یاد داستان ایرانی افتادم. این شقی حرامزاده از ترس مرگ سخت لاغر شده. خیلی سخته که ندانی کی، چگونه و کجا و چه جوری سقطت میکنند. نتوانی در خواب، سر غذاخوردن، در توالت و ... راحت باشی. به همه شک داشته باشی (زن، بچه، دوست، محافظ، آشنا، غریبه) که کدامـیکـ به درک واصلت میکنند.