عزیز جون درست بخون جمله رو لطفا،گفته در صورت عدم تمکن از بیت المال طبق قانون پرداخته میشود،اینجا در این پرونده عدم تمکن وجود ندارد طرف خانه به نامش است ..چرا حرف بیخود میزنید شما برو اختلاس های تریلیاردی از بیت المال را مطالبه کن بعد بیا به یک جمله وکیل ،بند کن ...وکیل هم گویا اولین بارش است مصاحبه میکند بلد نیست جوری مطالب را بیان کند که سوتعبیر نشود!! شما نترس از کیسه شخص شما و من قرار نیست چیزی بخشیده شود...بعد از آن همه تهمت و ناسزای اول ماجرا که نثار مقتولان شد حالا عده ای حق بیت المالشان را از این پرونده مطالبه میکنند! برو از خاوری بگیر..
مادر تکه تکه شدن فرزندش را تحمل میکند اما مرگ خودش را نه!
نه این بهانه است. واقعا بهانه است و تمام قضایا را انداخته به گردن شوهر نابکارش که مثل خودش قصی قلب است از اون مار مولک ها است
این زن فکر میکنه چون تو زندانه حالش بده و تصورش از زندگی بیرون مثل قبله اما بیرون از زندان حالش بدتر خواهد بود اگر وجدان خودش هم درگیر جنایاتش نباشه که به نظر نیست قادر به تحمل عکس العمل دیگراندر قبال اعمالش نخواهد بود
این زن کند ذهن است و قطعا بیرون از زندان هم روی خوشی از زندگی نمیبیند به هر حال جای خالی فرزند را خواهد دید به ویژه که بابک بسیار به مادرش علاقه داشت...حالا که شوهر نیست و زن عملا ارباب خود را از دست داده و دیگر لازم نیست لحظه لحظه زندگی اش مرعوب او باشد،قطعا یاد فرزند او را به جنون میکشاند...
ناشناس
۱۹:۵۳ ۱۵ دی ۱۴۰۰
عقل که نباشه چه مکافات میاد سراغ ادم اکبر که مرد همسرشم پاش لب گوره ازادش کنید ولی درس عبرتی باشه که عقل که جاهل بشه به چه مکافاتی میرسه ادم
بعضی بچه ظاهرا سالمند ولی سیم پیچیهای مغزشون مشکل داره و پدر و مادر رو هم دیونه می کنند. لذا دولت باید روی طرح و اجرای غربالگریهای پیشرفته سرمایه گذاری و از تولد جنین با انواع بیماریهای جسمی و روانی نا علاج جلوگیری کند.
آزاد شدن این زن توهین به کل انسانیت وشرافت واخلاقیات وعقلانیت وعدالت وقضاوت است،حتی اگرمجرم نباشد،بیمار خطرناک وعجیبی است که صلاحیت آزادی ندارد.وحتی صحبت راجع به آزادیش درست نیست.
می شه به این سوال پاسخ بدید؟ چرا دیه باید از بیت المال پرداخت شود؟ ما که در قتل شریک نبودیم.
ناشناس
۱۷:۵۵ ۱۵ دی ۱۴۰۰
یه مادر درد ومریضی وغم عالم رو حاضر خودش تحمل کنه اما به اندازه ذره ای بچه اش آسیب نخوره .باید اعدام بشه چون به جایگاه مادر هم توهین کرده چه جوری این قدر سر جان خودت میترسیدی اما تکه تکه شدن بچه هات رومیدیدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا شاید جنایت کار اصلی خودت بودی و همسرت رو تحریک هم میکردی به این کاررا.
پدر و مادر بد هم داریم. پدری که اینقدر بچه خردسالش رو می زنه تا اینکه توسط فردی نجات پیدا می کنه.
خوب و بد همه جا هست
ناشناس
۲۰:۳۳ ۱۵ دی ۱۴۰۰
درست. ولی تو این پرونده یه چیزی سرجاش نیس و نه مسولان قوه و نه خبرنگارها پشت قضایا چه چیزی وجود دارد که راست نمیگویند چه اتفاقی افتاده،1چطور ممکنه خانواده داماد رضایت بدن!!! 2.چطور ممکنه در جنایت دو عضو خانواده اونم پدر و مادر در قتل عام فرزند خود شریک بوده و 3 نفر...!!! و 3.پسرش هم یه جورا از جنایت قبل هم خبردار بوده. 4.بله ابهامات همچنان باقیمانده و جواب قانع کننده وجود نداره.
ناشناس
۱۸:۲۹ ۱۶ دی ۱۴۰۰
خانواده داماد به علت بیماری پیشرفته سرطان اکبر خرمدین رضایت دادند چون در هرصورت باید اول دوره زندانی را طی میکرد و بعد قصاص میشد اما چون سرطان پیشرفته داشت ممکن بود پیش از اجرای حکم بمیرد در ضمن دو خانواده علاوه بر نسبت خونی نسبت سببی دیگری هم دارند که با رخ دادن این جنایت پایه های زندگی دیگری هم از بن خراب میشد...چرا فکر میکنید خانواده داماد از روی سرخوشی رضایت دادند ولی دم مادر داماد است که آلزایمر دارد و نمیتواند درخواست قصاص بدهد خواهر و برادران داماد از حق خود گذشتند به شرط آزاد نشدن طرف از زندان،مادر هم که معاون قتل است و شریک جرم نه عامل قتل،البته با توجه به اعترافات خودش وگرنه خدا عالم است که فقط معاون بوده یا مجرم.در ضمن دقت کن جناب،مادر خودش اعتراف کرد که بابک با پیگیری های مداومش متوجه قتل آرزو و فرامرز شد و به همین خاطر نقشه قتل او را کشیدند،طبق گفته های خواهر داماد بابک بسیار پیگیری کرد تا فهمید آرزو و فرامرز به قتل رسیده اند با کسی و کسانی هم در میان گذاشت ولی کسی حرفش را باور نکرد! متوجه لکه های خون شده و ...کسی به یک پیرزن پیرمرد ماهر در نقش بازی کردن شک نکرده بود! بابک سر این قضیه با آنها درکیر شد مانند تف سر بالا به چه کسی بگوید پدر و مادرش قاتل هستند؟مدتی از خانه قهر کرد و به منزل عموی بزرگش رفت که پدر و مادرش از ترس لو رفتن ،نقشه قتل او را کشیدند و پیش از آنکه بابک دست آنها را رو کند مانند دو جنایت قبلی او را کشتند...مقصر کسانی هستند که حرف بابک را جدی نگرفتند و البته خودتان را جای بابک بگذارید در آن خانه و میان آن خانواده و مصائب و مشکلاتش نبوده اید که بدانید نگهداری از پدر و مادر سالمند با اختلالات روانی شدید چه بر سر آدم می آورد...بابک هم حق زندگی و شان اجتماعی داشتن و زیستن داشت و سالها آبرومندانه زندگی کرده بود اما تصمیم گرفت دست آن دو را رو کند که ...وقتی از جزییات زندگی این خانواده خبر ندارید لطف کنید مدام از جواب قانع کننده حرف نزنید...
نه این بهانه است. واقعا بهانه است و تمام قضایا را انداخته به گردن شوهر نابکارش که مثل خودش قصی قلب است از اون مار مولک ها است
خوب و بد همه جا هست