چندوقت پیش بعد اذان مغرب تو تاریکی دختر بچه ای رو تو خیابان فرعی دیدم، هیشکی کنارش نبود، رفت و آمد خودروهای شخصی هم تا دلت بخواد، رفتم جلو گفتم ننه بابات کو برو تو، بردمش داخل خونه گفتم مامانتو صدا کن، تو این حین باباش رسیده تعجب کرده که تو کی هستی، میگم چرا دخترتو تنها گذاشتی تو این موقع پرخطر نمیترسی؟ میگه تنها نبود خودم اینجا بودم ممنون! خوبه چهارپنج دقیقه معطل شدم تا رسیده...تو یه دقیقه چه اتفاقها که نمی افته!
افغانها رو بریزید بیرون خدا لعنتتون کنه،ما ساکن جنوب تهرانیم جوری شده آدم جرات نمی کنه با زن و بچه یه پارک بره،لعنت خدا بر شما که زندگی و به کام مردم تلخ کردین
چرا از کشور بیرون شون نمیکنید؟؟؟؟؟
نمیدونم چرا هر چی بلاست سر ستایش ها در میاد...
امنیت هم نداریم جدیدا