سلام به همه دوستان اول از همه خدا قوت به کسانی که روزی حلال در میارن وتو سفره زن و بچه میزارن فقط خواستم بگم متن بالا چجوری میشه ۴۵۰ تن ماهی پرورش دادند بعد ۴۶۳ تن گرمابی و ۷ تن سردابی بوده اینکه شد ۴۷۰ تن این ۲۰ تن از کجا اومد ممنون از گزارش گر عزیز
سلام ،چرا واقعا چرا در این بحران بی آبی کشور اینقدر استخر زدید ،ما باید توی تعریف شما از یه استان بفهمیم چه خبره، مردم خوزستان اینقدر بی آبی و ازبین رفتن دامها ،شغل ماهیگیری و..؟.چرا
هر کاری که به جهت تامین رزق و روزی مردم انجام گیرد خداوند متعال خیر و برکت بسیاری را در ان نهفته است که قابل رویت نیست اما قابل لمس است و لذاست که میبینیم در مزارعی کوجک با منابع کم ابی و زمین کشاورزی اندکی که قابل کشت و زرع بودند اما از بسکه برکت در زندگی ها وجود داشت خانوادده هایی زیاد سهم سالانه مواد غذایی خودشان را از این کمینه ها میبردند و قانع هم بودند بنده با هفتاد سال سن یادمه که قطعه زمینی کوچک داشتیم که گندم سالانه یک خانواده ده نفره را تامین میکرد اما اکنون چندین سال است که بعلت عدم مطابقت دخل با خرجش صرفه اقتصادی ندارد چرایش را نمیدانم فقط این را میدانم که وقتی زمین اماده کاشت گندم میشد پدر رحمته اله علیه ..هنگام پخش گندم در زمین با دست زیر لب زمزمه میکرد که چرنده و پرنده و گوینده لا اله الا الله بخورند و ببرند و اگر چیزی ازش ماند سهم منو خانواده ..تا اینجا را داشته باسید .وقتی که گندم بدست میامد و هنگام برداشت بود عده ای درو گر بودند که بجای مزد دستشان مقداری از گندهای درو شده را با خود میبردند در کنار دروگران عده زنان سرپرست خانوار و بیوه سار بودند که خوشه هایی از گندم که ریخته شده بود را جمع کرده و در طی تابستان با خوشه چینی نان سالشان را تامین میکردند بعد از مدتی گندم خرمن شده توسط عده ای که خرمنکوبی با قاطر و ادوات قدیمی را انجام میدادند و چوم کش گفته میشند که انها هم سهم مزد کار خود و قاطرهایشان را از همان گندم تولیدی میبردند بعد از خردشدن گندم نوبت به بوجاری میرسید بوجاران گوهی بودند کهگندم و کاه را از همدیگر تفکیک کرده و انها هم بجای پول دست مزد از گندم موجود سهمی را میبردند .بعد از بوجاری نوبت به کاهکش ها میرسید که چند نفری با الاغشان مانند سندیکای کامیونداران فعلی کاه ها را بار کرده و به انبار کاه صاحب خرمن برده و بجای مزد سهمی از گندم را میبردند و در نهای انچه که باقی مانده بود را بشیوه ارباب و رعیتی یعنی سه سهم مال ارباب که صاحب زمین و اب و هزینه های کاشت بود را میبرد و یک سهم هم از رعیت که کارابیاری و داشت و برداشت را کرده بود حالا حساب کنید یک قطعه زمین چقدر خیر و برکت داشت همه ازش دررفاه بودند اما اکنون چی دوستی دارم که دارای یک مزرعه چهارصد هکتاری است اما وقت برداشت گندم کمباین راحت گندم ها را درو کرده و گندم تولیدی همانموقع با کامیون به سیلو تحویل شده و چک بهای گندم را یک جا تحویل میگیرد اما خانم برای پختن یک اش گندم برای تهیه پنج کیلو گرم گندم به چند جا مراجعه کرد تا با زحمت تهیه کرد بعدا هم نه خمسی ..نه زکاتی . و نه سهم امامی و همینطور .....خب دیگه میخواهید خیر و برکتی باشد از این چهارصد هکتار حتی یک دانه از گندمش نصیب کسی نشد خب معلومه که خداوند هم خیر و برکتش را از این کشاورز و مزرعه اش بر میدارد انجاست که میفرماید ... ارحم .ترحم ..رحم کن تا بهت رحم شود
بزرگواری که پرورش ماهی رو در کویر نفی می کنه...آبِ جدا برای استخرهای پرورش ماهی داده نمیشه، کشاورزا در همون استخرهایی که آب رو روانه زمینها می کنن اقدام به پرورش ماهی می کنن با این کار با یه تیر دو نشون می زنن: هم با پرورش ماهی درآمد زایی می کنن و هم آب غنی شده استخرها رو روانه زمینها و باغات شون می کنن
بزرگوار آب چاه چشمه و قنات که آب پاک به حساب میاد باعبور از چرخه پرورش ماهی برای مصرف نیاز به تصفیه داره.استفاده از آب مازاد وآب کشاورزی برای شیلات کار خوبیه.باعث تغذیه ارگانیک گیاهان میشه ولی خودمونیم توکویر؟؟توخراسان؟به درآمد چند خانوارنگاه نکن .دشتهای ما درحال فرونشسته میلیونها برابر این درآمد برای جبران این بلا باید صرف کرد.
ناشناس
۱۴:۰۵ ۳۰ مرداد ۱۴۰۰
رونق روستاها را میشه شاهد بود اگه این کارها عملیاتی بشه
صيد ماهي = ۷تن گرمابی+ ۴۶۳ تن سردابی!
اینا با سیاست آبهای استانهای هم جوار میارن استانهای کویری آباد میکنن بقیه استانهارو نابود