باسلام و احترام.
متولد۵۸ هستم. دارای معلولیت جسمی و حرکتی از ناحیه هردوپا. مدرک کارشناسی مددکاری اجتماعی دارم. نزدیک به ۲۰ سال است سابقه بیمه تامین اجتماعی دارم. برای بازنشستگی قانون ۲۰ سال کار دولتی راشرط گذاشته که به نفع همه نیست. قانون دیگری در بازنشستگی پیش از موعد است که مددجو میتواند براساس میزان معلولیت بین ۲ تا ۱۰ سال افزایش سنوات داشته باشد ولی هرگز پیگیری و اجرا نشده. مثلا من میتوانم با این افزایش سنوات بازنشسته شوم.واقعا دیگر توان پرداخت بیمه ندارم. متولیان اگر قوانین رو یاد داشته باشند اجرایش سریع انجام میشود.متاسفانه همه درگیر دستورالعمل های اداری خویش هستند.واز بینش و درایت خبری نیست.
باسپاس و احترام.
لطفا فکری به حال مصدومین ناشی از تصادفات که تحصیل کرده هستند و بعد از تصادف و معالجه کارت پایان خدمت اخذ کرده اند باشید .
همیشه شنیدیم که معلولیت ،محدودیت نیست .
پسر بنده دانش آموز دبیرستان استعدادهای درخشان بودند در سال دوم دبیرستان تصادف کردند و منجر به ضربه مغزی پس از معالجه ادامه تحصیل دادند و در رشته مهندسی صنایع دانشگاه شهید باهنر کرمان در حال فارغ التحصیلی هستند .ولی از الان نکران آینده فرزندم هستم که به دلیل داشتن کارت معافیت پزشکی آیا امکان جذبش در مشاغل مرتبط با رشته اش هست یا نیست .
سلام من یک خانم ۵۰ساله هستم چگونه میتوانم یکی از دخترها یا زنهای بدسرپرست را تحت تکفل خودم دربیارم؟طوری که با من و خانواده ام زندگی کند؟اسکان خوراک پوشاک میدم و او در کارهای روز مره کمک من و خانواده ام باشد.
برادر من معلول شدید زهنی هستش. ودر روستای ما قرار است زمین کشاورزی بین اهالی تقسیم شود. جهاد کشاورزی میگن به کسانی که تحت پوشش بهزیستی هستند زمین تعلق نمیگیرد .چرا ایا برادرم نباید در الویت باشد
سلام من تحت پوشش سازمان بهزیستی هستم شدید هستم چرا حق پرستاری نمیدن لطفا پیگیری کنید رفتم اداره بهزیستی من استان مازندران شهر قائمشهر هستم پام شکسته کار هم نمیتونم بکنم بیکارم لطفا حق پرستاری من بدید بررسی کنید ممنون
با عرض سلام وادب. من هومن یک معلول روانی شدید هستم که ۱۴ سال است تحت پوشش بهزیستی هستم البته به ظاهر چون در این چند سال با وجود مشکلات زیادی که داشتم حمایتی دریافت نکرده ام. من ۳۲ سال عمر دارم و بخاطر شدت معلولیتم قادر به کار کردن و کسب درامد نیستم و یک مادر سرطانی دارم و پدری که ۲۶ درصد از قلبش کار میکنه و رماتیسم از نوع as داره و فشار خون و دیابت و...
بخاطر مشکلات مالی که داریم خانواده هیچ حمایتی نمیتونند از من بکنند و من تقریبا ۱۵ سال میشه که در خانه مثل زندانب حبس هستم و باعث شده که افسردگی و بیماریم روز به روز وخیم تر بشه.چندین بار اقدام به خودکشی کردم.برای پول درمانم هیچی ندارم. نه حقوقی و نه کمک معیشتی نه حمایتی از من نمیشه.هر وقت به بهزیستی سنندج مراجعه میکنم و مشکلاتم رو میگم میگن پروندت تو نوبته و کاری از دست ما نمیاد. من در این جامعه بدون پول و کمک باید چکار کنم. جرم من اینه که معلولیت دارم و این بیماری رو خدا به من داده.واقعا تکلیف من چیه. ایا حق من خودکشی است؟چون واقعا به بن بست رسیده ام.بدون هیچ حق و حقوقی با این همه مشکلات من باید چکار کنم. ایا من محکومم که با مریضی و معلولیت تا زنده ام زجر بکشم و روزی صد بار بمیرم و زنده بشم.محکومم به این ظلم؟ تنها امید من و معلولها بهزیستیه و کسی رو نداریم که بهش پناه ببریم. شعار داخل حیاط بهزیستی نوشته معلولها نورچشم امامن. بسیار شعار زیبایی هست اما در حد خود کلمه شعار.خدا رو خوش نمیاد،ماهم بنده خدائیم و شهروند این کشوریم.ما هم در حد حرف حق حیات داریم.من واقعا دارم از بین میرم و چندین ساله با جیب خالی و بدون پول مقاومت میکنم.منم به مسکن احتیاج دارم به حقوق و حمایت نیاز دارم.ایا کسی هست که حرفها ومشکلات ما رو بشنوه،درک کنه و حل کنه.
