کاش یکی بود تو قوه قضایی آدم های که توهین میکردن رو عزل میکرد
رفتم بابت یه موضوع شکواییه دادم تحویل ، طرف مقابل آدم داشت ، مسئولین دادسرا بجای رسیدگی به پرونده ،به زور تهدید میخواستم از من براش رضایت بگیرن دیدن زیر بار روز نمیرسم مسئول حفاظت میگفت با تیپا من رو بندازن بیرون
اولا سنگسار موردش مشخصه وثانیا ملع غلط و اشتباهه
ملاء عام درسته.
بجای نظر دادن بیشتر مطالعه کنیم بهتره
حامد
۰۳:۲۶ ۰۴ اسفند ۱۴۰۰
۹۰٪ استانداران و فرمانداران (علاوه بر مسئولین بیکفایت) میبایست بدون هیچگونه چون و چرا، عزل و خانه نشین شوند؛ حتی حضورشان در جامعه، آسیبزاست؛ چه برسد تکیه زدن بر صندلی اصطلاحاً مسئولیت که احساس تکلیف کردند و پذیرفتند.
داداش مگر خبر نداری... خدا به داد ما کی میرسه خودش میدونه و بس.
ناشناس
۰۲:۳۹ ۰۴ اسفند ۱۴۰۰
مرحبا براین خبرنگار شجاع.کاش این خبرنگار شجاع و محترم از آلودگی هوای رفسنجان که ناشی از فاضلاب زندان رفسنجان و اردوگاه افاغنه است گزارش تهیه میکرد وبه وزیرکشور و دولت میفرستاد.چراکه سالهاست که فرمانداری رفسنجان وتمام نهادهای مربوطه دراین مورد کوتاهی کرده و فقط وعده های توخالی دادند ومعلوم نیست بودجه های مربوط به این امور را چه کرده اند که نتوانستند،به وعده هایشان عمل کنند.تورو خدا یک خبرنگار بیاید وگزارش تهیه کند.وازمردم شهرکهای اطراف اردوگاه افاغنه وزندان ازجمله شهرک فرهنگیان وشهرک ولایت.اصلا دربیشتراوقات روز خصوصا اواهرشب،درحال تردد ازکناراردرگاه شیشه ماشینرا پایین بکشید بوی فاضلاب اسشتمام میشود
دستت رامیبوسم خبر نگار محترمی که حرف دل ما مردم رفسنجان را زدی.مرحبا.خداقوت.اگرشماخبرنگاران نبودید مامردم ازاین هم که هستیم پست تر و ذلیلتر میشدیم.حتما ازش شکایت کن تا بقیه مسوولان زورگوی رفسنجان که فکرمیکنند رابطه خویشی دارند میتوانند برمردم ظلم کنند وصدای مردم راهم با اهانتها وبی مسوولیتیهای خود خفه کنند.
متاسفانه مامردم رفسنجان سالهاست که قربانی زورگویی وحکومت ظالمانه درفرمانداری شده ایم.من شهروند رفسنجان هستم.سالهاست که از الودگی هوا وبوی شدید فاضلاب در منطقه بلوارخلیج فارس به سامانه های مختلف ازجمله سامانه ۱۱۱،فرمانداری،شهرداری،سازمان حفاظت محیط زیست،نیروی انتظامی وکلانتری محل شکایت کرده ایم.اماکسی اهمیت نداده.فرمندارهم سالهاست که وعده سرخرمن داده وهمچنان بابیتفاوتی به تمسخرمان پرداخته است.همچنین آلودگی فاضلاب زندان رفسنجان که گویابافضلاب دستشویی درختان آنجاراآبیاری میکنندهوای شهر را بیشتر اوقات آلوده کرده به طوری که درگرمای تابستان مجبوریم کولر آبی را روشن نکنیم یااینکه بوی فاضلاب تنفس کنیم .خداراشکر این ظالم بالاخره سوتی داد که شناخته شودولی کاش به داز مارفسنجانیها برسید وداد مارا از مسوولین ظالم رفسنحان بستانید.از باشگاه خبرنگاران جوان،استدعاداریم صدای مارا به مسوولان کشور و قوه قضاییه وزیرکشور و رییس جمهورمحترم برساند بلکه نجات یابیم.
