تا زمانیکه خام فروشی و واردات اقلام مهم دست وابستگان سیاسیون است و توجهی به رفع این مشکل نمی شود و رونق تولید خوراک کارخانه جات و دام و طیور در داخل کشور شروع نشود و سهام داران شرکتهای خودرو ساز که عمدتا مسئولین هستند از دستشان خارج و به مردم معرفی نشوند و آنها به دلیل سو ء استفاده از موقعیت محاکمه نشوند خبری از به سر و سامان رسیدن کشور نیست
چند روز پیش برای خرید به سوپرمارکت سر کوچهمان مراجعه کردم. در حال برداشتن اجناس مورد نیاز از یکی از قفسهها بودم که ناگهان، صدای مشاجره آقابابک مسؤول سوپرمارکت و یکی از مشتریان و همزمان با آن «نام رتبهبندی معلمان»، توجهم را جلب کرد.
مشتری با چهره برافروخته، گفت: «آقا، حقوق معلمان زیاد شده، به من کارگر چه ربطی داره؟ چه کسی گفته که چون حقوق معلمان زیاد شده، باید اجناس گرونتر بشه...».
چشمانم گرد شده بود با تعجب از همان جا، پرسیدم: «حقوق معلمان کِی زیاد شده؟»؛ آقابابک در پاسخ به سؤالم، لبخندی زد و گفت: «همه جا زدند 7 میلیون حقوقتان زیاد شده آقا معلم».
احساس کردم همه وجودم پر از آتش است؛ آنقدر عصبانی شده بودم که باور کردنی نبود. اما سعی کردم خشم خودم را کنترل کنم. به سمتشان رفتم و با صدای که از شدت ناراحتیام به لرزه درآمده بود، گفتم: «رتبهبندی هنوز نه به داره نه به باره، هر دفعه یک چیزی میگن اما هنوز هیچ خبری نیست. نه ۷ میلیون، نه ۷۰۰ هزار تومان، چرا جوسازی میکنید».
مشتری با حالت تمسخر رو به من کرد و گفت: «خوبه والا، ما کارگرها از صبح تا شب داریم کار میکنیم، آن موقع افزایش حقوق 7 میلیونی برای معلمهاست. به خاطر شما، همه چیز هم در حال گرانشدن است».
حوصله بحث کردن نداشتم؛ این ماجرا، هراز چندگاهی در صف نانوایی و قصابی و میوه فروشی هم تکرار میشد؛ آنقدر اخبار متعدد درباره رتبهبندی معلمان میشنوم که مغزم سوت میکشد. چیزی که اصلا واقعیت ندارد!
مشتری با چهره برافروخته، گفت: «آقا، حقوق معلمان زیاد شده، به من کارگر چه ربطی داره؟ چه کسی گفته که چون حقوق معلمان زیاد شده، باید اجناس گرونتر بشه...».
چشمانم گرد شده بود با تعجب از همان جا، پرسیدم: «حقوق معلمان کِی زیاد شده؟»؛ آقابابک در پاسخ به سؤالم، لبخندی زد و گفت: «همه جا زدند 7 میلیون حقوقتان زیاد شده آقا معلم».
احساس کردم همه وجودم پر از آتش است؛ آنقدر عصبانی شده بودم که باور کردنی نبود. اما سعی کردم خشم خودم را کنترل کنم. به سمتشان رفتم و با صدای که از شدت ناراحتیام به لرزه درآمده بود، گفتم: «رتبهبندی هنوز نه به داره نه به باره، هر دفعه یک چیزی میگن اما هنوز هیچ خبری نیست. نه ۷ میلیون، نه ۷۰۰ هزار تومان، چرا جوسازی میکنید».
مشتری با حالت تمسخر رو به من کرد و گفت: «خوبه والا، ما کارگرها از صبح تا شب داریم کار میکنیم، آن موقع افزایش حقوق 7 میلیونی برای معلمهاست. به خاطر شما، همه چیز هم در حال گرانشدن است».
حوصله بحث کردن نداشتم؛ این ماجرا، هراز چندگاهی در صف نانوایی و قصابی و میوه فروشی هم تکرار میشد؛ آنقدر اخبار متعدد درباره رتبهبندی معلمان میشنوم که مغزم سوت میکشد. چیزی که اصلا واقعیت ندارد!