باسلام
چند راه هست که میتونه از اظطراب و استرس ما رو دور کنه :اولی ایمان قلبی به خداست و سپردن کارهایی که از توانمون خارج است به خودش
دومی طبیت گردی حتی تو زمستون اگه شده همین پارک سرکوچه --سومی بازی کردن با بچه های کوچیک-- چهارمی ورزش مخصوصا ورزش سنگین پنجمی نوشتن درباره هرچیزی حتی خاطرات و اتفاقات روزانه--ششمی ایجاد تفنن روحی مثلا نگهداری از حیوانی...پرنده ای... آکواریمی یا مثلا ایجاد کلکسیونی...و.... و آخری سر زدن گاهی به قبرستان...(ای هیچ برای هیچ به خود مپیچ...)
وقتی همه ی جوونیت واسه غصه خانوادت از بین رفت زیر مشکلات اونا خرد شدی،تحصیلت ازدواجت تو بهترین سن از بین رفت،دیگه شد۴۰سالت نه شغل داری نه تحصیلات نه عشق هیچی واست نموند تو جوونی پیر شدم پیر مشکلات اونا،همه چی حل شد واسه اونا من موندم و...یه دنیا ارزوی از دست رفته بدون امید بدون اینده ....کدوم بی خیالی ،،،،،،
دوس دارم ادم بیخیالی باشم متاسفانه برای هر چیزی غصه رو به دوش میکشم در حال حاظر برای ی رابطه عاطفی که بخاطرش مجبور شدم برم سربازی الان اینو دارم میگم شاید کسایی بگن سربازی راهیه که باید بریو این چیزا ولی سخته واقعا اذیت کنندس با وعده مجبورت کنن بری کاریو که علاقه نداری بخاطر کسی که دوسش داری انجام بدی و بعدش جوری دیگه باهات رفتار کنن وقتی تورو توی باتلاق فرو کردن
من خیلی استرس دارم واسه الان و همش تو آیندم . و به قدری خسته شدم از این وضع وقتی میخام به خودم یه استراحتی بدم تا بتونم راحت بخوابم یا راحت وقت بگذرونم با بقیه ،تصمیم میگیرم همو چیزو رها کنم . این رها کردن اینجوریه که بیخیال این میشی که فردا قراره چه اتفاقی بیوفته و تو حال زندگی میکنی و لبخند میزنی. اما یه مشکلی وجود داره اینجا ، من میتونم بیخیال استرس و نگرانی بشم اما فقط واسه چند ساعت . هر دو ماه یه بار به خودم ۷ و ۸ ساعت استراحت میدم و دیگه نمیتونم نگران نباشم.
این چه مشکل مزخرفیه؟
چند راه هست که میتونه از اظطراب و استرس ما رو دور کنه :اولی ایمان قلبی به خداست و سپردن کارهایی که از توانمون خارج است به خودش
دومی طبیت گردی حتی تو زمستون اگه شده همین پارک سرکوچه --سومی بازی کردن با بچه های کوچیک-- چهارمی ورزش مخصوصا ورزش سنگین پنجمی نوشتن درباره هرچیزی حتی خاطرات و اتفاقات روزانه--ششمی ایجاد تفنن روحی مثلا نگهداری از حیوانی...پرنده ای... آکواریمی یا مثلا ایجاد کلکسیونی...و.... و آخری سر زدن گاهی به قبرستان...(ای هیچ برای هیچ به خود مپیچ...)
کاش می شد ما آدما با هر کسی مثل خودش برخورد کنیم اونوقت کمتر آسیب می دیدیم...
چ راهنمایی خوبی کردم?
این چه مشکل مزخرفیه؟
یه راه حل بهتر دو جمله ای خلاصه :
اصلاً به افکار اضافه ذهن توجه نکنید. بعد خودش سرکوب و متوقف میشه
البته ذکر گفتن و نماز و خوندن قرآن کریم هم خیلی خوبه