بخدا قسم راست میگم 10 سالم بود با خواهرم داشتیم میخوابیدیم خواهرم خوابش برد من خوابم نمیومد اتاق تاریک بود یه صدای خیلی کمی شنیدم صدای پچ پچ 4 نفر میومد پچ پچ میکردنو میخندیدن مامانمو صدا کردم مامانم اومد ولی اون صدارو نمیشنید بهم شربت خواب اور داد تا گرفتم خوابیدم
دوستان اگر تصویر اصلی رو بزرگ کنید متوجه میشید که این تصویر واقعا جن هست.
در ضمن اگه منم بودم عکس میگرفتم چون من خیلی فوضول هستم.
البته گاهی بهتره آدم ها فوضولی نکنن.
خاله من کسی آورده خونش برای پاکسازی.
همون شب پسر خالم که روی زمین خوابیده بوده روی تختش جنی دیده که بهش وسیله پرت میکرده.
و در همون حال خالم یه چیز گنده ای بالای تختش دیده
و شوهر خالم یه دفعه چشماش سفید شده و به خالم گفته: دیگه این کارو نکن این یه هشدار بود.
و همون لحظه پسرخالم میره تو اتاق و گریه میکنه.
خالم و پسرخالم همه چیز رو یادشونه اما شوهر خالم چیزی یادش نمياد.
پسر خالم صبح که رفته اتاقش وسایل رو پراکنده روی زمین دیده و قسمتی از سرش هم به خاطر ضربه کبود شده بوده
سلام دوستان تا جایی که من فهمیدم و از روی ترس ادامه ندادم آیه های قرآنی داریم اگر اون آیه ها رو در زمان و مکان مشخص بخونی و با توجه به اشیا و کنترل هوا خطای چشم انسان برداشته میشه ما چند نفر بودیم اینکارو بچه بودیم میکردیم اصلا پیشنهاد نمیکنم به هیچ وجه حتی برای پیشرفت
بیست سال پیش من تو یک خانه قدیمی زندگی می کردم و تو نور کم راهرو همچین چیزی دیدم فکر کردم شوهرم ملافه انداخته سرش تا من را بترسانه برای همین دنبالش دویدم و گفتم من از این چیزها نمی ترسم ولی دیدم شبح دوید از در بسته آشپرخانه عبور کرد.
اول که آدم نگاه میکنه نمیفهمه چیه ولی یکم که دقت میکنی میبینی واییییی خیلی باحال بود ( البته من کاملا احتمال میدم کار خودشون باشه چون بیشتر شبیه یه کسی هست که ماسک زده و واقعی نیست اگه واقعی بود اون فردی که این عکس رو گرفته جرعت گرفتنش رو نداشت یعنی دو تا پای دیگه هم قرض میکرد میرفت از اونجا!!!؟؟)
آقا برای بار صدم میگم...
اینها این تصاویر رو خودشون درست میکنن که پیجشون پربازدید بشه...
شبه کجا بوده؟!!
در زاویه داره و کامل باز نشده... ببینید... تازه شاید اصلا پشت در، دیوار نباشه...
یه نفر پشت در قایم شده و نقاب زده. همین!!!
در ضمن اگه منم بودم عکس میگرفتم چون من خیلی فوضول هستم.
البته گاهی بهتره آدم ها فوضولی نکنن.
خاله من کسی آورده خونش برای پاکسازی.
همون شب پسر خالم که روی زمین خوابیده بوده روی تختش جنی دیده که بهش وسیله پرت میکرده.
و در همون حال خالم یه چیز گنده ای بالای تختش دیده
و شوهر خالم یه دفعه چشماش سفید شده و به خالم گفته: دیگه این کارو نکن این یه هشدار بود.
و همون لحظه پسرخالم میره تو اتاق و گریه میکنه.
خالم و پسرخالم همه چیز رو یادشونه اما شوهر خالم چیزی یادش نمياد.
پسر خالم صبح که رفته اتاقش وسایل رو پراکنده روی زمین دیده و قسمتی از سرش هم به خاطر ضربه کبود شده بوده
دو فوتوشاپه
سه مگه شبه اونجا وایستاده میگه بیا از من عکس بردار شبح دیدی فرار میکنه
اصلا تو این زمان دوربین به این بی کیفیتی هست؟
اینها این تصاویر رو خودشون درست میکنن که پیجشون پربازدید بشه...
شبه کجا بوده؟!!
در زاویه داره و کامل باز نشده... ببینید... تازه شاید اصلا پشت در، دیوار نباشه...
یه نفر پشت در قایم شده و نقاب زده. همین!!!