نبود مسکن و شغل کافی
مثلا یک دانشجو پس از فارغ التحصیلی در اکثر اوقات یا بیکار میماند یا با حقوق بسیار کمی که کفاف خودش رو هم نمیده باید بره سر کار مجبور هست ازدواج نکند
مورد دوم رسومات بسیار سنگین ازدواج از و کمال گرایی خانواده ها است
یک جوان 22 ساله به طور مثال چطور هم خانه و هم ماشین داشته باشد ؟
سلام
من هم هيات علمی دانشگاه آزاد هستم در اين دانشگاه حقوق يک هيات علمی در مناطق محروم ماهانه 2 ميليون است آن هم با افزايش حقوقی که به تازگی اتفاق افتاده
حالا شما بگوييد چطور ازداواج کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پسر جوان توان خرج و مخارج دختران پر توقع را ندارند و پسری که فوق لیسانس داره شغل نداره چه گناهی کرده بره تو روستا ازدواج کنه با فردی که اصلا درکش نمی کنه
همه جا دنیا یه حلقه میگیرند، یه زانو میزنند و خواستگاری میکنند، بعد اگه دلشون خواست یه جشن و بعد میرن سر خونه زندگیشون
نه مراسم شب یلدا دارند، نه بعله برون، نه گل و شیرینی و صحبت تو رستوران، نه عقد کنان، نه نامزدی، نه جشن عروسی،
نه مهریه، نه جهازینه،
نه کسی میپرسه اقا داماد چیکاره هستند؟
کسی نمپرسه درآمدشون چقدره! خونه دارند! ماشین چه طور؟
تا یه بخشیش رو قبول دارم ولی خداییش شغل داماد مهمه دیگه نباید اینقدری حقوق داشته باشه بتونه خرج زن و بچش رو بده؟ حالا خونه هم نداشت نداشت ولی باید بتونه کرایه کنه یا نه؟ قطعا که مردم بقیه دنیا تو کوچه زندگی نمی کنن که
ناشناس
۱۶:۴۳ ۲۴ تير ۱۴۰۰
اونایی که ازدواج کردن همه بدون استثنا پشیمونند شما دنبال علت ازدواج نکردن جوانان هستید
در جامعه ای که دروغ فساد و دزدی و ربا باشد تولید انرژی منفی میشود و کل اعضای جامعه رو میگیره و هاله نور اطراف هر انسانی رو تیره میکنه حتی انسانهایی با هاله سفید و این انرژی منفی حس و حال کارهای درست مثل ازدواج و اون لذت کارهای درست رو کم و کمتر میکنه و حال روحی جامعه خراب میشه ، دلایل اقتصادی فقط بخش کوچکی است و اصلش انگیزه ازدواج و سایر کارهای درست است ، حالا گناه خوده فرد هم که داستان بدتر میکنه
نبود شغل و تحقیر افراد تحصیل کرده بوسیله افراد شاغلی که با پارتی اول استخدام شدن بعد در هنگام شغل مدرکی کشکی گرفتن با باز شدن در دانشگاه ها
حالا که اصلا دیگه نمیتونم شغل پیدا کنم نا امیدی صد درصدی فقط دارم زبان خارجی میخونم بتونم مهاجرت کنم
مثلا یک دانشجو پس از فارغ التحصیلی در اکثر اوقات یا بیکار میماند یا با حقوق بسیار کمی که کفاف خودش رو هم نمیده باید بره سر کار مجبور هست ازدواج نکند
مورد دوم رسومات بسیار سنگین ازدواج از و کمال گرایی خانواده ها است
یک جوان 22 ساله به طور مثال چطور هم خانه و هم ماشین داشته باشد ؟
من هم هيات علمی دانشگاه آزاد هستم در اين دانشگاه حقوق يک هيات علمی در مناطق محروم ماهانه 2 ميليون است آن هم با افزايش حقوقی که به تازگی اتفاق افتاده
حالا شما بگوييد چطور ازداواج کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همه جا دنیا یه حلقه میگیرند، یه زانو میزنند و خواستگاری میکنند، بعد اگه دلشون خواست یه جشن و بعد میرن سر خونه زندگیشون
نه مراسم شب یلدا دارند، نه بعله برون، نه گل و شیرینی و صحبت تو رستوران، نه عقد کنان، نه نامزدی، نه جشن عروسی،
نه مهریه، نه جهازینه،
نه کسی میپرسه اقا داماد چیکاره هستند؟
کسی نمپرسه درآمدشون چقدره! خونه دارند! ماشین چه طور؟
همون بهتر که ازدواج نکنیم و نسلمون منقرض شه
حالا که اصلا دیگه نمیتونم شغل پیدا کنم نا امیدی صد درصدی فقط دارم زبان خارجی میخونم بتونم مهاجرت کنم