نا احترام به استاد گرامی ،،،از هنر وقتی هنرمند درمیاد وشکل میگیره و شکوفا میشه که نه محجور که با مردم در کوچه بازار شهر دمخور و همنشینه تهش هم میشه محبوب مردم ،، ،نه اینکه یکی دو تا فیلم بازی که میکنه خودش رو گم میکنه و کسی رو قبول نداره و یادش میره کیه این یعنی با سر زمین خوردن و هرز رفتن و خبر هم نداره،،، داستان سناریو فیلم هنرپیشه ووو همش در دل مردمه و از دل مردم بیرون میاد
جناب آقای شهرام ناظری ؛ هنرمند عزیز آواز ایرانی ! شما و کسانی چون شما ف از خوان عرفان و ادب و در حقیقت از خوان بی نهایت حکمت خداوند متعال و بنا بر میزان فهم و نصیبی که ذات اقدس اش به شما ارزانی داشته ، توانسته اید آنچه را که لطف خداوند بوده ، در هر صنف و مهارتی به منصه ی ظهور برسانید... ام در ترکیه که دارای حاکمانی ریاکار تر ، درغگو تر و نان به نرخ روز خور تر است و سالهاست در هم پیمانی مسموم و پیچیده ای با جریان قدرت ، ثروت و دانش چهانی که البته جمعی یهودی و مسیحی دارای انحراف آشکار در نص کتاب آسمانی و دین توحیدی شان هستند ، هم به نعل می کوبید و هم به دیوار و حتی می توان گفت هم خدا را می خواهد و هم خرما و بدین ترتیب با ارائه ی اسلام تحریف شده توسط اربابان یهودی و مسیحی و به خصوص مسلمان خود فروش اش که حلال را با حرام قاطی می کند و مکانی برای لهو و لعب و بازی نفسانی مسلمانان کم ایمانی شده که به امید تجربه ی سرگرمی هایی چون کاباره ، رقص با غیر همجنس ، ایجاد روابط نامشروع و لا قیدانه ، بی حجابی تن نمایی و سایر سرگرمی های مبتنی بر پیروی محض از هواها و امیال نفسانی چون حرص ، شهوت ،جاه طلبی و امنیت طلبی و به بهای سو استفاده یادمی از امکان اختیارش ، همه چیز را به هم ببافد و با قدرت فرافکنی خویش ، از خود در برابر نتایج و آثار اعمال اش ؛ شانه خالی کند و آیا آقای شهرام ناظری و امثال ایشان ، نباید از خود بپرسند که در ایران خودکان هم هستند مثنوی پزوهان یا محققان علوم عرفانی و دینی حاذقی که سالهاست در جلسات مثنوی خوانی و یا آموزش عرفان و حکمت الهی و لو در حد فهم موجودشان در حال اقدامات روتین خویش هستند و بر خلاف کشور ترکیه و شیوه حکمرانی دو لبه ی آنها ؛ در مورد بها دادن تبلیغاتی و نفسانی موجود به اولیایی چون مولوی یا حافظ که از طریق زبان شعر و نظم به ارائه ی حقیقت در قالب روایت حدیث دیگران زندگی و وجود خویش در راه آگاه سازی تمامی مردم جهان ارئه کرده اند و در واقع در حال کالایی کردن و مصرف کردن جنین گنجینه ی ناب بشری هستند ، در ایران کنونی کسانی چون حاج سید اشرف حسامی که به عنوان روحانی مجتهد و البته محقق در عرفان که سالهاست در شهر سنندج و در مسجد محل سکونت و حتی در خامه ی خویش و در قالب جلسات تحلیل ، شرح و تفسیر دینی ( اصول و فروع ) ، قرآنی ( شرح و تفسیر آن ) ، شرح و تفسیر مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی ، شرح و تفسیر غزلیات حافظ شیرازی و شرح و تفسیر رباعیات خیان نیشابوری و بنا بر وظیفه ی احقاق گرا و حلال کننده وجودی خویش نسبت به سر منشا وجود ؛ در حال باز تعلیم و تربیت مردم در سنین مختلف بوده اند و در جلسات ایشان نه رقص سماعی در کار بوده و نه امکانات گردشگری و آسایش جسمانی انسانی و نه حتی ترجمه به زبان های مختلف گهخ جز ارائه ی سخیف و ضعیف زبانی ؛ چیز دیگری نیست و شخص روحانی مستقل و وارسته ای چون ایشان نه به دنبال مال بوده و نه ثروت و جان و نامخوس دیگران و البته چند سال است که بنا بر وضعیت بیماری خود در منزل در حال گذران عمر هستند و من نوعی گواهی عینی بر حضور عارفان عاشقی چون ایشان که از مکتب انبیا و اولیای الهی چون مولوی بهره مند گشته اند و در چنین زمانه ای به تعلیم و تربیت مردم مشغول اند و انسان سازی و فرهنگ سازی حقیقی را عاری از هر گونه سر و صدا و وانمودی انجام می دهند که بر این اساس معلوم می شود که ( به قول حافظ شیرازی ) :
بنظرم اگر بخوام حرف حق بزنم آقای ناظری حق داره اینو بگه چراکه از قدیم گفتن :
از دل برود - هرآنکه از دیده رود
لازم نیست با تبر بیافتید به جون مشاهیر عرفان و ادب. همین که کسی حتی یک برنامه در تلوزیون در مورد این مشاهیر نمیسازد و کسی تبلیغ آنها را نمیکند همین بی توجهی یعنی ویرانی.
