سلام. جناب میرهاشم موسوی ریاست محترم تامین. اجتماعی متاسفانه زحمت ها و خدمات ارزشمند شما را تعدادی از افزاد مغرض کانون بازشتتگان تامین اجتماعی با استفاده ابزاری از انواع وامها و با تشکیل باند معا فیا دارند به قشر بازنشسته شدید ا ظلم می کنند. مثلا در شهرستان خلخال دو و سه نفر کارمند مسن و بی حوصله مصداق باند بازی هستند. ودارند به تامین اجتماعی خیانت. می کنند. بادجوانگرای کردن کارمندان. کانون بازنشستگان یک تحول ارزندهی بکنید
صحبت‌های جانسوز یک پدربزرگ مستمری بگیر که دلم رو خون کرد همین الان و در حضورش صحبت هایش را با تکنولوژی امروزی برای جوانان وطنم و مسئولان بیان میکنم به امید ترتیب اثر به موقع و تا قبل از مرگ سهراب و غم رستم باشد!!!! شروع؛ بابا یه نفر بگه که به بازنشسگان بدبخت و بیچاره و مظلوم ساکن شهر همدان و دیگر استان ها هم این ۲۰ میلیون تومان وام تعلق میگیره یا بازهم خیر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگه ما آدم نیستیم؟ ما زندگی و مخارج درمان و مهمان و ... نداریم؟؟؟ چرا همش برا تهران؟؟؟ آیا ماها جزءِ رعیت و برده بحساب می‌آییم؟؟؟ من ۷۶ سال سن دارم، تک و تنهام و بچه ندارم ولی بیش از ۱۰ روز است که برای تومور سرطانیام دارم فرایند درمانیِ براکی‌تراپی انجام میدم. بخدا بقرآن به ابوالفضل که هزینه‌اش خیلی بالاست و شده ۱۵۴/۰۰۰/۰۰۰ الی ۲۳۶/۰۰۰/۰۰۰ میلیون تومان و خدایی ناکرده شایدم بیشتر بشه، بخدا با پرداختی بیمه‌ام و کمک خیران مرکز درمانی خیریه مهدیه و کمک دیگران تا حدی رو پرداخت کردم و دیروز یه چک برام کسی به ضمانت گذاشت مرکز درمانی تا ۵۰ میلیون تومان از بیمه سلامت بدن بهم و بریزم حساب مرکز خیریه درمانی و بعد چک تضمین را بهم برگردانند. بخدا بخدا بخدا به امیرالمومنین قسم میخورم امروز با این حال زارم به سختی رفتم با مدارک و فاکتور دفتر بیمه سلامت که بهم همون مرکز خیریه معرفی کرد برای دریافت مبلغ ۵۰ میلیون تومان و به نظرتون چه خاکی بر سر خودم و آبروم پیش کسی که برام چک تضمین گذاشت اومد؟؟؟؟ بخدا قلبم گرفت بعدش توی خیابون و ای کاش میمردم و هم خودم و هم دولت و بیمه ازم راحت میشدن که پیر شدم و باعث زحمت برای دولت و حکومت شدم منه بازنشسته با دست خالی و بدن فرسوده و سرطانیام والله. بخدا رفتم مدارک بدم بیمه سلامت بماند که به زور جوابم میدادن و گفتن چند روز قبل یعنی روز بیست و سوم خرداد ماه سال جاری ۱۴۰۲ برای ما بخشنامه یا دستور نامه جدید اومده و قرارداد بیمه سلامت با مراکز خیریه دارالایتام مهدیه همدان قطع و فسخ شده و ما دیگر از چند روز پیش تعهدی نسبت به پرداخت مبلغ فوق نداریم حاجی جان!!! گفتم آقا گفتم خانوم محترم الان من چی کنم آخه؟ ندارم بخدا هزینه‌شو! و ضمناً فاکتوری که به بنده مرکز درمانی داده و ثبت کرده‌اند برای تاریخ بیستم خرداد ماه ۱۴۰۲ هستش و این برای قبل از صدور این دستورالعمل جدیدی است که میفرمایید به بیمه سلامت ابلاغ شده!!! گفت: نمیدونم پدر جان کاری از دست ما بر نمیاد اگر بیمه‌ات مستمری بگیرِ تامین اجتماعیِ همون برو اونجا دنبال کارات به ما دیگه مربوط نیست حاجی!!
گفتم: بیمه تامین که خب حداکثر و بیشتره مبلغِ کل رو تقبل کرده و فقط اینجا طبق قاعده‌ای که گفته بودن و نامه دادن، می‌بایست الباقی هزینه تا سقف ۵۰ میلیون تومان نیازمندی بنده رو پرداخت میکرد. البته نیاز بنده و باقی بیماران مشابه بنده که والا چی بگم!!!!
