اولین و اخرین دلیل مهریه و قیمت سکه اس بقیش الکیه

دلایل دیگه یادتون رفت!!!!!!!!!!!!!!خیانت خیانت و خیانت

فقط اقتصاد

بیشتر طلاق بخاطر ۲ دلیله یک مسکلات مالی و دو مشکلات فرهنگی در ضمن مسئولین به فکر پول دادن به زوجین بشه برای فرزندآوری چون سال های آینده کسی برای خدمت به کشور وجود نخواهد داشت

به لحاظ روانشناختی انتظارات جنسی و توقع از زیبایی همسر برای مردان خیلی زیاد شد و باعث سرد شدن مردان در زندگی زناشویی شده است

اگر عامل اقتصادی باعث طلاق میشه چرا با توجه به اینکه شوهر پول نداشته و زن طلاق گرفته مهریه میزاره اجرا و شوهر را زندانی میکنه؟!
اگر مشکل تفاهم و ... هست چرا بیشتر طلاق بین تحصیل کرده ها است؟! مشکل تنوع طلبی هست و قیمت بالای سکه . همه وسوسه میشن بخصوص اونیکه در خانواده پدری مشکل مالی هم داشته باشه

اقا دلیل پوله الان پدرو مادر من هر روز سر پولو اینجور کارا بحث میکنن خب طلاقم از همینا شروع میشه دیگ
اما
اینم بگم ک با اینکه خودم دخترم .اما دخترا واقعا توقعاتشون خییییلی زیاد شده آقا تو ک میدونی وضع ممکلتو با بی مسعولیتی یه سری مسئول
به این روز افتادیم توقع اینهمه نداشته باش از پسر
بخدا دخترا عاشق باشید همو دوست داشته باشید عشق کنید

#عاشق -هم -باشید .
ارادتمند

مهمترین مساله نداشتن اخلاق پسندیده است ،
اگه اخلاق که زیر مجموعه های صبر و گذشت و مهربانی نباشه ، زندگی به طلاق منجر میشه

چرت نگو ۹۰درصد طلاقها بدلیل مشکلات اقتصادی و مواد مخدر است

مهم ترين علت طلاق در جامعه ، ازدواج است.

این ۳ عاملی که شما فرمودید طبق درصدهایی که ارائه کردید در هر سال، عامل حدود ۱۰ درصد طلاق ها بوده، با این آیا شرایط عوامل اصلی محسوب میشوند؟ چه عواملی باعث اون ۹۰ درصد باقیمانده طلاق ها میشه؟
اگر اصلی ترین عامل ایجاد کننده طلاق فقط حدود ۳/۵ درصد طلاق ها را شامل بشه یعنی حداقل ۳۰ عامل اصلی دیگه مثل این باید داشته باشیم!

بی تقوایی .زیاده خواهی قانع نبودن .خودرابا شاه مقایسه کردن به بالا نکاه کردن و

کاملا نظر دوستان را قبول دارم که شرایط اقتصادی در طلاق موثر است ولی فراموش نکنید اتفاقا طلاق در خانواده های مرفه بیشتر است.
به نظر من یکی از دلایل اصلی طلاق، حس زیاده خواهی از یک طرف و نارضایتی از زندگی فردی از سوی دیگر است. باید بپذیریم که متاسفانه روز به روز افراد جامعه زیاده خواه و بی مسئولیت شده اند و مدام باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه می کنند، و به مرور حس نارضایتی از زندگی خود به آنها دست می دهد.و افکاری مثل اینکه ما فقط یکبار زندگی می کنیم باعث میشه به راحتی و بدون مسئولیتی یک زندگی را برای سراب زندگی بهتر خراب کنند. یکی از مصادیق بارز این دیدگاه و باور را در اینستاگرام میشه دید، همه اونجا اهل مطالعه اند! دائم سفر میروند! در رستوران های شیک غذا میخورند! مدافع حقوق حیوانات هستند! اهل شعر و فلسفه و عرفان هستند! تمام روز و شب هایشان در کنار همسرشان عاشقانه می گذرانند! بیوگرافی همه شان نشان از تحصیلات دارد و البته یک جمله عاریه گرفته از اینترنت است! و قص علی هذا! و افراد باطن زندگی خود را با این پوسته مقایسه می کنند ولی فراموش می کنند عاشقان شعر در اینستا به زور غزلی از حافظ را بدون غلط می خوانند! برخی از عکس های مسافرتی که ماهانه منتشر می کنند مربوط به مسافرت دوسال پیش است که گهگاهی به عنوان مسافرت جدید منتشر می کنند! اساسا اگر این افراد دائم در رستوران های شیک غذا می خوردند که عکس یک همبرگر و سیب زمینی را به سرعت قبل از رسیدن غذا به معده توی پیجشون منتشر نمی کردند و .... و خب تمام اینها باعث حس نارضایتی میشه و این حس میاد در کنار حس تنوع طلبی و کار خودش را می کنه!
امیدوارم این بخش را هم منتشر کنید. از طرفی حس زیاده خواهی طرف مقابل در ازدواج باعث شانه خالی کردن افراد از مسئولیت ازدواج میشه، طرف مسئولیت ازدواج را با شرایط قبل از آن و یک رابطه ساده دوستی با جنس مخالف مقایسه می کنه و به این نتیجه میرسه اونجا با بهایی بسیار کمتر با جنس مخالف خود در ارتباط است. بنابراین اگر نیاز به ازدواج و حفظ و بقای آن را داریم باید بپذیریم که کمی کم توقع تر باشیم! مسئولیت پذیر تر باشیم! و بدانیم مهم ترین چیزی که در ازدواج وجود دارد که در سایر رابطه ها نیست، تعهد است

بنده بعنوان کارمند یکی از. دادگاه های خانواده. علت اکثر. طلاقها را. خیانت یکی از طرفین ( اکثرا آقایون ). که ناشی از. عدم تربیت دینی و اخلاقی است میدانم. ،. و در مرحله دوم
دخالت بیمورد خانواده ها در زندگی زوج‌های جوان ،. و در مرحله سوم. متاسفانه اعتیاد زوج به انواع مواد مخدر که بسیار آسان و در دسترس است مانند شیشه ،

تا زمانی که سیستم آموزش ما مشکل داشته باشه همینه از همان اول دخترها با پسرها جدا می‌شوند یک کلام در کتب آموزشی درباره نحوه برخورد زوجها نوشته وآ موزش داده نمیشه این آموزش‌ها از ابتدا باید از دبستان تا دانشگاه‌ها ادامه داشته باشه ‌شما نمی‌تونید شخصیت یک فرد 25 ساله را که شکل گرفته در این سن تغییر بدید بهش مسئولیت پذیری و برخورد با همسر را یاد بدیدو....