همراه با شهدا؛

نگاهی به ویژگی‌های علمی و شخصیتی شهید چمران/ عشق هدف حیات و محرك زندگی من است

عشق هدف حیات و محرك زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده‌ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته‌ام.

نگاهی به ویژگی‌های علمی و شخصیتی شهید چمران/ عشق هدف حیات و محرك زندگی من استبه گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مصطفی چمران  معروف به دکتر چمران و شهید چمران، فیزیکدان، فعال سیاسی، از اعضای نهضت آزادی ایران، وزیر دفاع دولتمهدی بازرگان ، از همراهان موسی صدر در تشکیل جنبش امل ( لبنان)، وزیر دفاع ایران نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، از فرماندهان ایران در جنگ ایران و عراق و بنیان‌گذار ستاد جنگ‌های نا منظم در جریان جنگ ایران و عراق بود.

 

وی در دانشگاه تهران، تحصیلات خود را در رشته الکترومکانیک پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و درجه دکتری در فیزیک پلاسما کسب کرد. پس از گذراندن آموزش‌های نظامی در مصر ، به لبنان رفت و به همراه موسی صدر، در تشکیل جنبش امل نقش مؤثری داشت و از فرماندهان آن بود.

 

شهید چمران در زمان تحصیل در دانشگاه تهران، در درس ترمودینامیک، شاگرد مهدی بازرگان بود. آشنایی او با بازرگان، عامل مهمی در ورود او به عرصه سیاست به شما می‌رود. وی در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد در سازمان نهضت مقاومت ملی که زیر نظر افرادی چون بازرگان، سید رضا زنجانی و سید محمود طالقانی اداره می‌شد، فعالیت می‌کرد. در زمان تحصیل در خارج از ایران، او به همراه ابراهیم یزدی، علی شریعتی و صادق قطب‌زاده، شاخه خارج از کشوری نهضت آزادی ایران و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان ایران در آمریکا را تأسیس کرد. پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، او به ایران بازگشت و در دولت بازرگان، مدتی وزارت دفاع را برعهده داشت. او به عنوان یکی از اعضای نهضت آزادی، در دوره نخست مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد.

 

در جریان جنگ ایران و عراق، وی یکی از فرماندهان ایران بود. چمران با شروع جنگ، به اهواز رفت و ستاد جنگ‌های نامنظم را بنیان‌گذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در ۳۱ خرداد ماه ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه-سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش شهید شد.

 

گوشه‌هایی از وصیت‌نامه شهید چمران

 

به خاطر عشق است كه فداكاری می‌كنم. به خاطر عشق است كه به دنیا با بی‌اعتنائی می‌نگرم و ابعاد دیگری را می‌یابم. به خاطر عشق است كه دنیا را زیبا می‌بینم و زیبائی را می‌پرستم. به خاطر عشق است كه خدا را حس می‌كنم، او را می‌پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می‌كنم.

 

عشق هدف حیات و محرك زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده‌ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته‌ام.

 

عشق است كه روح مرا به تموج وا می‌دارد، قلب مرا به جوش می‌آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می‌كند، مرا از خودخواهی و خودبینی می‌رهاند، دنیای دیگری حس می‌كنم، در عالم وجود محو می‌شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده‌ای زیبابین پیدا می‌كنم. لرزش یك برگ، نور یك ستاره دور، موریانه كوچك، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می‌ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می ‌رند … اینها همه و همه از تجلیات عشق است.

 

برای مرگ آماده شده‌ام و این امری است طبیعی، كه مدت‌هاست با آن آشنام. ولی برای اولین بار وصیت می‌كنم. خوشحالم كه در چنین راهی به شهادت می‌رسم. خوشحالم كه از عالم و ما فیها برید‌ه‌ام. همه چیز را ترك گفته‌ام. علائق را زیر پا گذاشته‌ام. قید و بندها را پاره كرده‌ام. دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفته‌ام و با آغوش باز به استقبال شهادت می‌روم...

 

روحش شاد و یادش گرامی 

 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.