دم دولت آقای رییسی گرم.کاش وزیرکشور ظلمهایی که فرمانداری رفسنجان سالهاست که درحق مردم رفسنجان روا میدارد را پیگیری کند وبه داد مارفسنجانیها که قربانی قدرت سیاستمداران این چنینی شده ایم میرسید.سالهاست که این شهرمیزبان افاغنه است.ولی فقط یک اردوگاه برایشان درست کرده اند که آلودگی اب وفاضلاب ناشی ازآن هم خود افاغنه را آزار میدهد وهم شهرکهای اطراف اردوگاه افاغنه رابسیار می آزارد.وفرمانداری سالیان سال است که وعده داده شهرکی برای افاغنه خارج از شهر ساخته ایم ولی هیچ خبری ازتکمیل شهرک وانتقال آنهابه آنجانیست.تورو خدا صدای مارا به وزیرکشور و دولت محت م برسانید که آلودگی هوا در بلوارخلیج فارس رفسنجان بیداد میکندوشهرکهای ریادی رااحاطه کرده است فرماتداهم فقط وعده داه.توروخداصدای مابیچاره هارا به دولت برسانید که کاری برایمان بکنند.
حقش بود.ولی چه فایده که پستش میره بالاتر وقرارشده درشورای شهر حکومت ظالمانه اش را ادامه دهد.رفسنجان شهر به این بزرگی هنوز یک پارکینگ برای اتوبوسها وتریلرها وماشینهای سنگین ندارد.حاشیه شهر وکوچه پس کوچه هاپراز اتوبوس وتریلی است که دود وصدایشان مردم راخفه کرده .نمونه اش،شهرک ولایت.اگراخرشب سربزنید خواهیددیدتمام خیابانهای این شهرک کوچک پرشده از تریلرهاواتوبوسهاوماشینهای سنگین.مردم شهرک ولایت،سالهاست که از دود خفه کننده وصدای زیاد تریلیهابه فرمانداری شکایت کرده اند ولی جزتمسخر،پاسخی دریافت نکرده اند.کاش یک فرماندار غیربومی برای رفسنجان میگماشتند تاریشه این ظلمهای بومی ازاین شهر کنده شود
متاسفانه فرمانداری رفسنجان نسبت به مردم رفسنجان بی تفاوت بوده وگاه نیازهای مردم رابه تمسخرمیگیرد.مثلادرمورد ایجادپارکینگ برای تریلیها واتوبوسها ،به جای اختصاص بودجه وایحاد پارکینگ ،درپاسخ درخواست مردم وشکایت از سروصداو دود تریلیها درمعابر وکوچه ها وشهرکهای کوچک،به مردم گفته شده تریلیها هم جای پارک میخواهند ومردم نباید ازپارک شدن تریلی واتوبوسها وسروصدای زیاد و دود زیاد وخفه کننده انها ناراحت باشند.اینها سالیان سال است که فریادکمک مردم رفسنجان را درنطفه خفه کردندچون حمایت شدند
متاسفانه این خاندان ریشه کردند دررفسنجان وباتوجه به نفوذ سیاسی وحمایت خاندان شان از بالا،به سرعت جایگاه سیاسیشان تقویت میشچد.اینها هرگز حاضربه عذرخواهی ازمردم نیستتد وهمیشه برمردم رفسنجان مسلط بودندوهستند.انقدر به برمانداری شکایت کردیم وحتی کلانتریهاونیروی انتظامی ازفرماندارخواستند یک پارکینگ اختصاصی برای کامیونهاوتریلیها بسازندکه مردم انقدراز تردد تریلیهاواتوبوسهادرمعابروکوچه ها اذیت نشوند انا فرمانداری نه تنهابی توجه بوده بلکه مردم را برای این درخواست تمسخرکرده گفته تریلیها هم حای پارم میخواهند مردم نبایداز پارک تریلیها واتوبوسهادرکوچه ها ومعابر گله مندباشند! ازچنین فرمانداری ،رفتارهای بدترازاین هم بعیدنیست. الان که به شورای شهر پناه برده وحکومت راادامه خواهدداد مشخص خواهدشد که هرگزازرفتارزشتش پسیمان نیست.
