سلام. دوستان. حرف هایی که اینجا زده شد همه بی فایده س. چرا در حضور مسئولین همان دانشگاهی که در ان تدریس می کنید سکوت می کنید. ندیدیم در میان این همه تحصیل کرده یک نفر با رویکرد علمی به این مسئله بپردازد. کسی پیدا نشد که حساب کند هر دانشجو چقدر شهریه ثابت می دهد و چقدر شهریه متغیر و از این میان چند درصد از آن را به اساتید حق التدریس پرداخت می کنند. 5 درصد یا ده درصد یا شاید هم 20 درصد. تعداد دانشجویان هر کلاس متفاوت است. باشد، سر انگشتی حساب کنید. چرا مستند حرف نمیزنید. همش پای این و آن را وسط می کشید. از اساتید حق التدریس در رشته های آمار و ریاضی و اقتصاد و مالی و غیره هر کدام که دستی بر آتش دارد، خواهش میکنم. چند دقیقه وقت صرف کنند و اطلاعات دقیق تری به دست بدهند. تا دوستانی که حق التدریس هستند بتوانند مستدل اظهار نظر کنند. وقتی آمار و اطلاعات دقیق در دست نباشد به راحتی می توانند اساتید حق التدریس را بپیچانند و شما را سرکار بگذارند. الان در اینترنت مبلغ حق التدریس را جستجو کنید هیچ اطلاعات دقیق وجود ندارد. بخش اعظم ظلمی که بر شما روا میدارند در نتیجه ندادن و نداشتن اطلاعات درست است. تا به حال از خود پرسیده اید که چرا دانشجویان از شما دفاع نمی کنند. چرا دانشجویان از جانب شما با مسئولین دانشگاه صحبت نمی کنند و حق شما را مطالبه نمی کنند. چون بیشتر انها یا اطلاعاتی ندارند یا اینکه یادشان نیست که به زودی فارغ التحصیل خواهند شد و به جمع شما خواهد پیوست.اجازه بدهید آنها هم بدانند که وضعیت امروز شما حالت فردای آنهاست. بروند و بپرسند که چرا از آن همه شهریه ای که پرداخت می شود فقط همین قدر اندک سهم اساتید آنهاست. البته من هم اطلاعات مالی دقیقی از دخل و خرج دانشگاه ها ندارم. ولی این را مطمئن هستم که در فرایند امورمالی و تامین اعتبار، مدرسان حق التدریس جزء آخرین اولویت ها هستند. از مسئولین دانشگاه به طور مستقیم و غیر مستقیم درخواست کنید اطلاعات شفاف تری به شما ارایه دهند. در پایان توصیه میکنم برای اینکه بهتر متوجه منظورم شوید داستان کوتاه " ابله" نوشته آنتوان چوخوف را مطالعه فرمایید. موفق باشید.
من چند ترم هست که دانشگاه ازاد تدریس دارم با مدرک دکترا. اوایل واحدهای بیشتری می گرفتم حالا به این نتیجه دارم میرسم که تدریس رو کنار بذارم بهتره برام. با این سیستم فشلی که راه انداختند نه نظم و نظامی نه احترامی نه حقوقی نه درس خوندنی فقط نمره مفت برای یه عده دانشجوی درس نخون باید بدی و خودتو مدیون بکنی همین
برای تدریس یک درس در یک ترم در یک دانشگاه دولتی در تهران مبلغ یک میلیون و چهارصد هزار تومان پرداخت کردند البته با تعویق. با مدرک دکترا
آیا این مقدار حقوق برای تدریس یک درس دو واحدی در دانشگاه عجیب نیست ؟ بیمه هم که خبری نیست. یک دانش آموخته ی نخبه ی دکترا باید مثلاً برای تدریس سه درس دو واحدی در دانشگاه در یک ترم مبلغ چهار و دویست دریافت کند. یعنی حدودا ماهی یک میلیون. اگر هم یک درس داشته باشد که میشود ماهی سیصد هزار تومان.... نمیخواهند فکری به حال افزایش حقوق استادان نخبه ی دانشگاه که از قضا حق التدریس هستند بشود؟؟؟؟؟
نزدیک ۱۱ سال است که در دانشگاه آزاد تدریس دارم
متاسفانه با این که از طرف همسرم بیمه شدم
چون دانشگاه آزاد بیمه ناچیزی رد می کند
الان هر جا که مراجعه می کنم مجبورم آزاد پرداخت نمایم و هیچ کدام از بیمه ها را نمی پذیرند .
وقتی هم به دانشگاه مراجعه می کنم
جواب می دهند خوب تدریس نکن !!
