اصلا داستان این نیست..آخوند رفته پیش رییسشعبه..گفته من ۴۵۰ میلیارد پول تو این شعبه دارم..۱۰ میلیارد نقدی میخوام..رئیس بانک میگه ما اینقدر پول نقد نداریم..باید از شعبه های دیکه بگیریم..
بعد نگهبان میگه زن و بجه من دیشب گوشت نداشتن بخورن..این آخوند از کجا ۴۵۰ میلیارد تو حسابش پول داره..میزنه میکشش
این قاتل را باید به عنوان حقیرترین و پست ترین قاتل شناخت و مقتول هم مظلوم ترین در حالی که هیچ وسیله دفاعی و موقعیت دفاع را از خود نداشت حماقت بشر پایان ندارد لعنت بر قاتل جنایتکار و رحمت خداوند بر روح آن مرد بزرگ و به رحمت حق پیوسته .
اونها که میگن چه مردم خونسردن و... باید توجه کنند که این قسمت پشت باجه هست قسمتی که کارمندان بانک و... هستند و متوفی هم این قسمت نشسته حتما با رئیس بانک یا.... کار داشته واگه نگاه به اون گوشه سمت راست کنید میبینید مشتریان بانک چطور فرار میکنند!!!!!!!!!!
سه یا چهار انگشت برای چند لحظه مانع دید دوربین می شوند و سپس ضارب سر را بالا میگیرد و به همان دوربین نگاه میکند. این یعنی صاحب انگشتان و ضارب پیش از وقوع حادثه اطلاع داشتند که قرار است اتفاق خاصی بیفتد که هر دوی آنها از آن مطمئن بودند. صداهایی که میشنویم صداهای لحظات واقعه نیست. چون بجای صدای شلیک سوت میزنند. این صدای تجزیه های بعد از واقعه هست. اتفاقی که در بانک ملی اهواز افتاد متفاوت بود. ضارب بابلسر به دوربین نظر کرد و دید که دوربین مانع است ولی مانع بالفعل نیست و بالقوه است. قصد قبلی عیان است. قدمهای حساب شده و بدون جلب توجه. مثلا آبدارچی در حال بردن چای یا نوشیدنی است. اگر فرض کنیم که انگشتان مثل صداها بازسازی شده تا جلوی پیش داوریهای آتی را بگیرد آنگاه چنین نخواهد بود که گفتم. البته اسلحه های دیگر وجود داشته و او برای نگهداری اسلحه خود تلاش نکرد. یادم افتاد به پرونده گاوریل پرنسیپ. وقتی اولین بار سوء قصد و شلیک میکند تیرش به خطا می رود. دور می شود و ساندویچ میخورد و حین خوردن ساندویچ بطور غیر منتظره متوجه حضور دوباره آرکدوک فرنتس فردیناند و همسرش دوشس میشود که سوار بر ماشین از جلویش در حال عبور بودند که اینبار شلیک موفق میکند و ترور انجام می شود که نتیجه اش دو جنگ خانمان برانداز بود. از گروه دست سیاه که خواهان جدایی طلبی اتریش از آلمان و تشکیل یوگسلاوی فدیم بود. کشمیری و کلاهی هم جزو خواص بودند ولی به بیرون وابسته بودند. این ضارب هم از خواص انتظام و وابستگی به خارج دارد. ضارب وقتی به دوربین نیم نگاهی انداخت آن نگاه نگاه مجنون یا متحیر یا ذو عسر و حرج یا اتفاقی یا ناشیانه نبود و بادی لنگویج او از بابت راه رفتن مشی نظامی و رژه دیده بود. این پاها رژه رو تمام عیار هستند. او هرگز از کاری که کرده پشیمان نخواهد شد. به هدفش رسید.
قطعا یک دلیل اش، این تورم لعنتی هستش که فشار رو همه آورده، ولی بدتر از اینکه فکر میکنن اینا گرونی ها رو درست کردن، همه بدبختی های اینه که مملکت دست سرمایه دارها افتاده اوناهم واسه سرمایه هاشون چند صد برابر بشه هر غلطی رو میکنن بعد میگن کار ایناست، این ماهواره ها و فضای مجازی خوب رو مخ این مردم بی سواد کار کرده و موفق بوده
بعد نگهبان میگه زن و بجه من دیشب گوشت نداشتن بخورن..این آخوند از کجا ۴۵۰ میلیارد تو حسابش پول داره..میزنه میکشش