آفرین به تو

مال حرام خوردن نداره، بعدا هزار بار برای خوردنش پشیمون میشدی!
خدا از حلقومت تو همین دنیا میکشید

طبیعت هدیه های زیادی داره مثلا درختچه

هزار نفر هست که پس نمی‌دهند صدی یکی هست که برگردنه
بچه‌م کوچک بود میرفت توی کوچک بازی می‌کرد گردنبندی پیدا کرده بود آورد خانه تا چند روز باهاش بازی می‌کرد هی نگاهی کردم دیدم به نظرم طلا باشه رفتم شهر گفتم خدایا طلا نباشه چطوری میخوام صاحبش پیدا کنم این که زنجیر نداره آن روز که پیدا کرده عروسی توی محله ما بود خلاصه رفتم طلا فروشی گفتم این قیمت کن دیدم قیمت گفت تعجب کردم طلافروشی بعدی رفتم دیدم همینطوری بود برگشتم خونه دست پسرم گرفتم بعد چند روز که خوب یادش نمی‌آمد کوچک بود گفت اینجا اونجا عروسی بود عروسی روستا نزدیک شهر بود همه کسی می‌آمد اعلامیه زدم در دیوار با شماره هیچ کسی نیامده خدایا چه کنم خدایا بدهم کی خدایا امانت هست خیلی فکر میکردم که از دستش راحت باشم رفتم درب منزل اون بنده خدا که‌ عروسی کرده بود گفتم اینطوری هست کسی نیست گفت فامیل‌هامون از تهران آمدند پیام دادن که طلاشون گم شده گفتم پیش من هست زنگ زدند آدرس طلا گرفتند گفتم شرمنده زنجیر نداره فقط پلاک هست گفت زنجیر دست ما به خدا ترسیدم گفتم زنجیر از من میخواه خلاصه راحت راحت شدم از دستش امانت پيش خداست

آخرش اون یه فرد موفق میشه و تو یه زباله گرد

لطفا بدون آگاهی حرف نزنید ایشان مرد متقی است،فردای قیامت باید جوابگو باشیم

آخرت خودت را خراب نکن ، ماهواره هم کمتر نگاه کن.

بخدا من اگه هر مسئولیتی داشتم این زباله گرد محترم و بنده امتحان شده خوب خدا رو میذاشتم معاون خودم