اون کسی که میگه 2سال سر کار نرفتن تو حاضری یک مداداز خودت برای دیگران هزینه کنی من همسرم دخترم سه نفری که معلم هستیم تا الان چهار تا گوشی اسقاط کردیم شب نیمه شب امثال شما مزاحم میشن برای بچه هاتون خیلی بی انصافی
دولت و مجلس دروغگو . همسان سازی حقوق کارمندان را به اسم رتبه بندی تمام کردین . و فرهنگیان عزیز باز سرشان کلاه رفت .افزایش 57 درصدی کارگران گویای همه چیز هست . فرهنگیان انشالله ترس واقعی را به دولت مردان نشان خواهند داد .دیگر سر ما کلاه نمیره .اقایونی که میگفتن حقوق فرهنگیان تا 8 میلیون زیاد میشه کجا هستن . به پیر پیغمبر همه اینها بازی رسانه ای
دولت و مجلس دروغگو . همسان سازی حقوق کارمندان را به اسم رتبه بندی تمام کردین . و فرهنگیان عزیز باز سرشان کلاه رفت .افزایش 57 درصدی کارگران گویای همه چیز هست . فرهنگیان انشالله ترس واقعی را به دولت مردان نشان خواهند داد .دیگر سر ما کلاه نمیره .اقایونی که میگفتن حقوق فرهنگیان تا 8 میلیون زیاد میشه کجا هستن . به پیر پیغمبر همه اینها بازی رسانه ای
سلام
بنده از سال ۶۰ تا ۹۵ معلم بودم با حقوقی بسیار ناچیز و گاهی تا سه شیفت کار. از هفت و نیم صبح تا دوازده و از دو تا شش عصر و گاهی هم از هشت تا یک شب که برنامه ی سالن را داشتیم. با موتور سر کار می رفتم و زمانی که هوا بارانی بود نمی دانستم چطور پنج کیلومتر راه را تا منزل باید می رفتم. دو بار از روی موتور افتادم و یک بار ماشین به من زد که بخیر گذشت. ظهرها در هوای پنجاه درجه ی شهرم باموتور حرکت می کردم و گاهی در اثر گرما ضربان قلبم بهم می خورد. روزهایی داشته ام که نمی توانستم چهارتا نان بخرم.بحمدلله خدمت کردم و خوشحالم. خدا به داد جوان تر ها برسد.
مجلس سطح سواد خود را نشان داد متاسفانه فشار اقتصادی سال بعد بیشتر بر دوش مردم بدبخت خواهد بود صددرصد این طرح باعث ناراضایتی دربین اقشار جامعه بوجود خواهد اورد
همه معلمها رو اخراج کنید دوباره یک امتحان آزمون استخدامی بگیرید و بگید با همین حقوق که هست بدون افزایش حقوق فقط جذب میکنیم ببینید صف برای آزمون تا کجا میره
لطفا یک بارهم در باره ی حقوق بانکی ها نفتی ها و .... که رحم به سواحل دریا هم نکردند بنویسید این اموزش و پرورش حتی نتوانسته بود یک متر از سواحل برای ۱ میلیون کارمندش تصرف کند در مورد حقوق هم همینه اگر چیزی ماند به اموزش و پرورش میدهند رتبه بندی معلمان از برجام بیشتر زمان برد
بنده از سال ۶۰ تا ۹۵ معلم بودم با حقوقی بسیار ناچیز و گاهی تا سه شیفت کار. از هفت و نیم صبح تا دوازده و از دو تا شش عصر و گاهی هم از هشت تا یک شب که برنامه ی سالن را داشتیم. با موتور سر کار می رفتم و زمانی که هوا بارانی بود نمی دانستم چطور پنج کیلومتر راه را تا منزل باید می رفتم. دو بار از روی موتور افتادم و یک بار ماشین به من زد که بخیر گذشت. ظهرها در هوای پنجاه درجه ی شهرم باموتور حرکت می کردم و گاهی در اثر گرما ضربان قلبم بهم می خورد. روزهایی داشته ام که نمی توانستم چهارتا نان بخرم.بحمدلله خدمت کردم و خوشحالم. خدا به داد جوان تر ها برسد.