باید به متاهل‌هایی که توصیه می‌کنند ازدواج نکنید و مجرد بمونید حق داد. مهریه‌ها سنگینند و زنها پر توقع و بد اخلاق. کدوم عاقلی خودشو چند میلیارد تومن بدهکار می‌کنه تا مجبور باشه با دشمن خودش تا آخر عمر زیر یک سقف زندگی کنه و زجر بکشه؟ میدونید طرف مهریه رو طلب کنه به خاک سیاه میشینید؟ هر چی تو این اوضاع بد اقتصادی زحمت کشیدید به باد فنا میره. پس اگه میخوایید ازدواج کنید حداقل زیر بار مهریه سنگین نرید در غیر اینصورت مجرد بمونید بهتره.

مهم ترینش نبود شغل هستش.سربازی هم هست

با حقوق 3 و 4 تومنی مگه میشه زندگی رو اداره کرد ، آدم این پولو بخوره یا کرایه خونه بده

چند تا دلیل داره
۱_ عقاید غرب‌گرایانه ۲_ نبود پول کافی مورد انتظار پدر و مادر عروس
( معمولا اونا پولتو میخوان تا خودتو) ۳_ شاغل شدن بیشتر زنان نسبت به مردان که موجب عدم توانایی اونها برای ازدواج و فرزندآوری میشه. خب حق هم دارند ، به هرحال مرد و زن هرکدوم وظایف خودشون رو دارند ، البته اون چیزی که هست اینه که هیچ دختری هم راضی نمیشه که اون بخواد کارکنه و شما خانه دار بشی خخخخ
و خب قطعا یک مرد نمیتونه مادر خونه همونطوری که زن نمیتونه پدر خونه باشه.
۴_ بهانه ای مثل تحصیل که واقعاً ربطی نداره مگر اینکه بخوای موقع امتحانات ترم دانشگاه باردار باشی .

به خطر افتادن استقلال شخصی دختر و پسر و محدود شدن و از دست دادن آزادی عمل در زندگی مشترک، کاملا هم درسته
ترس از مهریه رو به خوبی بررسی نکردین

پدر و مادرهای ما که عمری زندگی مشترک داشتن با این وضع اقتصاد به سختی دارن روزگار میگذرونن پس ما که تکلیفمون مشخصه

نبود کار، مسکن

برا جوانان چکار کردید که بخوان ازدواج کنند

وقتی خبر میزارید یه نگاه واقعی به جامعه داشته باشید این همه جوون بامدرک بیکار این همه گرونی این همه خانواده هایی که به زور خرج زندگی خودشون می گذروند این همه اجاره گرون یه وام ازدواج میدهند تا آخر بدهکار به بانک به چه امیدی ازدواج کنند

دوستان دهه هفتادی من توی دانشگاه وخوابگاه که جز بهترین افراد پاک جامعه هستند هیچکدام نه کار دارن نه زن چون اقتصادخوب نیست

ترس‌های تجرد شامل؛ ترس از اینکه خانواده یا اجتماع مرا طرد کنند، ترس از تنهایی و تنها ماندن تا پایان عمر، طرف خودش نمیدونه چی میگه!

البته چنان فرزندی بودم ک عیب و ایرادهایی والدین مو به کسی نمی گفتم و حتی بعضیا خیال میکردن تو آرامش مطلق بزرگ شدم

من شخصا ب سن تجردی رسیدم
علت اصلی ش رفتارهای خشونت آمیز و بی ادبانه والدینم بوده متاسفانه تو دوران ما نه مشاوره حاذقی بود نه مرکز بهزیستی که بهش مراجعه کنم اگه هم بود اطلاع نداشتیم

بنظرتون پدری ک راه حلش برای آروم کردن یک مسئله خانوادگی ( که راحت میشد حل کرد) آتش کشیدن خانه باشه چ روحیه یی برای فرزند میذاره ک امید ب زندگی مشترک در آینده داشته باشه

از سر خوشی که مجرد نموندن این وضعیتی هست که شما به وجود آوردین.

شرایط فراهم بشه چرا که نه خودم اولین نفر هستم وقتی میبینم هنوز تو خرج خودم موندم چرا یه نفر دیگه رو بدبخت کنم.

من مجردم دوست دارم ازدواج کنم اما سربازی مانع شده چون کار ثابتی ندارم و دانشجو ام و وضعیت اقتصادیم بد