داستانک/ یک صندلیِ باوفا!

شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
عصبانی بودم اما خودم را کنترل کردم و به رئیس گفتم: «هر کاری دوست دارین انجام بدین، این صندلی ها به هیچ کس وفا نکرده، یک روز شما هم باید از اون صندلی دل بکنین.» بعدش بدون خداحافظی گوشی را قطع کردم. پسرم نزدیک شد و پرسید: «صندلی وفا نمی کنه یعنی چی؟» با بی حوصلگی گفتم: «یعنی هیچ کس برای یک مدت طولانی روی یک صندلی و پشت یک میز نمی شینه!» پسرم با خوشحالی گفت: «آخ جون پس بابابزرگ هم یک روز از روی اون صندلی چرخدار بلند می شه دیگه؟» جواب دادم: «آره پسرم، همون روزی که میره پیش رفقای شهیدش.»
سیدمصطفی صابری

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار