من معلم هستم،بی انگیزه و سر خورده از شغل خودم29 سال با دل و جان کار کردم 11 سال. با همسر و فزندانم در روستاهای اطراف استان در شرایط نه چندان خوب دربه در بودم با عشق کار کردم..و هر روز بدتر از دیروز شد...وزارت از اب میخواد بپره تا پاش تر نشه...طرح تشویقی دارند... گروه یا طبقه تشویقی میدهند یا نه...شما که یک قانون مصوب را 11 سال هست احرایی نکردید...الان هم قانون را عوض کنید و سنوات را افژایش دهید...نه عزیزم شترسواری دولا دولا نمیشه....
وقتی از یه جوون تحصیل کرده و با انگیزه ۱۵ سال به اسم حق التدریس بیگاری میکشید تا تو ۴۳،۴۴ سالگی استخدامش کنید بایدم شیره جونشون رو تا ۶۵ سالگی بکشید تا به سنوات مورد نظر برسونید چون ۱۵ سال کار چیزی براش به عنوان سابقه رد نمیشه ،با تصویب این قوانین فقط رو کم کاریهای خودتون لاپوشانی میخواین بکنید . سرتون رو عین کبک کردین تو برف
هر معلمی که ادامه کارش را از ۶۰ سال بیشتر کند ظلم بزرگی به جوانان ایران زمین کرده چرا که باید به جای من یک جوان دست بکار شود تا بتواند تشکیل خانواده بدهد و....
سلام
موافق فرمایش شما نیستم و دقیقا برعکس می بینم
طی ۲۷ سال تدریسم در روستاها و شهرها غالبا (نه لزوما همه ی) معلمانی را که دیده ام بدنبال بازنشستگی سریعتر بودند، کم کارترین ها و بی علاقه ترینهایی بودند که اساسا انتخاب این حرفه در زمان کنکور، هدف اصلی شان نبوده
بنده قریب ۳ دهه پیش در کلانشهر و بارتبه ی زیر هزار در گروه آزمایشی دشوار علوم تجربی، تنها ۱۵ انتخاب از ۱۰۰ انتخابم در فرم انتخاب رشته ی کنکور را پر کردم که تقریبا همگی دبیری بود. دوره ی دانشجویی هم رتبه ی نخست علمی کشور شدم و فعالیتهای علمی، اختراعات و مقالات علمی-کاربردی فراوانی در حوزه های علوم پایه، فنی، الکترونیک و رایانه تابحال داشته ام که البته غالبا هم در غیر آ.پ دیده شده و استقبال شده! چون خود آ.پ اصولا معلم را فردی بی تحرک و غیرپویا می شناسد که کارش فقط تدریس مکرر یک کتاب است و بس!
کم لطفی های پرشماری هم طی دوران خدمتم از مسوولان اداری و مدیران آ.پ دیده ام، همانها که علاقه ای به شغل معلمی ندارند و برای نان و آب و میزی به این زمت آمده اند و اکنون هم کار روزانه شان کشتن شوق و رغبت در معلمان خادم و فعال است
با تمام اینها که مثنوی هفتاد من کاغذ است هر که مرا می بیند فکر می کند بسیار جوان و تازه استخدام هستم، نه نزدیک به بازنشستگی! چون عاشق کارم و عاشق آموختن علم و فناوری به فرزندان مملکت بوده و هستم و در کنارش ورزش (در گذشته، بطور حرفه ای) می کنم و ۶۵ سال که سهل است، تا روز پایان عمر هم راغب به کار هستم به ویژه که متاسفانه آ.پ در رشته و تخصص بنده نتوانسته کمبودها را برطرف کند و نیروهای جوانی که می بینم اکثرا یک هزارم بنده علاقمندی و عشق و حتی سواد علمی-عملی ندارند و فرضا اگر یک رایانه ی مدرسه عیب کند از پس تعمیرش برنمی آیند... نمی دانم با اینهمه لاف گزاف جوانگرایی که برخی مسوولان می زنند آیا عملا خودشان دارند برآورد و ارزیابی عملی می کنند که چقدر واقعیت دارد...؟!