با تشکر
من بیماری اعصاب روان دارم و مادرم هم همین مشکل داشته که فوت کرده اموال پدر مادرم تحویل داییم هست که شامل یک منزل مسکونی سند به نام پدربزرگم مقداری هکتار زمین کشاورزی قولنامه ای بوده که ازپدر بزرگم مانده که اقدام به سند کرده وحق حقوق من رانداده ونمیده درضمن پدربزگم سال هفتاد چهارفوت کرده ومادرم سال هشتادیک خواهش میکنم کمکم کنید چطور به کجا مراجع کنم حق م بگیرن ازش
بنام خداوندروزی دهنده بی منت
باسلام وعرض ادب به همه مسعولانی که درهرنهادحکومتی مشغول به خدمت به جامعه ایرانیان اصیل که همیشه لایق بهترین نوع زیستن ومتمدن ترین قوانین بشری به جهت قانون تامین اجتماعی وحمایت از جامعه معلولان وافرادآسیب پذیراجتماع درحال خدمت هستند.بنده بعنوان عضوکوچکی ازجامعه وقشرآسیب پذیرمعلولین که هم خودوهمسربندهدارای معلولیت شدیدهستیمازطرف خودوبسیاری ازهم نوعان معلولم به استضحارهمه مدیران خدمتگذار میرسانم .همینطورکه خودبنده بخاطراپیدمی منحوس وبیماری کرونا کسب وکارخودم را ازدست داده ام واکنون ۸ماه است به شدت دربدترین روزهای زندگی خودفارغ ازشدت معلولیت به لحاظ ضعف وعدم توانایی مالی وهیچگونه درآمدروزمزدیاحتی حقوقی باهمسرمعلول ویک فرزنددبستانی ومادرسالمندخودبه شدت درمذیقه وضعف امورمعیشتی وقدرت خرید که همگی باعث بوجودآمدن نا آرامی باعث آشفتگی بیشتروضعییت معلولیت شدیدخودوهمسرم شده وخواهشمندم به بنده وخانواده ام پیشنهادیاراهکارقانونی جهت ِراهنمایی بندهبرای برگشتن آرامش ودرآمدممالی عاجزانه درخواست کمک دارم وازاینکه بامتن طولانی شماراخسته کردم بازهم عذرخواهی بنده رابپذیرید وصمیمانه اززحمات شماعزیزان سپاسگزارم
متولد۵۸ هستم. دارای معلولیت جسمی و حرکتی از ناحیه هردوپا. مدرک کارشناسی مددکاری اجتماعی دارم. نزدیک به ۲۰ سال است سابقه بیمه تامین اجتماعی دارم. برای بازنشستگی قانون ۲۰ سال کار دولتی راشرط گذاشته که به نفع همه نیست. قانون دیگری در بازنشستگی پیش از موعد است که مددجو میتواند براساس میزان معلولیت بین ۲ تا ۱۰ سال افزایش سنوات داشته باشد ولی هرگز پیگیری و اجرا نشده. مثلا من میتوانم با این افزایش سنوات بازنشسته شوم.واقعا دیگر توان پرداخت بیمه ندارم. متولیان اگر قوانین رو یاد داشته باشند اجرایش سریع انجام میشود.متاسفانه همه درگیر دستورالعمل های اداری خویش هستند.واز بینش و درایت خبری نیست.
باسپاس و احترام.