جناب ناظری افاضه فرموده اند :
مولانا اگر در ایران بود این هم به فراموشی سپرده می شد !!!
جناب ایشان باید بدانند در ایران هر موضوعی که حول محور
ارزشها حرکت کند ، به فراموشی سپرده نشده و نخواهد شد !!!!
آنچه که در ذهن ایشان در زمره به فراموشی سپردگان است بر
فرهیختگان ایران اسلامی معلوم نیست !!!
و،،،،،،،،،،،،،،،
من خودم از مخالفان پانترکیسم هستم. اما صحبت ایشان متفاوت بود و منظورشان این بود که ایران به اندازه کافی به مشاهیرش احترام نمیذاره و یه کشور جعلی مثل ترکیه با جعل های متمادی این مشاهیر رو تصاحب میکنه و اونهارو گرامی میداره. راستم میگه. حتی اخیرا شبکه مستند ایران برنامه ای پخش کرد که یک پانترکی مستند ساخته بود و تمدنهای بین النهرین را ترکی خوانده بود. این نفوذ پانترکهایی که با شعار مذهب در ایران نفوذ کردند بسیار خطرناکترند از کشورهایی مثل ترکیه که با چهارتا کار فرهنگی میتونیم تمام داروندار و جعل هاشونو از هم بپاشونیم.
مغزتون اینستا و شبکه های ابتذال فارسی زبان پر کرده، وگرنه اگر کمی اطلاعات و شبکه های داخلی نگاه میکردین شبکه ۵ تهران گفتن مجسمه جهت برجسته کاری به کارگاه بردن و بزودی بجای میدان انقلاب به فرودگاه مهر آباد منتقل میکنند
صوفی از پرتو مِی رازِ نهانی دانست
گوهرِ هر کس از این لعل، توانی دانست
قدر مجموعهٔ گل، مرغِ سَحَر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند، معانی دانست
عرضه کردم دو جهان بر دلِ کاراُفتاده
به جز از عشقِ تو باقی همه فانی دانست
آن شد اکنون که ز اَبنایِ عَوام اندیشم
مُحتَسِب نیز در این عیشِ نهانی دانست
دلبر، آسایش ما مَصلحتِ وقت ندید
ور نه از جانبِ ما دلنگرانی دانست
سنگ و گِل را کُنَد از یُمنِ نظر لعل و عقیق
هر که قَدرِ نفسِ بادِ یمانی دانست
ای که از دفترِ عقل، آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تَحقیق ندانی دانست
مِی بیاور که ننازد به گلِ باغِ جهان
هر که غارتگریِ بادِ خزانی دانست
از دل برود - هرآنکه از دیده رود
لازم نیست با تبر بیافتید به جون مشاهیر عرفان و ادب. همین که کسی حتی یک برنامه در تلوزیون در مورد این مشاهیر نمیسازد و کسی تبلیغ آنها را نمیکند همین بی توجهی یعنی ویرانی.
مولانا اگر در ایران بود این هم به فراموشی سپرده می شد !!!
جناب ایشان باید بدانند در ایران هر موضوعی که حول محور
ارزشها حرکت کند ، به فراموشی سپرده نشده و نخواهد شد !!!!
آنچه که در ذهن ایشان در زمره به فراموشی سپردگان است بر
فرهیختگان ایران اسلامی معلوم نیست !!!
و،،،،،،،،،،،،،،،
آقایون دولتمرد ها و خبرگزاری جوان این رو بدونین که حقیقت تلخه
یه مجسمه شاپور رو گذاشتید تو میدون انقلاب یه هفته طاقت نیوردید برش داشتید