حالا اگر نتایج لو میرفت میگفتن چرا لو رفته؟ درسته که هرچی کار بی نقص تر باشد بهتر است ولی مگر نعوذ بالله ما خدا هستیم که کارمان بی عیب و نقص باشد؟ ضمن اینکه صاحب لوح اعتراضی نکرده، دایه دلسوزتر از مادر پیدا شده! حکایت بعضیها حکایت الاغ سواری پیرمرد است:
روزی یک پیرمرد، یک پسربچه به همراه الاغشان به سمت شهر در حرکت بودند. پسر بچه سوار الاغ شد و پیرمرد پیاده می آمد. همینطور که به راهشان ادامه می دادند، مردمی که آنها را میدیدند، اظهار می کردند که جای خجالت دارد که پیرمرد پیاده میرود و پسرک سوار بر الاغ است. آنها فکر کردند که شاید حق با آنها است. لذا جای خود را عوض کردند. پیرمرد سوار بر الاغ و پسرک پیاده به راهشان ادامه می دادند.
کمی بعد افراد دیگری آنها را دیدند و بیان کردند پیرمرد خجالت نمی کشد، خود سوار بر الاغ شده و کودک طفل معصوم پیاده می رود. آنها تصمیم گرفتند هر دو پیاده بروند!
اندکی نگذشته بود که مردم گفتند چقدر این دو نفر احمق هستند که با وجود داشتن الاغی به این خوبیف هردو پیاده می روند. پیرمرد و پسرک هر دو سوار بر الاغ شدند!
مردمی که در ادامه مسیر آنها را دیدند، ابراز کردند که خجالت نمی کشند این همه فشار به الاغ بیچاره می آورند. پیر مرد و کودک گفتند حق با آنهاست. پس تصمیم گرفتن که الاغ را بر دوش خود حمل کنند! زمانی که در حال عبور از پلی بر رودخانه بودند، آنها تعادل خود را یک لحظه از دست داده و الاغ بیچاره در رودخانه افتاد و غرق شد.
هرگز نمیتوانیم نظر همه مردم را جلب کنیم، کمتر تلاش کنیم!
این لوح ھم کہ اصلش منتشر شد بازم تنابندہ گاف دادہ
این دولیتریھا کی میخوان خجالت بکشن و خودشون جمع کنن
واقعا از جمع خودشون اون طرفتر رو ھم میبینن فکر نکنم برای ھمینہ اینقدر کم سواد و بی اطلاع ھستن و پشت ھم ھی سوتی میدن
هومن برق نورد به حسودا اهمیت نده وقتی با دست تند نوشته شود اینطور می شود اینم که اصلی نیست اصلی که اومد اول از همه به محسن غرب زده نشان بده هومن ممنون که هستی در کنار مردم کشورت ایران اسلامی
سلام. از آقای تنابنده توقعی نیست داره وظیفه ای که به عهده اش در زمینه تحقیر ایرانی ها گذاشتن انجام میده. توی سریال پایتخت هم که بهبود رو تقدیر کردن همینجور می سوخت
خدایی آقا هومن یک هنرمند هستش و درست در مسیر هنر حرکت میکنه . نه مثل بازیگرهای سفارشی در هر مسئله ای دخالت کنند و فضای جامعه رو متشنج کنند . چه با لوح تقدیر چه بی لوح تقدیر ، کارت درسته و ایول داری
روزی یک پیرمرد، یک پسربچه به همراه الاغشان به سمت شهر در حرکت بودند. پسر بچه سوار الاغ شد و پیرمرد پیاده می آمد. همینطور که به راهشان ادامه می دادند، مردمی که آنها را میدیدند، اظهار می کردند که جای خجالت دارد که پیرمرد پیاده میرود و پسرک سوار بر الاغ است. آنها فکر کردند که شاید حق با آنها است. لذا جای خود را عوض کردند. پیرمرد سوار بر الاغ و پسرک پیاده به راهشان ادامه می دادند.
کمی بعد افراد دیگری آنها را دیدند و بیان کردند پیرمرد خجالت نمی کشد، خود سوار بر الاغ شده و کودک طفل معصوم پیاده می رود. آنها تصمیم گرفتند هر دو پیاده بروند!
اندکی نگذشته بود که مردم گفتند چقدر این دو نفر احمق هستند که با وجود داشتن الاغی به این خوبیف هردو پیاده می روند. پیرمرد و پسرک هر دو سوار بر الاغ شدند!
مردمی که در ادامه مسیر آنها را دیدند، ابراز کردند که خجالت نمی کشند این همه فشار به الاغ بیچاره می آورند. پیر مرد و کودک گفتند حق با آنهاست. پس تصمیم گرفتن که الاغ را بر دوش خود حمل کنند! زمانی که در حال عبور از پلی بر رودخانه بودند، آنها تعادل خود را یک لحظه از دست داده و الاغ بیچاره در رودخانه افتاد و غرق شد.
هرگز نمیتوانیم نظر همه مردم را جلب کنیم، کمتر تلاش کنیم!
این دولیتریھا کی میخوان خجالت بکشن و خودشون جمع کنن
واقعا از جمع خودشون اون طرفتر رو ھم میبینن فکر نکنم برای ھمینہ اینقدر کم سواد و بی اطلاع ھستن و پشت ھم ھی سوتی میدن
تنابنده کسی که تو سختی جای اینکه کنار مردم باشه رو زخمشون نمک بپاشه از مردم نیست