سلام
من یک دانشجو هستم و داشتم در مورد تفاوت اساتید هیت علمی و حق التدریس تحقیق میکردم (سوال شده بود واسم که چه فرقی دارن) و به این سایت ها و نظرات برخوردم. من دانشجوی یک دانشگاه غیرانتفایی هستم و در سایت دانشگاه خودمون هم نوشته که 20 هیت علمی و 300 تا حق التدریس. یکمی در دانشگاه تحقیق کردم و فهمیدم کیا هیت علمی هستند. من واقعا تفاوت خیلی زیادی بین این دو احساس میکنم: حق التدریسی ها با حوصله هستند ( چون اکثرا جوان هستند)، دلسوز هستند و کیفیت تدریسشون واقعا خوبه؛ ولی خیلی از هیت علمی ها متاسفانه اکثرا میانسال هستند و معلومه دیگه خیلی حوصله براشون باقی نمونده و مانند اساتید جوان، تازه نفس نیستند، درسته خیلی تجربه دارن، ولی متاسفانه احساس غرور خاصی دارن و نسبت به اون اساتید حق التدریسی، خیلی کم از اون تجربه هاشون رو در اختیار ما قرار میدن. البته باید مد نظر قرار داد که منظور من، " همه اساتید هیت علمی" نیستند و در بینشون، درجه یک هم هست، ولی کم. واقعا درست نیست که شرایط اساتید حق التدریس این مدلی باشه. دانشگاهی که 300 تا حق التدریس داشته باشه و 20 تا هیت علمی، پس به این نتیجه میرسیم که دانشگاه رو حق التدریسی ها دارن میگردونن، نه هیت علمی ها. سپاس از همه کسانی که با وجود همه این مشکلات، حس دلسوزی و وظیفه میکنند.
من مدرک ارشد دارم. تو فکر بودم برم دکترا بگیرم و دانشگاه تدریس کنم. الان که کامنتها رو خوندم منصرف شدم. واقعا کسی که سوادی نداره، حتی دیپلم نداره، بیشتر درآمد داره و کسی که درآمدش بیشتره زندگیش بهتره. این همه درس خوندم حالا خانواده میگن میخوای چکار کنی. دانشگاه به اساتید نیاز داره. روا نیست اینجوری به اساتید حقالتدریسی ظلم بشه. اگه همین اساتید حقالتدریسی نباشند چه کسی به دانشجویان درس بده، اعضای اندک هیئت علمی؟؟؟؟!!!!! خوشحالم مشکلات اساتید رو خوندم و دنبال استاد شدن نمیرم. بیشتر از نمیخوام کنایهی بیکاری بشنوم.
لطفا به حال ما اساتيد حق التدريس هم فكري بكنيد، ساعتي 15 تومن آخه ؟نه بيمه داريم نه قرارداد نه پول ميدن نه ارزش در دانشگاه.....واقعا چرا از ماها بيگاري ميكشند ؟مگر ماها انسان نيستيم؟ ميدونيد چقدر براي دكتري هزينه ميكنيم يا نه؟ هر ترم بالاي 25 ميليون شهريه ميدم من بدبخت.والا بخدا اين تورم ها و گراني ها را ماهم داريم در زندگي لمس ميكنيم. حقوق همه افزايش پيدا كرد اما كسي از حق التدريس ها حتي صحبت هم نكرد، والا خدا شاهده من درآمدي از جاي ديگر ندارم هزينه اياب ذهاب و شهريه مو از خانوادم ميگيرم تا برم دانشگاه در سبخونم و تدريس كنم. سه روز در هفته ميرم دانشگاه آزاد اما تا حالا يك ريالي پرداخت نشده حتي قرارداد هم نبسته اند. خواهش ميكنيم ما را در اولويت قرار دهيد ، هييت علمي ها از هزار تا جا درآمد دارند اكثرشون ماهانه بالاي 50 ميليون درآمد دارند ولي ما؟ نهايتا ماهي بشه 200 تومن. يعني ما نون و اب نميخوريم؟ انصافتون كجا رفته .....كسي صداي مارو نميشنوه چراا......
زندگیم را فدای درس و تحصیل کردم از دانشگاه دولتی با درجه عالی دکتری گرفتم چندین مقاله با زحمت خودم به نام دانشگاه چاپ کردم که تمام امتیاز و حقوق مادی و معنویش فقط برای استاد راهنما بود؛ حالا هم بیکار و بی انگیزه کنج خونه نشستم در هیچ موسسه یا دانشگاهی حتی یک واحد حق التدریس هم نصیب ما نشد به عینه می بینم که نورچشمی و رابطه بازی میکنن. لعنت به این سیستم آلوده و فاسد…
با سلام
بارها بارها و بارها با خودم فکر کردم و افسوس خوردم که چرا درس خوندم بهترین دوران زندگیم رو فقط درس خوندم به امید روزی که بتونم برای خودم بعد از فراغت از تحصیل شغل و درآمدی داشته باشم و باقی عمر را با کمی آرامش بگذرونم ولی الان میفهمم چه کلاهی سرم رفته و چه مریضی هایی که نگرفتیم من حق التدریسی دانشگاه که روزی ۱۰۰ هزار فقط کرایه میدم برای ۶۰ تومن پول یعنی من ۴۰ تومن باید از جیب بدم !! چرا واقعا؟؟؟!!! چرا کسی صدای مارو نمیشنوه اون از وضعیت جذب هیات علمی که اصلا روندش معلوم نیست واقعا خسته شدم از این همه نا امیدی بهترین روزهای عمرم هدر رفت تا کی انتظار حالا همه ی اینها به کنار سرکوفتی که اطرافیان به آدم میزنن بسی دردناک تر است از بی کاری
انگار ته چاه هستیم کسی صدای مارو نمیشنوه
خدایا دیگه نمیدونم چی بگم…….