هیچی دیگه سرتون درد نیارم، توضیحم رو ادامه ندادم که حُرمت سن و سال و موی سفید بی ارزشم رو حداقل بتونم خودم کمی حفظ کنم در قبال عصبانیت و غضب اون خانوم و آقای مسئول بی حوصله!!!
بخدا اصلاً حالم خوب نیست، قلبم سنگین و تیر میکشه از خجالت و استیصال، والله نمیدونم چی کنم و کجا برم.
اون چک ضمانت هم که وارد حساب شده و هزینه هم شده بدبختانه که حداقل برم بگیرمش و درمانم رو همینجا متوقف کنم ولی کار از کار گذشته و اواخر جلسات درمانی هستم.
((( آقای مدیر سایت عزیز لطفا این متن رو بذار داخل سایت و کامنت ها آخه بگم که؛ بنده جوانی هستم و اتفاقی کنار این پدرمون در داخل مرکز درمانی شهر همدان این مطلب رو به خواست و رضایت ایشان برای شما نگارش و ارسال کردم که شاید صدای این پدرمون و امثال ایشان و حتی مادر بنده که تحت درمانی تقریبا مشابه ایشان و بقیه عزیزان هست بجایی و به گوش مسئولی برسد و سریعاً فکری به حال این پدربزرگ ها و مادربزرگ های عزیزمان بکنند. حداقل یه وام ۲۰ میلیونی رو انقدر این بندگان خدا رو اذیت نکن.)))
واقعا این بنده خدا چی کنه !!!؟؟؟؟؟ *پیشاپیش سپاسگزارم*
خدای من نمیدونم این وام ب کی تعلق میگیره من ۶ سال اسم مینوییم ب من تعلق نگرفته اگرما بدهکاریم مگه قسط نمیدیم حقوق ما دست شماست یعنی چی بدهکارنباشی مگه ما خاوری هستیم ماجایی نداریم بهتر این شرایط و بردارید
میگن یه روزی ملانصرالدین داشت ننه شو میبرد بازار بفروشه بهش گفتن آخه ملا ننه ته گناه داره نکن این کارو ملا در جواب گفت ننه مو میبرم برای فروش ولی یک قیمتی میگم کسی نخره.. ـــ... حالا این وامم میدن به به بازنشسته ها ولی شرایطی میذارن که توبه به درگاه الهی کنی بگی نمیخوام وام.....
واقعا مسخرس.میگید بازنشسته .طرف اگر بازنشسته پس اگر فرزندی هم داشته تا الان با بدبختی ازدواج کردن یا در شرف ازدواج این وام ۲۰ تومنم میخواد به یه زخمی بزنه اولا که میگید تحت تکلف بعد هم تو سایت ۱۲ تومن وام گذاشتین .یه سری آدم و مسخره خودتون کردین .خیلی روشن و دقیق بگید این بودجه به جای دیگه میرسه این بنده های خدارو هم مسخره نکنید .
واقعا مسخرس.میگید بازنشسته .طرف اگر بازنشسته پس اگر فرزندی هم داشته تا الان با بدبختی ازدواج کردن یا در شرف ازدواج این وام ۲۰ تومنم میخواد به یه زخمی بزنه اولا که میگید تحت تکلف بعد هم تو سایت ۱۲ تومن وام گذاشتین .یه سری آدم و مسخره خودتون کردین .خیلی روشن و دقیق بگید این بودجه به جای دیگه میرسه این بنده های خدارو هم مسخره نکنید .
آقا سلام این چه قانونیه گذاشتیدکه باید دو فرزندتحت تکفل داشته باشدمن وامو جهت تهیه سیسمونی میخوام همه بازنشستها دارای عروس داماد ون وه هستند فرزندتحت تکفل هم چی خود ترابه هرکه میپرستید کارم و نور ا بیندازید بخدا با این گرانی حقوقها مخارج ها رو تامین نمیکنه
هرچه بگندد نمکش میزند وای به روزی که بگندد نمک
توسایت نوشته اولویت با کسانی هست که بیماری صعب العلاج دارند یا جوان در شرف ازدواج اون هم با ارائه اسناد و مدارک ، قشر ضعیف و کارگر تا آخر عمر باید گرسنه بمونن چون همیشه در برهه حساس تاریخی هستیم .
