هر کشوری برای پیشرفت به نخبگانش تکیه میکند. اگر ما به آنها میدان ندهیم، دیگران با آغوش باز آنها را جذب میکنند. وقتی بنیاد ملی نخبگان صلاحیت این افراد را تأیید کرده، دیگر نباید مانعی در مسیرشان باشد. وقت آن است که ظرفیت لازم ایجاد شود.
این نخبگان حاصل سالها تلاش و درسخواندن هستند. حیف است که به خاطر نبود ظرفیت، استعدادشان از دست برود. کشور امروز بیشتر از هر زمان دیگری به نیروی متخصص نیاز دارد. چرا باید جوانان نخبه ما بلاتکلیف بمانند؟ این بیعدالتی باید اصلاح شود.
سلام. ضمن تشکر بابت اینکه این موضوع را مطرح کردید. در فراخوان سوم جذب نخبگان، پس از دو سال انتظار و طی هفت خوان رستم، طبق اعلام بنیاد نخبگان فقط 950 نفر از 38هزار نفر موفق به عبور از فیلترهای سختگیرانه بنیاد شدند. اما حتی برای همین کمتر از هزار نفر هم جایابی صورت نگرفت و حدود 180 نفر بدلیل نبود ظرفیت به هیچ دستگاهی معرفی نشدند. 770 نفر هم که به دستگاه معرفی شدند به صورت سه برابر ظرفیت هستند و احتمال رد شدن پس از مصاحبه هست. بنیاد نخبگان خود را حامی نخبگان و استعدادهای برتر معرفی میکند و سازمان اداری استخدامی را مانع جذب نخبگان میداند. اداری استخدامی هم اعلام نموده که محدودیتی در جذب نخبگان نداریم. نتیجه این حمایت های پوشالی و تبلیغاتی، ناامیدی، سرخوردگی، خانه نشینی و یا مهاجرت نخبگان و استعدادهای برتر است. آقایان به فکر بازگرداندن نخبگان خارج از کشور هستند، در حالی که شرایط مهاجرت نخبگان داخل کشور را فراهم میکنند. لطفا نوش دارد پس از مرگ سهراب نباشیم. چطور ممکن است در کشور 90 میلیونی برای کمتر از هزارنفر امکان جایابی نباشد.
نخبههای ما عمرشان را پای درس و تلاش گذاشتند، نه دنبال رانت و رابطه رفتند. آیا انصاف است حالا که وقت استفاده از دانششان رسیده، به خاطر بیعدالتیها کنار گذاشته شوند؟ ما مردم پشت این جوانان ایستادهایم. من یک پدر هستم و میبینم جوانانی که نخبه هستند و سالها شبانهروز درس خواندهاند، امروز با ناامیدی برمیگردند. خواهش میکنم صدای این بچهها شنیده شود. کشور بدون نخبه یعنی آینده بدون امید.
جوانان نخبهای که امروز از حقشان محروم میشوند، فردا میتوانند مدیران، مهندسان و دانشمندان بزرگی باشند به جای بیتوجهی، این نیروهای باارزش را در آغوش بگیرد و از توانشان استفاده کنید.
من با هزار سختی از شهرستان آمدم، هزینه کردم و در کانون ارزیابی شرکت کردم. حالا که میبینم روند اعلام نتایج شفاف نیست، احساس میکنم همه زحماتم بیفایده بوده. خواهش من این است که صدای ما را بشنوید و عدالت را اجرا کنید. این موضوع فقط مربوط به من یا چند نفر نیست، بلکه سرنوشت هزاران جوان است. آینده این نسل به تصمیمات امروز مسئولان گره خورده. امیدواریم کمیسیون اصل ۹۰ صدای ما را بشنوند و حق را به حقدار برگردانند.
ن میدانم اداره کردن کشور کار آسانی نیست، اما بیعدالتی در آزمونها بزرگترین ظلم به نسل جوان است. ما نه پارتی داریم، نه رابطه، تنها امیدمان به آزمونهای عادلانه است. اگر همین روزنه هم بسته شود، چه امیدی باقی میماند؟
همه ما میدانیم که استخدام در وزارت نفت برای جوانان یک فرصت بزرگ است، اما وقتی روندها شفاف نباشد، اعتماد مردم آسیب میبیند. ما نه دشمن دولت هستیم و نه مخالف نظام، فقط میخواهیم عدالت اجرا شود و فرصت برابر برای همه فراهم گردد.
من به عنوان متقاضی این آزمون از مسئولان میپرسم: اگر واقعاً ۳۰۲۱ سهمیه وجود داشته، چرا تنها ۷۶۸ نفر معرفی شدند؟ این تفاوت بزرگ را چه کسی پاسخ میدهد؟ جوانان این کشور حق دارند بدانند آیندهشان با چه تصمیماتی رقم میخورد.
من جوانی هستم که با هزار امید در آزمون شرکت کردم. الان که میبینم آمارها با آنچه در دفترچه اعلام شده متفاوت است، واقعاً احساس بیعدالتی میکنم. چرا باید جوانانی که سالها درس خواندهاند اینطور ناامید شوند؟ ما فقط عدالت میخواهیم، نه چیز بیشتر.
ما سالهاست برای قبولی در آزمونهای استخدامی تلاش میکنیم، درس میخوانیم، هزینه میدهیم و امید داریم که یک روزی زحماتمان دیده شود. اما وقتی سهمیههای واقعی اعلام نمیشود و فقط چند برابر ظرفیت معرفی میکنند، احساس میکنیم حق ما پایمال شده است. خواهش ما از بنیاد ملی نخبگان این است که شفاف و صادقانه با مردم رفتار کند.
اگر امروز نخبگان کشور در مسیر قانونی به نتیجه نرسند، فردا دیگر اعتمادی به این مسیرها باقی نمیماند. مسئولان باید بدانند که بیتوجهی به ما، فقط یک ظلم به چند صد نخبه نیست، بلکه ضربهای به آینده کشور است.
ما بارها اعلام کردهایم که هدفمان صرفاً استخدام نیست؛ ما میخواهیم دانش و توان خود را در خدمت مردم و کشور قرار دهیم. اما متأسفانه هیچ نهادی تاکنون اراده عملی برای استفاده از این ظرفیت عظیم نشان نداده است.
وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی همواره از کمبود نیروهای متخصص گلایه دارند. حالا که جمعی از نخبگان با تأیید بنیاد ملی نخبگان آماده به کار هستند، چرا برای جذب ما ظرفیت باز نمیشود؟ کانون ارزیابی شایستگیها یکی از سختترین مراحل جذب نخبگان است و ما آن را با موفقیت پشت سر گذاشتهایم. آیا عادلانه است که پس از این همه تلاش، تنها به دلیل ضعف در برنامهریزی اداری، از فرآیند کنار گذاشته شویم؟