خبرنگاری حرفه ای نیست که بتوان آن را بصورت آماتور آموخت.خبرنگاری نوعی از دانش و تخصص است.
خبرنگار نیز با بیان مطالبی در بر انگیختن فردی در سن و سال پدرش مقصر است. علیرغم درست بودن قضاوت شخصی خبرنگار از موضوعی خاص، نحوه ی بیان و اصرار بر آن در جمع، خارج از عرف حرفه ی خبرنگاری است و باعث ایجاد شرایطی گردید که خود شاهد آن بودید. مشکل جایی دیگر است . اگر قرار است پدر بزرگها در جایگاههای اجرایی قرار بگیرند باید صبر و تحملشان را در برابر مردم همانند دیدگاه پدر به فرزند افزایش دهند. هیچ پدر فهیمی در برابر سیوالات فرزندش با او چنین رفتاری نمی کند. مشکل مدیران مسن ما این است که خود را یکی از اعضای خانواده ی بزرگی که در راس آن قرار گرفته اند نمی دانند و فکر می کنند خودشان ارباب و مردم رعیت آنها هستند و حقی برای انتقاد از عملکرد آنها را ندارد. البته بهتر است خبرنگار هم همچون فرزندی نق نقو نباشد و کمی عاقلانه تر در بیان مطالب با پدر بزرگ خود صحبت نماید تا در زمان و مکانی دیگر مجددا شاهد چنین رفتاری از دو طرف نباشیم.
رفتم بابت یه موضوع شکواییه دادم تحویل ، طرف مقابل آدم داشت ، مسئولین دادسرا بجای رسیدگی به پرونده ،به زور تهدید میخواستم از من براش رضایت بگیرن دیدن زیر بار روز نمیرسم مسئول حفاظت میگفت با تیپا من رو بندازن بیرون
ملاء عام درسته.
بجای نظر دادن بیشتر مطالعه کنیم بهتره
خبرنگار نیز با بیان مطالبی در بر انگیختن فردی در سن و سال پدرش مقصر است. علیرغم درست بودن قضاوت شخصی خبرنگار از موضوعی خاص، نحوه ی بیان و اصرار بر آن در جمع، خارج از عرف حرفه ی خبرنگاری است و باعث ایجاد شرایطی گردید که خود شاهد آن بودید. مشکل جایی دیگر است . اگر قرار است پدر بزرگها در جایگاههای اجرایی قرار بگیرند باید صبر و تحملشان را در برابر مردم همانند دیدگاه پدر به فرزند افزایش دهند. هیچ پدر فهیمی در برابر سیوالات فرزندش با او چنین رفتاری نمی کند. مشکل مدیران مسن ما این است که خود را یکی از اعضای خانواده ی بزرگی که در راس آن قرار گرفته اند نمی دانند و فکر می کنند خودشان ارباب و مردم رعیت آنها هستند و حقی برای انتقاد از عملکرد آنها را ندارد. البته بهتر است خبرنگار هم همچون فرزندی نق نقو نباشد و کمی عاقلانه تر در بیان مطالب با پدر بزرگ خود صحبت نماید تا در زمان و مکانی دیگر مجددا شاهد چنین رفتاری از دو طرف نباشیم.