دولت غلط تصمیم گیری کرده

کار بسیار درستی کرد. صنعت و معدن به تجارت ارتباط حیاتی ندارد. تجارت خودش معدن و صنعت را میتواند تغذیه کند. صنعتگر و معدنکار لنگ تاجر میمانند ولی تاجر لنگ صنعت و معدن نمیماند و بکار خودش وارد است. وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه دست راستشان تجارت است. تاجر است که مالیات سنگین باید بدهد. تجارت یک میز صندلی و یک دفتر قلم و یک چرتکه و تمام. ولی صنعت بیل و کلنگ و تیشه نیاز دارد. معدن که نگو. ما یک ضرب المثل محلی داریم که معنی ان اینست که آیا مرد(تاجر بما هو تاجر)به بازار فرستاده ای یا پول(ثروتمند نا تاجر)به بازار فرستاده ای؟ البته اگر جان کلام را بخواهم تشریح کنم باید از لفظ بازارگان استفاده ببرم. یا همان بازرگان. اگر تاجر را بدون پول به بازار بفرستی دست خالی برنمیگردد ولی اگر نا تاجر را با بار شتری از پول به بازار فرستادی انتظاری نداشته باش که نصیبی عایدت شود شانس در خانه ات را با سنگ بکوبد یر به یر شوی. باید تجار شناخته شده باشند. الان بعضی کارتن خوابها که گوشه و کنار خیابان افتاده اند یحتمل بینشان یک در پانصد ششصد تاجری بزرگوار و بین المللی است و خودش چرت میزند. کس دیگری را بجای او پشت میز مینشانند و اموال ما را به یغمای افحش میبرند. برای همین است که معتاد دو باره اهنگ اعتیاد میکند. چون جنسش را میرسانند و مورد نیازشان است. کارت بازرگانی یک شناسنامه بین المللی است. گزینش دارد. مگر امریکا چگونه کشف شد؟ یک تاجر ورشکسته به اب زد. راه را هم بلد نبود. از بازرگانی و تاریخ و کشتیرانی هم زیاد سر در نمیاورد. ولی چون راهی بجز رفتن و رسیدن به یک مقصدی که انرا وجهه کند برای خودش نداشت. گویا سابقه خانوادگی در تجارت داشته ولی موفقیت چندانی نصیبش نشده بوده. به اولین خشکی که میرسد انرا سرزمین ناشناخته فرض میکند و این فرض را به دربار اسپانیا اثبات معنوی میکند. بار سوم با 36 نفر و یک پرچم مسیحی پا به سرزمین آرزوها مینهد و فوقع ما وقع و قتل من قتل و سبی من سبی. به نام نا نامی آمریگو وسپوچی که اولین قدم را به انجا گذاشته بود انجا را آمریکا نام نهادند. اول با دست خالی انجا میرود. ولی بار سوم با بار باروت چینی تازه اختراع شده که مثل بمب اتم امروز باشد به جنگ بومیان مفلوک و بیگناه میرود و این نتیجه نا تاجرانیست که اله بختکی به ثروتی باد آورده میرسند. نه رحمی و نه مروتی و نه حتی تجارتی. پانصد سال است که دنیا نمیداند با چه کسی در افتاده؟ این ارباب خود خوانده از کجا سرو کله اش پیدا شده هنوز دنیا از خواب غفلت بیدار نشده. بازرگانی تیغیست دولبه که هم چپ میزند و هم راست. باید مراحل قانونی طی شود. افراد باید شناسنامه و پیشینه تاریخی تجاری داشته باشند تا مردم خواب راحتی به چشمشان ببینند. وگرنه بهتر از این نمیشود. حسن رعیت را ببین که چه ناغافل میگوید: من پدر خوانده هستم !!! این تاجر ایرانی بوده و برای کشور ایران چه تجارت های پر سود بیشماری که نکرده؟ اولا تجارت یکی از پیشه های رسول اکرم(ص) بوده است. ما را ببین که روی دیوار نامرعی و نامهربانی چه کسی یادگاری نوشته بودیم و هنوز معلوم نیست که چند تاجر دیگر این شکلی برای ما در اقصی نقاط عالم شتی به شغل شریف بازارگانی کمر همت بسته و اهتمامی تمام عیار بخرج میدهند. چه باغ وحشها که برای ما نساخته اند اینها. هر چه بکاریم و بدرویم و به بازار روانه کنیم سر از ناکجا آباد در میاورد که ما انرا نمیبینیم. اصلا حتی یک تک ملک هم به نامش در اداره ثبت اسناد سند نخورد. و حتی یک حساب بانکی نداشته این اژدها. اسم اصلی حسن میر کاظمی است ولی القاب متعدد و نام نیک و ظاهری شدیدا مقید به دین مبین اسلام. منافق به تمام معنا. فقط یک کارگاه کوچک مهر سازی !!! و دیگر هیچ مپرس.