مگه ما آدم نیستیم؟ ما زندگی و مخارج درمان و مهمان و ... نداریم؟؟؟ چرا همش برا تهران؟؟؟ آیا ماها جزءِ رعیت و برده بحساب می‌آییم؟؟؟ من ۷۶ سال سن دارم، تک و تنهام و بچه ندارم ولی بیش از ۱۰ روز است که برای تومور سرطانیام دارم فرایند درمانیِ براکی‌تراپی انجام میدم. بخدا بقرآن به ابوالفضل که هزینه‌اش خیلی بالاست و شده ۱۵۴/۰۰۰/۰۰۰ الی ۲۳۶/۰۰۰/۰۰۰ میلیون تومان و خدایی ناکرده شایدم بیشتر بشه، بخدا با پرداختی بیمه‌ام و کمک خیران مرکز درمانی خیریه مهدیه و کمک دیگران تا حدی رو پرداخت کردم و دیروز یه چک برام کسی به ضمانت گذاشت مرکز درمانی تا ۵۰ میلیون تومان از بیمه سلامت بدن بهم و بریزم حساب مرکز خیریه درمانی و بعد چک تضمین را بهم برگردانند. بخدا بخدا بخدا به امیرالمومنین قسم میخورم امروز با این حال زارم به سختی رفتم با مدارک و فاکتور دفتر بیمه سلامت که بهم همون مرکز خیریه معرفی کرد برای دریافت مبلغ ۵۰ میلیون تومان و به نظرتون چه خاکی بر سر خودم و آبروم پیش کسی که برام چک تضمین گذاشت اومد؟؟؟؟ بخدا قلبم گرفت بعدش توی خیابون و ای کاش میمردم و هم خودم و هم دولت و بیمه ازم راحت میشدن که پیر شدم و باعث زحمت برای دولت و حکومت شدم منه بازنشسته با دست خالی و بدن فرسوده و سرطانیام والله. بخدا رفتم مدارک بدم بیمه سلامت بماند که به زور جوابم میدادن و گفتن چند روز قبل یعنی روز بیست و سوم خرداد ماه سال جاری ۱۴۰۲ برای ما بخشنامه یا دستور نامه جدید اومده و قرارداد بیمه سلامت با مراکز خیریه دارالایتام مهدیه همدان قطع و فسخ شده و ما دیگر از چند روز پیش تعهدی نسبت به پرداخت مبلغ فوق نداریم حاجی جان!!! گفتم آقا گفتم خانوم محترم الان من چی کنم آخه؟ ندارم بخدا هزینه‌شو! و ضمناً فاکتوری که به بنده مرکز درمانی داده و ثبت کرده‌اند برای تاریخ بیستم خرداد ماه ۱۴۰۲ هستش و این برای قبل از صدور این دستورالعمل جدیدی است که میفرمایید به بیمه سلامت ابلاغ شده!!! گفت: نمیدونم پدر جان کاری از دست ما بر نمیاد اگر بیمه‌ات مستمری بگیرِ تامین اجتماعیِ همون برو اونجا دنبال کارات به ما دیگه مربوط نیست حاجی!!
گفتم: بیمه تامین که خب حداکثر و بیشتره مبلغِ کل رو تقبل کرده و فقط اینجا طبق قاعده‌ای که گفته بودن و نامه دادن، می‌بایست الباقی هزینه تا سقف ۵۰ میلیون تومان نیازمندی بنده رو پرداخت میکرد. البته نیاز بنده و باقی بیماران مشابه بنده که والا چی بگم!!!!
هیچی دیگه سرتون درد نیارم، توضیحم رو ادامه ندادم که حُرمت سن و سال و موی سفید بی ارزشم رو حداقل بتونم خودم کمی حفظ کنم در قبال عصبانیت و غضب اون خانوم و آقای مسئول بی حوصله!!!
بخدا اصلاً حالم خوب نیست، قلبم سنگین و تیر میکشه از خجالت و استیصال، والله نمیدونم چی کنم و کجا برم.
اون چک ضمانت هم که وارد حساب شده و هزینه هم شده بدبختانه که حداقل برم بگیرمش و درمانم رو همینجا متوقف کنم ولی کار از کار گذشته و اواخر جلسات درمانی هستم.
((( آقای مدیر سایت عزیز لطفا این متن رو بذار داخل سایت و کامنت ها آخه بگم که؛ بنده جوانی هستم و اتفاقی کنار این پدرمون در داخل مرکز درمانی شهر همدان این مطلب رو به خواست و رضایت ایشان برای شما نگارش و ارسال کردم که شاید صدای این پدرمون و امثال ایشان و حتی مادر بنده که تحت درمانی تقریبا مشابه ایشان و بقیه عزیزان هست بجایی و به گوش مسئولی برسد و سریعاً فکری به حال این پدربزرگ ها و مادربزرگ های عزیزمان بکنند. حداقل یه وام ۲۰ میلیونی رو انقدر این بندگان خدا رو اذیت نکن.)))
واقعا این بنده خدا چی کنه !!!؟؟؟؟؟ *پیشاپیش سپاسگزارم*
توسایت نوشته اولویت با کسانی هست که بیماری صعب العلاج دارند یا جوان در شرف ازدواج اون هم با ارائه اسناد و مدارک ، قشر ضعیف و کارگر تا آخر عمر باید گرسنه بمونن چون همیشه در برهه حساس تاریخی هستیم .