آیا این مقدار حقوق برای تدریس یک درس دو واحدی در دانشگاه عجیب نیست ؟ بیمه هم که خبری نیست. یک دانش آموخته ی نخبه ی دکترا باید مثلاً برای تدریس سه درس دو واحدی در دانشگاه در یک ترم مبلغ چهار و دویست دریافت کند. یعنی حدودا ماهی یک میلیون. اگر هم یک درس داشته باشد که میشود ماهی سیصد هزار تومان.... نمیخواهند فکری به حال افزایش حقوق استادان نخبه ی دانشگاه که از قضا حق التدریس هستند بشود؟؟؟؟؟
متاسفانه با این که از طرف همسرم بیمه شدم
چون دانشگاه آزاد بیمه ناچیزی رد می کند
الان هر جا که مراجعه می کنم مجبورم آزاد پرداخت نمایم و هیچ کدام از بیمه ها را نمی پذیرند .
وقتی هم به دانشگاه مراجعه می کنم
جواب می دهند خوب تدریس نکن !!
من یک دانشجو هستم و داشتم در مورد تفاوت اساتید هیت علمی و حق التدریس تحقیق میکردم (سوال شده بود واسم که چه فرقی دارن) و به این سایت ها و نظرات برخوردم. من دانشجوی یک دانشگاه غیرانتفایی هستم و در سایت دانشگاه خودمون هم نوشته که 20 هیت علمی و 300 تا حق التدریس. یکمی در دانشگاه تحقیق کردم و فهمیدم کیا هیت علمی هستند. من واقعا تفاوت خیلی زیادی بین این دو احساس میکنم: حق التدریسی ها با حوصله هستند ( چون اکثرا جوان هستند)، دلسوز هستند و کیفیت تدریسشون واقعا خوبه؛ ولی خیلی از هیت علمی ها متاسفانه اکثرا میانسال هستند و معلومه دیگه خیلی حوصله براشون باقی نمونده و مانند اساتید جوان، تازه نفس نیستند، درسته خیلی تجربه دارن، ولی متاسفانه احساس غرور خاصی دارن و نسبت به اون اساتید حق التدریسی، خیلی کم از اون تجربه هاشون رو در اختیار ما قرار میدن. البته باید مد نظر قرار داد که منظور من، " همه اساتید هیت علمی" نیستند و در بینشون، درجه یک هم هست، ولی کم. واقعا درست نیست که شرایط اساتید حق التدریس این مدلی باشه. دانشگاهی که 300 تا حق التدریس داشته باشه و 20 تا هیت علمی، پس به این نتیجه میرسیم که دانشگاه رو حق التدریسی ها دارن میگردونن، نه هیت علمی ها. سپاس از همه کسانی که با وجود همه این مشکلات، حس دلسوزی و وظیفه میکنند.
بارها بارها و بارها با خودم فکر کردم و افسوس خوردم که چرا درس خوندم بهترین دوران زندگیم رو فقط درس خوندم به امید روزی که بتونم برای خودم بعد از فراغت از تحصیل شغل و درآمدی داشته باشم و باقی عمر را با کمی آرامش بگذرونم ولی الان میفهمم چه کلاهی سرم رفته و چه مریضی هایی که نگرفتیم من حق التدریسی دانشگاه که روزی ۱۰۰ هزار فقط کرایه میدم برای ۶۰ تومن پول یعنی من ۴۰ تومن باید از جیب بدم !! چرا واقعا؟؟؟!!! چرا کسی صدای مارو نمیشنوه اون از وضعیت جذب هیات علمی که اصلا روندش معلوم نیست واقعا خسته شدم از این همه نا امیدی بهترین روزهای عمرم هدر رفت تا کی انتظار حالا همه ی اینها به کنار سرکوفتی که اطرافیان به آدم میزنن بسی دردناک تر است از بی کاری
انگار ته چاه هستیم کسی صدای مارو نمیشنوه
خدایا دیگه نمیدونم چی بگم…….