لطفا فکری به حال مصدومین ناشی از تصادفات که تحصیل کرده هستند و بعد از تصادف و معالجه کارت پایان خدمت اخذ کرده اند باشید .
همیشه شنیدیم که معلولیت ،محدودیت نیست .
پسر بنده دانش آموز دبیرستان استعدادهای درخشان بودند در سال دوم دبیرستان تصادف کردند و منجر به ضربه مغزی پس از معالجه ادامه تحصیل دادند و در رشته مهندسی صنایع دانشگاه شهید باهنر کرمان در حال فارغ التحصیلی هستند .ولی از الان نکران آینده فرزندم هستم که به دلیل داشتن کارت معافیت پزشکی آیا امکان جذبش در مشاغل مرتبط با رشته اش هست یا نیست .
با سپاس
بخاطر مشکلات مالی که داریم خانواده هیچ حمایتی نمیتونند از من بکنند و من تقریبا ۱۵ سال میشه که در خانه مثل زندانب حبس هستم و باعث شده که افسردگی و بیماریم روز به روز وخیم تر بشه.چندین بار اقدام به خودکشی کردم.برای پول درمانم هیچی ندارم. نه حقوقی و نه کمک معیشتی نه حمایتی از من نمیشه.هر وقت به بهزیستی سنندج مراجعه میکنم و مشکلاتم رو میگم میگن پروندت تو نوبته و کاری از دست ما نمیاد. من در این جامعه بدون پول و کمک باید چکار کنم. جرم من اینه که معلولیت دارم و این بیماری رو خدا به من داده.واقعا تکلیف من چیه. ایا حق من خودکشی است؟چون واقعا به بن بست رسیده ام.بدون هیچ حق و حقوقی با این همه مشکلات من باید چکار کنم. ایا من محکومم که با مریضی و معلولیت تا زنده ام زجر بکشم و روزی صد بار بمیرم و زنده بشم.محکومم به این ظلم؟ تنها امید من و معلولها بهزیستیه و کسی رو نداریم که بهش پناه ببریم. شعار داخل حیاط بهزیستی نوشته معلولها نورچشم امامن. بسیار شعار زیبایی هست اما در حد خود کلمه شعار.خدا رو خوش نمیاد،ماهم بنده خدائیم و شهروند این کشوریم.ما هم در حد حرف حق حیات داریم.من واقعا دارم از بین میرم و چندین ساله با جیب خالی و بدون پول مقاومت میکنم.منم به مسکن احتیاج دارم به حقوق و حمایت نیاز دارم.ایا کسی هست که حرفها ومشکلات ما رو بشنوه،درک کنه و حل کنه.
با تشکر
باسلام وعرض ادب به همه مسعولانی که درهرنهادحکومتی مشغول به خدمت به جامعه ایرانیان اصیل که همیشه لایق بهترین نوع زیستن ومتمدن ترین قوانین بشری به جهت قانون تامین اجتماعی وحمایت از جامعه معلولان وافرادآسیب پذیراجتماع درحال خدمت هستند.بنده بعنوان عضوکوچکی ازجامعه وقشرآسیب پذیرمعلولین که هم خودوهمسربندهدارای معلولیت شدیدهستیمازطرف خودوبسیاری ازهم نوعان معلولم به استضحارهمه مدیران خدمتگذار میرسانم .همینطورکه خودبنده بخاطراپیدمی منحوس وبیماری کرونا کسب وکارخودم را ازدست داده ام واکنون ۸ماه است به شدت دربدترین روزهای زندگی خودفارغ ازشدت معلولیت به لحاظ ضعف وعدم توانایی مالی وهیچگونه درآمدروزمزدیاحتی حقوقی باهمسرمعلول ویک فرزنددبستانی ومادرسالمندخودبه شدت درمذیقه وضعف امورمعیشتی وقدرت خرید که همگی باعث بوجودآمدن نا آرامی باعث آشفتگی بیشتروضعییت معلولیت شدیدخودوهمسرم شده وخواهشمندم به بنده وخانواده ام پیشنهادیاراهکارقانونی جهت ِراهنمایی بندهبرای برگشتن آرامش ودرآمدممالی عاجزانه درخواست کمک دارم وازاینکه بامتن طولانی شماراخسته کردم بازهم عذرخواهی بنده رابپذیرید وصمیمانه اززحمات شماعزیزان سپاسگزارم