نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۸
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
پوریا
۲۳:۰۱ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
فقط جن واقعیه و همه اونا خرافاته،تو قرآن که هیچ چیزی درباره اینا نیومده و ثابت نشده اند،فقط جن واقعیه،بختک خرافاته ،وقتی تو خواب احساس خفگی میکنی یا نمیتونی حرف بزنی ولی چشمات باز هست به خاطر اینه که خون به مغزت نمیرسه و فلج خواب شدی،همه چیز دلیل علمی داره،لطفا این خرافات رو باور نکنید.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۰۲ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
من به بعضی چیزا عتقاد دارم. مدتها قبل شبها که می خواستم بخوابم یک چیزی می افتاد روم فقط میتونستم به زور نفس بکشم با دعا و صلوات تونستن از خودم دورش کنم
Iran (Islamic Republic of)
علی
۱۳:۳۳ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
جن که واقعیت داره پدربزرگم دعانویس بود جن زده بود رو دست پدربزرگم رفیقمم تو جنگل زده بود پس گردنش
Iran (Islamic Republic of)
موریس
۱۳:۲۷ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
حیف چه فیلمای ترسناکی میشه ازاین سوژهاساخت که هنر ترس ووحشت دنیاروباهاش زیروروکرد
Iran (Islamic Republic of)
موریس
۱۳:۲۷ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
حیف چه فیلمای ترسناکی میشه ازاین سوژهاساخت که هنر ترس ووحشت دنیاروباهاش زیروروکرد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۴۳ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
این اخری توی داستان کارتونی سندباد داستانشو نشون داد که ازسندباد سواری گرفت وازکمرش پیاده نمیشد!!!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۴۳ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
این اخری توی داستان کارتونی سندباد داستانشو نشون داد که ازسندباد سواری گرفت وازکمرش پیاده نمیشد!!!
Iran (Islamic Republic of)
آرش
۱۲:۰۹ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
مادر بزرگم بچه بودن داستان دوال پا رو برام تعریف میکرد
یادش بخیر
خدا همه گذشتگان رو بیامرزه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۵۳ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
من یه خاطره از شوخی جنها دارم. من داشتم در اتاق تنگ و تاریک جوشکاری میکردم یهو یه چیزی دم گوشم گفت: "پیچیکوووو" بعد الکترودهایم که داخل ظرفی بودند به هوا پرت شدند و هرکدام به گوشه ای افتادند.
Iran (Islamic Republic of)
حمید
۱۱:۴۹ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
جن و دیدن جن در تهران نبوده و نیست. اون زمان قدیم بوده ودر روستاها و ده ها
Iran (Islamic Republic of)
یک دوست
۰۹:۰۱ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
سلام من به غولک اعتقاد دارم چون به جن اعتقاد دارم و افراد از نزدیک هم ان را دیده اند.شاید غولک هم یه نوع جن باشد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۷:۴۸ ۱۴ آذر ۱۳۹۹
دی زنگرو ماه ول کو ماه شب چهارده ول کو
یادش بخیر بچه بودیم موقع ماه گرفتگی میزدیم رو ظرفا و این شعرو میخوندیم..پ
۱۲