دیه یک انسان در حال حاضر یک میلیارد و چهارصد میلیون به پول رایج ماست بعد اینها با چهارده سکه معادل بیش از یک و نیم میلیارد برای مهریه مخالف هستند!!!
قبل از اظهار نظر یه کم فکر کنید لطفاً...

وقتی یک جوانی قصد ازدواج دارد میخواهد سروسامان بگیره خواستگاری دختر مورد علاقه اش میرود چونکه میخواهد کاربشود و خانواده اش هم دوست دارند پسرشون زودی ازدواج کنه تا خیالشون راحت شود خانواده عروس هر مهریه ای تعیین میکنند خانواده داماد میپزیرند یک درصد هم فکر نمیکنند یک زمانی شاید کارشون به جدایی بیوفته بخاطر همین مهریه ها غیر متعارف هست و داماد های بیچاره کارش به زندان می‌کشه واقعا خدا کنه مهریه ها متعارف باشه در حدی باشه خانواده ها بتوانند از پسش بر بیان هر آنچه که این دوره زمانه داماد ها حتی یک سکه هم در توانشون نیست به عروس خانم ها پرداخت کنند

این خانوم معلومه خودش یا خونوادش دارند مهریه میگیرند که با 14 تا اینچوری مخالفت میکنه بابا جمع کنید این بساط کلاهبرداری رو

تو که نمیتونی ورداخت کنی نباید امضا میکردی کساییکه میگن نمیتونیم مشکل خانوادته اینا فکرارو اول بابات باید قبل به دنیا اوردنت میکرد

مهریه باید پول نقد باشه تا با نوسان دلار بالا و پایین نشه ویکی طمع نکنه خودشو و خانواده شو نابود کنه طلاق در دین اسلام منفوره آخرین راه طلاقه نه اولین راه زنها اگه بجای کار در بیرون به کارهای منزل و تربیت فرزندان برسند بسیاری از مشکلات خانواده‌ها حل میشه دولت هم بایستی جلو گرانی وتورم را بگیرد

الان مهریه و اجرای اون پسران رو از ازدواج منع می‌کنه هیچ پسر عاقلی ریسک زندان رو نمیپذیره
نظر و پیشنهاد من اینه که خانم به لحاظ مالی از دو سو حمایت و ساپورت بشه
اول خانم بیمه مستمری عمر بشه و حق بیمه را مرد و اگر دولت هم مبلغی واریز کنه که بهتر و زن در صورت طلاق از نظر مالی حمایت میشه
دوم اموالی که در حین زندگی زناشویی به دست میاد مساوی تقسیم بشه
اینطوری اگه زندگی دوامی نداشت زوجها متضرر نمیشن مسأله زندان آقایون و اقتصادی خانم ها برای همیشه حل میشه

میخواست امضا نکنه باید پرداخت کنه من مرد هستم ولی این درست نیست

قانون سکه برای مهر باید برداشته شود
.وباید پرداخت در لحظه اتفاق بیفتد یعنی هرکس دار جلو می‌آید ویاهرکی بخواد می بخشد
تا در لحظه سخت زندگی به طلاق ومهریه فکر نکند.

خیلی ها را می شناسم بدون ذره‌ای تفاهم ودوست داشتن وبه زور مهریه یه زندگی سرد وبی روحی دارند.

قانون سکه برای مهر باید برداشته شود
.وباید پرداخت در لحظه اتفاق بیفتد یعنی هرکس دار جلو می‌آید ویاهرکی بخواد می بخشد
تا در لحظه سخت زندگی به طلاق ومهریه فکر نکند.

خیلی ها را می شناسم بدون ذره‌ای تفاهم ودوست داشتن وبه زور مهریه یه زندگی سرد وبی روحی دارند.

با این فشار اقتصادی و بی پولی و تحقیر روزانه، زندان جای بهتری واسه زندگی هست... سرتو میذاری زمین راحت میخوابی. دیگه نه صاحب خونه ای، پوشک، بیمه ماشین، مریضی بچه، قسط عقب افتاده و ... هیچی هم مهم نیست.

