ضعیفه خوب در نظر اول فقط جمجه را دیدم که اینم عادیه به نظر شما من اگه خودمو میکشتم میتونسم اون عنکبوت را ببینم حتی تصویر رو زوم کردم بازم زوری عنکبوت را پیدا کردم ممنون از زحماتتون
قشنگ هربار که میخوام بیام بگم
درست در میاد
دیگه کم کم دارم ایمان میارم
شاید منظورش اون خورشیده بود
دهنش پاهای دختره س
بین دوتا درخته
ببخشید سؤالتون رو متوجه نشدم ؟