بهتر هست بگیم وزارت واردات ، بد به حال تولید کنندگان و کشاورزان

سلام
باید دید اهداف دولتها با این کار چیست؟
دولت قبل با توجه به اینکه خائن بودنش برای بقال سر کوچه هم ثابت شده است ،با این کار تولید داخلی را نابود می‌کرد .
دولن فعلی با توجه به خادم بودنش در خدمت تولید داخل خواهد بود...هر کالایی تولید داخل باشد و کیفیت خوب داشته باشد وارد نمیشود.

سلام
باید دید اهداف دولت با این کار چه چیزی هست؟
دولت قبل هدف داشت کل تولید داخلی را نابود کند . اما این دولت میخواهد واردات را مدیرت کند تا به بازار تولید داخل ضربه وارد نشود

سلام
یعنی دولتهای جمهوری اسلامی هم خودشون نمیخوان حجاب باشه ...
مگه میشه ،دولت نتواند بازار پاچه سیاه چادری
را چنان رونق دهد که چادر سیاه ارزان در دسترس باشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تمام دولت برای تمام امور اساسی یک وزارت خانه و برای ورزش و هرگونه چرندیات دیگر و هر جز ذیگر یک وزارتخانه شما که قرار نیست کاری برای مردم انجام بدید چه هیچی یا چند تا مگر فرقی هم دارد ؟

الفاتحه!!!!!!!!!!! چرا کار ناتمام روحانی رو تموم کردین؟؟!!!!!!!!!!!! وزارت بازرگانی یعنی وزارت واردات،یعنی تیشه به ریشه ی تولید!!!!! یعنی بیکاری!!!!!!!!!

جدا کردن بخش تولید و واردات و صادرات مساوی میشه با واردات بی رویه و شکستن کمر تولید کننده و کشاورزان هربار تولید و صادرات پا گرفت با تبر دولت به جون ریشش افتاد

این رتبه بندی فرهنگیان چی شد؟

وزارت کوپن

مسئولان فقط دنبال دراز تر و چرب تر کردن سفره خو هستند نه درمان دردهای ملت،# بورس# م۲۷ق ح

متاسفانه وزارت سمت تبدیل به دفتر بازرگانی چین شده بود و همه صنایع داخلی و واردات ما از استعمار نوپای چین کومونیست بی خدا شدند.

آقای بهادری جهرمی در بیان دلایل عنوان کرده اند حمایت جدی تر از مصرف کننده ؛ در حالی که نباید بین مصرف کننده و تولید کننده تفکیک قائل شد در عوض حمایت از تولید باید سرلوحه کار واقع شود، با تقویت و افزایش تولید و افزایش رقابت بین تولید کنندگان است که در نهایت اجناس با کیفیت و قیمتی مناسب تر به مصرف کننده میرسد

زودتر واقعا مهمه وضع بازرگانی کالا رسیدگی شود سه مجموعه زیر نظر یک سازمان با این همه جزییات واقعا به کدوم رسیدگی میکردن