اقای اژه ای میشه لطفا در مورد تحقیر مجرم و متهم نگید همین الانم مردم به همرحمنمیکنند بله شما گفتید به مزو در موارد خاص دستبند و پاپند ببندید در مرد مجرمان خطرناک و خشونتها باید مجرم پابند و دسبند داشته باشه اینطور هم سرباز بیچاره تو دردسر هست هم ماموران و هم قضات هم بقیه مجرم مجرم هست مطمن باشید اگه مجرمی پابند و دسبند نداشته باشه احتمال اسیب وارد کردن و فرار در سرش خواهد زد یا اسیبی به دیگران خواهد زد ما نباید حمایت کنیم از مجرمان باید شدیدا برخورد بشه با هاشون
راست میگه قوه قضاییه هتل و تفریحگاه مجرمین و مفسدین و خلافکاران و...است ،طرف اومده پست تلفن و رگلاتور گاز در خونه رو دزدیده طوری جلوی دوربین مداربسته ژست گرفته که نگو ،چون میدونه حتی اگر خدای نکرده یکوقت یک پلیسی هم ناپرهیزی کرده دستگیرش کند فردا قوه قضاییه با رافت و...آزادش میکند.
ناشناس
۰۲:۴۶ ۰۷ دی ۱۴۰۰
قاضیا چنون دادگستری رو بستن که وقتی ملت درخواست تجدید نظر میدن اونا رو نمیفرستن یه قاضی دیگه بلکه دوباره میفرستن پیش همون قاضی یعنی قاضیا به ملت میگن ای ملت بیخود به خودتون زحمت ندین چون نمیتونین جلوی خلافای ما رو بگیرین
با سلام ریاست محترم قوه شما راست میگویید متهمی که بار اولش هست باید بعد دستگیری کاری کرد که دوباره شروع به جرم نکند و علل و ریشه و انگیزه بزه مشخص رفع شود مثال جرم سرقت ببینید سارق اگر بیکار هست شغل برایش پیدا کنید تا دوباره سرقت کند اگر معتاد بود اعتیادش به طور کامل ترک شود ولی در صورت تکرار جرم از حقوق اجتماعی منع شود ولی در ایران عزیز ما سارقی با ۱۵ فقره سابقه دوباره سرقت میکند چرا باید مامور یا قاضی رحم کند این شخص دیگر آدم نیست ارزش حیوان از این متهمان بیشتر هست این کار های شما باعث جرعت بیشتر مجرمین میشود.
ای ملت به خدای که شب وروز را آفریده است من دوسال است که پرونده شکایت که بافیلم مداربسته است که متهم باچاقو به پسرم زده که خانه ماپرشده ازابلاغیه وچند بار پرونده به احکام اجرای رفته هنوزم بی جواب مانم که آخرش ما بشیم مقصر کدام قانون متهم آزاد رفت آمد میکنه توی خیابان
چند سال پیش برای یک امضا برای یکی از دوستانم رفته بودم دادگستری که اصلا بلد نبودم کجاست . داخل راه روی دادگاه دنبال اون آغایی بودیم که قرار بود برای اون دوستم من امضا بکنم . ته راه رو یک اتاقی بود در بسته بود . با ادب فراوان در را زدم چند بار . صدایی نیامد . آرام در را باز کردم که بریم داخل سلام کردم و گفتم اغای فلانی هستند با تحقیر بسیار بسیار فراوان اون اغا که پشت میز بود مثل اینکه دادیار بود با صدای توهین آمیزی با صدای بلند گفت برو بیرون برو بیرون . بی اختیار تمام بدنم از این همه تحقیر و توهین شروع به لرزیدن کرد و تمام بدنم خیس عرق . نمی دانم چگونه با چند پا از دادگستری بیرون آمدم و پا به فرار گذاشتم . من برادر دو شهیدم . بعد از اون تحقیر که چند سال است الان عذابم می دهد تصمیم دارم برای همیشه همراه خانواده با چندین میلیارد پول برم کانادا و اونجا سرمایه گذاری کشاورزی کنم اکثر دوستانم هم اونجا هستند دوس ندارم توی ایران بمونم و خانواده ام تحقیر شوند