اگر مهریه زیاد باشه خانم طمع میکنه و طلاق میگیره تا پولدار باشه
اگر مهریه کم باشه به نفع خانم های طمع کار میشه و به زندگی مشترک ادامه میدن
کاش قانونی بود و از مردهایی که خانمهایشان طلاق میگیرن و مرد در سن 35 الی 40 سالگی توان و جرأت ازدواج دوم را نداشت، ازش حمایت میکرد

ما می تونیم بجای مهریه سنگین برای رفاه زنان بعد طلاق پایگاهی درست کنیم که مردانی که زنانشونو طلاق میدند تا موقعی که زن دوباره ازدواج نکرده ویا مال کافی برای هزینه زندگی نداره شوهر سابق مقدار مشخصی برای زن قبلی خود بپردازد واین باید به مدت زندگی با مرد ربط داشته باشه مثلا زنی که سی ساال با مردی زندگی کرده ونه توان کار داره ونه ازدواج مجدد باید حتما مرد در هزینه این زن دخالت داشته باشه

«با حبس‌زدایی مخالف نیستیم» نزدیک ده دقیقه هست دارم فکر میکنم معنی این جمله را نمی فهمم !! مثل اشعار سعدی می مونه !!! انگار آکنده به چند نوع صنعت ادبی است !!!

با این وضعیت نا امیدی جوانان حتی بی عرضه شدن بعضی از آنها برای کار کردن با دید اینکه اگر ۲۰۰ سال هم کار کنم قادر به تهیه مسکن نیستم و خانواده ها برای نجات فرزند از فساد به آنها زن می‌دهند و یا بسیاری از جوانان با یک نگاه عاشق و دلباخته می شود و بعد هم با مواجه شدن با مشکلات اقتصادی کار به طلاق می کشد و قادر به پرداخت با این قیمت سکه که هیچ ثباتی مانند حال وروز مردم ندارد خوب الزاما زندان می رود یا نباید پرداخت کند و یا تاوان بدهد وقتی قادر به پرداخت نیست تکلیف چیست . در حال حاصر دنیا عوض شده قبلا مردها جلو راه می رفتند و زنها بچه بغل می کردند حالا زنها جلو راه می روند و مرد بچه به بغل دنبال زن توی خیابان می دود. آن زمان مردها نان آور بودن حالا زنها بهتر درس می خوانند و بهتر شغل و محل کسب درآمد برایشان جور می شود و جوانان نا انید از اشتعال بعد از پایان تحصیل و به دلیل ناتوانی تامین هزینه دانشگاه کار را نیمه کاره رها می‌کنند و شغل مناسبی هم پیدا نمی کند . با شروع به کار زن و اختلاف درآمدها و توقع از سطح زندگی و نبودن در کنار هم و گذراندن بیشتر اوقات در محل کار زندگی مشترک را به پایان راه می رساند ولی نافهمی و بی توجهی بعصی مدیران ارشد جوانان به حال خودشان رها شده هروقت مشکلی پیش بیاید با مسائل متفرق سرگرمشان می کنند و چندروزی خودشان از ریر بار مسئولیت شانه خالی کرد.ولی زندگی ها یکی پس از دیگری می‌پاشد و مدیران و وزرای بدلیجات آمار دروغ می دهند و یا اینکه اصلا کتمان می‌کنند گور پدر جوانان . حالا شما مشکل مهریه را که حق زن است به چه روشی میخواهید بگیرید.

همین کلف سخنی ها باعث شده در هرخانه دویا چند فرزند بالای ۴۰ سال باشد .
از این بدتر حقوق باز نشسته ها که بعد از فود سالها توسط این فرزندان دختر دریافت می شود
که تعداد آنها بسیار دارد می رود وبا این وضع تامین اجتماعی باید به یک بازنشسته وفرزندان دختر او بطورمیانگین ۶۰ سال حقوق پرداخت کند.
آیا با این وضع تامین اجتماعی می تواند تامین منابع کند یا به بیمه شدگان فشار خواهد آورد مانند قانون جدید که هیچ کس راضی نیست .