کاربر
۱۳:۴۸ ۲۶ اسفند ۱۴۰۰
آموزش و پرورش بنگاه کاریابی نیست!
باید نخبه های علاقمند را جذب کرد چون فقط نخبه است که می تواند نخبه بپرورد
بزرگان علم ایران همگی زمانی معلم بودند و هزاران نخبه ای که پرورش دادند اکنون دانشمندان ایران و ایرانی تبار در بزرگترین مراکز علمی دنیا هستند
رویکرد استخدام در آموزش و پرورش کنونی متاسفانه دقیقا وارونه شده و خدا بخیر کند...
ناشناس
۱۲:۵۴ ۲۶ اسفند ۱۴۰۰
اینم از عدالت که فقط دم از عدالت زده میشه، چرا باید یک نفر تا 65 سالگی کار بکنه ولی من دکتری فیزیک با سن 30 سال بیکار باشم؟؟؟؟
این کجاش با کاهش بیکاری همخوانی داره؟؟
ببخشید بنظرم شما بجای مدرگرایی صرف و در همان اول جوانی می رفتید با لیسانس فیزیک جذب آموزش و پرورش می شدید(که فکر کنم نتواستید موفق شوید) و بعد جذب ادامه تحصیلی می دادید
ناشناس
۱۲:۵۲ ۲۶ اسفند ۱۴۰۰
بابا فکری به حال جوانهای بیکار بکنید .حتی اگر اختیاری هم باشد هر کس بماند حق جوانان را پایمال کرده وسلام
من بعنوان یک معلم عرض می کنم که معلم اگر به کارش مقید باشد دیگر بعد از بیست سال کار تدریس باید از دور آموزش خارج شود چون دیگر توانی برایش نمی ماند.مجلس اگر بفکر ملت بود چنین خیانتی به نسل آینده نمی کرد..یک پیر مرد یا پیرزن با بدن و اعصاب داغون اگر بخاطر مضیغه مالی مجبور شود به کلاس برود هم عمر خود را کوتاه تر کرده و هم حق دانش آموزان را ضایع.خداوکیلی انقدر طرح های صد من یک غاز ندهید.
من در آزمون کتبی و مصاحبه جذب حق التدریس سال ۸۲ ، با رتبه ۱ در آموزش و پرورش منطقه ای که ثبت نام کردم پذیرفته شدم. و ۸ سال حق التدریس بودم . قبل ازاینکه ما را استخدام کنند ۴۰ هزار نفر را از بیرون استخدام کردند و با هزاران مشکل ما را استخدام کردند الان تمام همسن های من در حال بازنشستگی هستند و بنده ۱۴ سال با احتساب سالهای حق التدریس سابقه دارم. با کلاسهای ۴۳ نفره مدرسه ما . خدا را شاهد می گیرم که تمام توانم را به کار می گیرم و واقعا بچه ها را مثل فرزندان خودم می دانم . در تدریس مجازی نیز از ابتدا تا کنون حتی اگر نیمه شب دانش آموزم پیام داد با خوشرویی جواب دادم چون مولایم فرمود آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند.
ضمنا بنده با معدل ۱۹ دبیرستان و و رتبه ۳۰۰۰ ، معدل ۱۶ و خورده ای از دانشگاه سراسری مدرک گرفته ام .
با برنامه های آموزشی حاضر و با کلاسهای پرجمعیت مدارس و نداشتن امکانات در مدارس ، بعد از ۲۰ سال کار کردن توانی برای معلم نمی ماند . هر چند خودش عاشق کار کردن باشد .
بهتر است از جوانان عزیز که نیروی فعال و پر انرژی جامعه هستند استفاده شود تا اثربخشی آموزش بیشتر شود .
من الان17سال سابقه تدریس درمدارس عشایری دارم خدایش دیگه عصبم نمیکشه نهایت بتونم تا20سال تدریس کنیم یعنی 10سال آخرشو کارهم کنم مفید نیست نمیدونم این نماینده ها ضدباسوادی جامعه هستن یا چی ولی میدونم هیچ وقت فرزندان خودشون رو به دست یه پیرمرد معلم نمی سپارند،بهتربودکه 25سال بازنشته بشن ونیروی جوان ازطریق تربیت معلم جذب می شد.
موافق فرمایش شما نیستم و دقیقا برعکس می بینم
طی ۲۷ سال تدریسم در روستاها و شهرها غالبا (نه لزوما همه ی) معلمانی را که دیده ام بدنبال بازنشستگی سریعتر بودند، کم کارترین ها و بی علاقه ترینهایی بودند که اساسا انتخاب این حرفه در زمان کنکور، هدف اصلی شان نبوده
بنده قریب ۳ دهه پیش در کلانشهر و بارتبه ی زیر هزار در گروه آزمایشی دشوار علوم تجربی، تنها ۱۵ انتخاب از ۱۰۰ انتخابم در فرم انتخاب رشته ی کنکور را پر کردم که تقریبا همگی دبیری بود. دوره ی دانشجویی هم رتبه ی نخست علمی کشور شدم و فعالیتهای علمی، اختراعات و مقالات علمی-کاربردی فراوانی در حوزه های علوم پایه، فنی، الکترونیک و رایانه تابحال داشته ام که البته غالبا هم در غیر آ.پ دیده شده و استقبال شده! چون خود آ.پ اصولا معلم را فردی بی تحرک و غیرپویا می شناسد که کارش فقط تدریس مکرر یک کتاب است و بس!
کم لطفی های پرشماری هم طی دوران خدمتم از مسوولان اداری و مدیران آ.پ دیده ام، همانها که علاقه ای به شغل معلمی ندارند و برای نان و آب و میزی به این زمت آمده اند و اکنون هم کار روزانه شان کشتن شوق و رغبت در معلمان خادم و فعال است
با تمام اینها که مثنوی هفتاد من کاغذ است هر که مرا می بیند فکر می کند بسیار جوان و تازه استخدام هستم، نه نزدیک به بازنشستگی! چون عاشق کارم و عاشق آموختن علم و فناوری به فرزندان مملکت بوده و هستم و در کنارش ورزش (در گذشته، بطور حرفه ای) می کنم و ۶۵ سال که سهل است، تا روز پایان عمر هم راغب به کار هستم به ویژه که متاسفانه آ.پ در رشته و تخصص بنده نتوانسته کمبودها را برطرف کند و نیروهای جوانی که می بینم اکثرا یک هزارم بنده علاقمندی و عشق و حتی سواد علمی-عملی ندارند و فرضا اگر یک رایانه ی مدرسه عیب کند از پس تعمیرش برنمی آیند... نمی دانم با اینهمه لاف گزاف جوانگرایی که برخی مسوولان می زنند آیا عملا خودشان دارند برآورد و ارزیابی عملی می کنند که چقدر واقعیت دارد...؟!
باید نخبه های علاقمند را جذب کرد چون فقط نخبه است که می تواند نخبه بپرورد
بزرگان علم ایران همگی زمانی معلم بودند و هزاران نخبه ای که پرورش دادند اکنون دانشمندان ایران و ایرانی تبار در بزرگترین مراکز علمی دنیا هستند
رویکرد استخدام در آموزش و پرورش کنونی متاسفانه دقیقا وارونه شده و خدا بخیر کند...
این کجاش با کاهش بیکاری همخوانی داره؟؟
ضمنا بنده با معدل ۱۹ دبیرستان و و رتبه ۳۰۰۰ ، معدل ۱۶ و خورده ای از دانشگاه سراسری مدرک گرفته ام .
با برنامه های آموزشی حاضر و با کلاسهای پرجمعیت مدارس و نداشتن امکانات در مدارس ، بعد از ۲۰ سال کار کردن توانی برای معلم نمی ماند . هر چند خودش عاشق کار کردن باشد .
بهتر است از جوانان عزیز که نیروی فعال و پر انرژی جامعه هستند استفاده شود تا اثربخشی آموزش بیشتر شود .